eitaa logo
نوستالژی کده
1.6هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
4 فایل
با ما لحظات پر از خاطرات دهه ی پنجاه و شصت رو زندگی کنید 🌱کپی از کانال حلالت رفیق🌱 ما نوستالژی بازا بخیل نیستیم😁 ارتباط با ما 👈 @ammar_8 ____________________________ #نوستالژی_کده
مشاهده در ایتا
دانلود
یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند 👤فروغی بسطامی 💯•••••-------•••🍏🍎🍏•••-------••••• https://eitaa.com/joinchat/1877999940Cd7477fe258🎞
اگر اون زمان ایران و هنگ کنگ فیلم مشترک میساختن: بروسلی: غودااااااااااا مرحوم خیر آبادی: خبه خبه بروسلی: چشم هرچی زن داداش بگه 💯دهه‌پنجاهیا،شصتیاو‌هفتادی‌های‌ایتا https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
خاطره ای بی نظیر از معلم شهید محمدعلی رجایی : یکی از شاگردان قدیم شهیدرجایی نقل می کند: به هفته آخر ماه اسفند نزدیک می شدیم. دانش آموزان می خواستند هر طوری شده، اون هفته رو تعطیل کنند! بچه ها برای هر معلمی نقشه ای کشیدند. این معلم که حاضره تعطیل کنه. اون معلم که کتاب رو تدریس و تموم کرده. دیگری هم حضور و غیاب نمی کنه و. اما مشکل اصلی، معلم ریاضی، آقای رجایی بود که یقین داشتیم نه تعطیل میکنه نه اجازه غیبت میده. بچه ها فکرهاشون رو سرِهم گذاشتند و تصمیم گرفتند بطور یکدست در کلاس حضور پیدا نکنند و آقا معلم رو در برابر عمل انجام شده قرار بدند. روزی که ما با آقای رجایی درس داشتیم، بچه ها به مدرسه نیامده بودند ولی من بطور اتفاقی کاری داشتم که رفتم مدرسه.از سر کنجکاوی در گوشه ای از مدرسه سرم رو با توپ گرم کردم تا ببینم برای کلاس ما چه اتفاقی می افته! چند دقیقه مانده به شروع کلاس، طبق معمول آقای رجایی با دفتر حضور و غیاب و کتاب درسی از دفتر مدیر بیرون آمد و رفت به طرف کلاس... دل در سینه ام نبود. حالا چی میشه؟! اگر آقا معلم ببینه بچه ها قالش گذاشتند، ناراحت میشه؟! با دلهره گام های معلم رو تعقیب کردم. آقای رجایی به کلاس رسید. در رو باز کرد. وارد شد و سپس در رو بست... یعنی چی؟!... حتماً بعضی از بچه ها ترسیدند و رفتند سر کلاس... نامردا... دیگه خودم هم جرأت نداشتم برم سرکلاس. به بقیه باید چه جوابی می دادم؟! برای اینکه ببینم چه کسانی عهدشکنی کردند و سرکلاس رفتند تو مدرسه موندم. شاید نیم ساعتی گذشته بود که آقا معلم با دست های گچی که حکایت از تدریس داشت از کلاس بیرون آمد و رفت بطرف دفتر مدرسه. با عجله به سمت کلاس رفتم. از آنچه دیدم دهانم باز موند. هیچ کس درکلاس نبود و آقای معلم تمام درس رو با دقت و توضیح کافی روی تابلو نوشته بود. پایین تابلو هم اضافه کرده بود: دانش آموزان عزیز! حسب وظیفه در کلاس حاضر شدم و انجام وظیفه کردم. عیدتون مبارک! اولین روز بعد از تعطیلی با آقای رجایی درس داشتیم بچه ها بغض کرده و در حالی که گاهی نگاهی به تخته سیاه می انداختند، خاموش و بی صدا در خود فرو رفته بودند. رجایی شاید تنها معلمی است که در کلاس خالی تدریس کرد... 💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی را اینجا بخوانید https://eitaa.com/joinchat/2291138561C3b476bd35f
‍خیابان لاله زار سال ۱۳۵۷ سردر سینماهای لاله زار و آگهی فیلمهای ایرانی "سرکش" و "شارلوت به بازارچه می آید"، فقط چند ماه پیش از انقلاب. همونطور که در عکس پیداست اکثر مشتریان این سینماها مهمانان شهرستانی تهران، سربازان مرخص و بعضا" افراد بیکار بودند! در آن زمان معمول بود که در کنار فیلمهای جدیدتر، فیلمهای قدیمی نیز بطور مجانی یا به عبارتی دو فیلم با یک بلیط نمایش داده میشدند. ‌💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید •••••-------•••🍏🍎🍏•••-------••••• https://eitaa.com/joinchat/1877999940Cd7477fe258🎞
🍂احساس ناامنی فقط اون لحظه که از مدرسه می‌اومدی و می‌دیدی مامانت خونه نیست. 💯دهه‌پنجاهیا،شصتیاو‌هفتادی‌های‌ایتا •••••-------•••🍏🍎🍏•••-------••••• https://eitaa.com/joinchat/1877999940Cd7477fe258🎞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
20.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بریم .... خونه مادربزرگه هزارتا قصه داره... •••••-------•••🍏🍎🍏•••-------••••• https://eitaa.com/joinchat/1877999940Cd7477fe258🎞
8.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای تولدت چه کادوهایی میوردن برای من پارچ و لیوان😂😂😂 •••••-------•••🍏🍎🍏•••-------••••• https://eitaa.com/joinchat/1877999940Cd7477fe258🎞
از مدرسه که برمی گشتیم تو کوچه ها بودیم تا شب! شب هم تا میومدیم مشق بنویسم برق می رفت و مجبور بودیم زیر نور چراغ نفتی مشقامونو بنویسیم •••••-------•••🍏🍎🍏•••-------••••• https://eitaa.com/joinchat/1877999940Cd7477fe258🎞
تلفن قورباغه ای نسل اول تلفن های ایرانی ک توخونه ها راه پیدا کرد تو هر کوچه شاید فقط یه تلفن بود اما اجازه میدادن بیاد خونشون زنگ بزن یا زنگ میزدن میرفتن صدا میکردن وای چه خاطره هایی. . . •••••-------•••🍏🍎🍏•••-------••••• https://eitaa.com/joinchat/1877999940Cd7477fe258🎞