کوچه های پر از خاطره @nostalzhi60

معاون و کلانتر یادتونه؟ @nostalzhi60

نگرش درست نیمی از موفقیت است : یکی میگفت شب فرا رسیده است، در حالیکه دیگری میگفت, صبح در راه است @nostalzhi60

صبح تکه تکه‌های آفتاب است که به در و دیوار شهر نقاشی شده نور است که تقلا می‌کند از شکاف پنجره میهمان سفره صبحانه‌ات باشد... و دست مهربانی که برایت چای می‌ریزد دریاب صبح همین لحظهٔ شیرین کردن چای است... سلام صبح بخیر @nostalzhi60

از همان زمان که نامه‌های بلند بالا شد پیامک، پیامک شد استیکر از همان زمان که چای کیسه‌ای را به چای لاهیجان دیر دم خودمان ترجیح دادیم! از همان زمان که فست فود جای ساعت‌ها قل قل قرمه سبزی روی اجاق گازمان را گرفت! از همان زمان که همه فصل همه میوه‌ای در اختیارمان بود و یک فصل انتظار نکشیدیم تا میوه‌ی نوبرانه‌مان برسد! همه چیز باید دم دستمان باشد حتی اگر فصلش نرسیده باشد! از وقتی هر چیز را سریع خواستیم! از وقتی هرچیز را آسان به دست آوردیم! و اگر آسان بدست نیامدنی بود رهایش کردیم، صبر و انتظار برایمان کسالت آور و بی معنی شد! ‌@nostalzhi60

الهی که همیشه شاداب باشید @nostalzhi60

این عکس پر از دلتنگی هست❤️ @nostalzhi60

اسم پنج تن روی سنگ سال ۵۰ ارسال از اعضا محترم کانال 🌹🌹🌹 @nostalzhi60

قبلا ورودی درها این شکلی بود ارسال از اعضا محترم کانال 🌹🌹🌹 @nostalzhi60

#خانواده_وحوش #قسمت_سوم @nostalzhi60