eitaa logo
نُتِ می🎶م
153 دنبال‌کننده
3 عکس
4 ویدیو
0 فایل
اشعار ولائی اهل بیتی از شعرای مختلف ارتباط با مدیر کانال: @mehdi_shabani
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسید از قبیله که این سرزمین کجاست؟  این سرزمین غمزده در چشمم آشناست  این خاک بوی تشنگی و گریه می دهد  گفتند:«غاضریه» و گفتند : «نینوا»ست  دستی کشید بر سر و بر یال ذوالجناح  آهسته زیر لب به خودش گفت : کربلاست!  توفان وزید از وسط دشت، ناگهان  افتاد پرده، دید سرش روی نیزه هاست  یحیای اهل بیت در آن روشنای خون  بر روی نیزه دید سر از پیکرش جداست  توفان وزید، قافله را برد با خودش  شمشیر بود و حنجره و دید در «مِنا»ست  باران تیر بود که می آمد از کمان  بر دوش باد دید که پیراهنش رهاست  افتاد پرده، دید به تاراج آمده ست  مردی که فکر غارت انگشتر و عباست  برگشت اسب از لب گودال قتلگاه  افتاد پرده، دید که در آسمان عزاست! 👤سقلاطونی 🏴امام حسین(ع) در بدو ورود به کربلا فرمود : 📋《قِفُوُا وَ لَا تَرْحَلُوا مِنْهَا!》 ♦️بار بگشایید این‌ جا کربلاست، آب و خاکش با دل و جان آشناست!(۱) 📚منبع : ۱)اللهوف ابن طاوس، ص۹۸ @AsnadolMasaeb کاروان رسید... ✔️کانال زبدة الاشعار (مهدی) 🆔 @zobdatolashar
ای اهل کوفه رحمی این طفل جان ندارد خواهد که آب گوید امّا زبان ندارد دیشب به گاهواره تا صبح ناله می زد امروز روی دستم دیگر توان ندارد هنگام گریه کوشد تا اشک خود بنوشد اشکی که تر کند لب دور دهان ندارد رخ مثل برگ پاییز لب چون دو چوبه ی خشک این غنچه ی بهاری غیر از خزان ندارد ای حرمله مکش تیر یکسو فکن کمان را یک برگ گل که تاب تیر و کمان ندارد شمشیر اوست آهش فریاد او تلظّی جانش به لب رسیده تاب بیان ندارد منّت به من گذارید یک قطره آب آرید بر کودکی که در تن جز نیمه جان ندارد با من اگر به جنگید تا کشتنم بجنگید این شیرخواره بر کف تیغ و سنان ندارد مادر نشسته تنها در خیمه بین زن ها جز اشک خجلت خود آب روان ندارد تا با خدنگ دشمن روحش زند پر از تن جز شانه ی امامش دیگر مکان ندارد ” میثم ” ، به حشر نبود غیر از فغان و آهش آنکو از این مصیبت آه و فغان ندارد قرآن ناطق در دستان قرآن ناطق ✔️کانال زبدة الاشعار (مهدی) 🆔 @zobdatolashar
زبان حال امام حسین علیه السلام در غم جوانش😭◾️ گمان مدار که گفتم برو، دل از تو بریدم  نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم محاسنم به کف دست بود و اشک به چشمم گهی بخاک فتادم گهی زجای پریدم دلم به پیش تو، جان در قفات، دیده به قامت خدای داند و دل شاهد است من چه کشیدم دو چشم خود بگشا و سؤال کن که بگویم ز خیمه تا سر نعش تو من چگونه رسیدم ز اشک دیده لبم تر شد آن زمان که به خیمه زبان خشک تو را در دهان خویش مکیدم نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه خولی زمانه کشت مرا لحظه ای که داغ تو دیدم هنوز العطشت میزد آتشم که زمیدان صدای یا ابتای تو را دوباره شنیدم سزد به غربت من هر جوان و پیر بگرید که شد بخون جوانم خضاب موی سفیدم کنار کشتۀ تو با خدا معامله کردم نجات خلق جهان را به خونبهایت خریدم بگو به نظم جهان سوز «میثم» این سخن از من که دست از همه شستم رضای دوست خریدم آرام جانم می رود... ✔️ کانال زبدة الاشعار 🆔 @zobdatolashar
شعر ناصرالدین شاه قاجار در مدح و مصیبت شبه نبی 😭 یم فاطمی، دُر سرمدی،گل احمدی، مه هاشمی ز سرادقات محمدی طلعت ظهور جلالتی   به سما قمر، به نبی ثمر، به فاطمه دُر، به علی گهر به حسن جگر، به حسین پسر، چه نجابتی، چه اصالتی   به ملک مطاع، به خدا مطیع، به مرض شفا، به جزا شفیع چه مقام بندگیش منیع، به چه بندگی و اطاعتی   خم زلف او چه شکن شکن، به مثال نقرۀ خام تن سپری به کتف و کفن به تن، به چه قامتی و قیامتی   ز جلو نظر سوی قبله گه، ز قفا نظر سوی خیمه گه که نموده شد به قدش نگه به چه حسرتی و چه حالتی   ز قفا دو زن شده نوحه گر، یکی عمه گشت و یکی پسر که نما به جانب ما نظر به اشارتی و نظارتی گدایی در این خاندان، هزار مرتبه بِه مرا که خلق بخوانند ناصرالدین شاه ✔️کانال زبدة الاشعار 🆔 @zobdatolashar
داستانی عجیب در قیاس فضل سلمان و علمدار کربلا!❗️(بر اساس شنیده ها این شعر سروده شده) بین یاران امیرالمومنین    روزی از ایام بحثی شد چنین بعد اهل البیت پاک مصطفی  کیست اندر رتبه محبوب خدا هست سلمان لایق این افتخار یا ابوالفضل است صاحب اعتبار؟ عده ای گفتند سلمان برتر است در مقام عشق برعالم سر است پیش او سرخم شود از چاکری هر که را باشد به هستی سروری الغرض هر کس کلامی ساز کرد اعتقاد خویش را ابراز کرد چون دلی آگه در آن مجمع نبود بی نتیجه ماند آن گفت و شنود زان قیاس اشتباه و ناروا سخت شد آزرده قلب مصطفی شب رسید و آن جماعت غرق خواب کامدی در خواب ایشان بوتراب می خروشید از نگاه او غضب گفت با آنان چنین فخر عرب شیعه ما گر بود گوهر شناس کی کند عباس را با کس قیاس عالمی مست گل یاس من است  خلق سلمان کار عباس من است گر نگاهی از سر احسان کند عالَمی را برتر از سلمان کند گرچه سلمان محرم اسرار ماست گر چه فرمودست پیغمبر زماست گرچه او ما را بود خدمتگزار گر چه باشد شیعه ای کامل عیار گر همه عالم،زمین و آسمان گر همه قدوسیان،کروبیان ماسوی الله گرهمه سلمان شود  در میان کفه میزان شود از سرعباس در سوی دگر رشته مویی شود گر جلوه گر کفه سلمانیان همچون حباب  میرود بالا و بالا با شتاب می رود تا آسمان هفتمین کفه عباس ماند بر زمین چشم بگشا باده در دستان اوست عشق در صهبای سرمستان اوست عاشق سرمست معشوق است وبس   نیست در دل غیر معشوق هیچ کس ما نه سلمانیم در این عرصه‌گاه کوه طاعت اوست ما یک پرّ کاه او غلام حضرت عباس شد این قیاس از بهر ما مقیاس شد ما و سلمانیم عمری زیر دین زیر دین کاشف کرب الحسین اوجا بوی آقا، کیچیک اولدو. ای سرو شکسته.😢 ✔️کانال زبدة الاشعار (مهدی) 🆔 @zobdatolashar
شعر زیبا در اتمام حجت آقا اباعبدالله علیه السلام با یارانش.◾️ گفت؛ ای گروه هر که ندارد هوای ما سر گیرد و برون رود از کربلای ما ناداده تن به خواری و ناکرده ترک سر نتوان نهاد پای به خلوت­‌سرای ما تا دست و رو نشست به خون، می نیافت کس راه طواف بر حرم کبریای ما این عرصه نیست جلوه گه روبه و گراز شیرافکن است بادیه ی ابتلای ما هم­راز بزم ما نبوَد طالبان جاه بیگانه باید از دو جهان آشنای ما برگردد آن­که با هوس کشور آمده سر ناورد به افسر شاهی گدای ما ما را هوای سلطنت مُلک دیگر است کاین عرصه نیست در خور فرّ همای ما یزدان ذوالجلال به خلوت سرای قدس آراسته ست بزم ضیافت برای ما برگشت هر که طاقت تیر و سنان نداشت چون شاه تشنه کار به شمر و سَنان نداشت رو به سوی بزم قدس کبریا😢 ✔️کانال زبدة الاشعار (مهدی) 🆔 @zobdatolashar
دومین بند شعر محتشم کاشانی◾️ كشتى شكست خورده طوفان كربلا در خاك و خون طپیده میدان كربلا گر چشم روزگار برو زار می‌گریست خون می‌گذشت از سر ایوان كربلا نگرفت دست دهر گلابى به غیر اشك ز آن گل كه شد شگفته به بستان كربلا از آب هم مضایقه كردند كوفیان خوش داشتند حرمت مهمان كربلا بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مكید خاتم ز قحط آب، سلیمان كربلا زان تشنگان هنوز بعیوق می‌رسد فریاد العطش ز بیابان كربلا آه از دمى كه لشكر اعدا نكرد شرم كردند رو به خیمه سلطان كربلا آن دم فلك بر آتش غیرت سپند شد كز خوف خصم در حرم افغان بلند شد کشتی آل محمد غرقه دریای خون نا خدا مصداق لا خوف و لا هم یحزنون😢 ✔️کانال زبدة الاشعار 🆔 @zobdatolashar
قلب عالم امکان، شکافته شد◾️ تیری که بر دل شه گلگون قبا رسید اندر نجف به مرقد شیر خدا رسید چون در نجف ز سینه ی شیر خدا گذشت اندر مدینه بر جگر مصطفی رسید زآن پس که پرده ی جگر مصطفی درید داند خدا که چون شد از آن پس کجا رسید هر ناوک بلا که فلک در کمان نهاد پر بست و بر هدف، همه در کربلا رسید یکباره از فلاخن آن دشت کینه خاست آن سنگ های طعنه که بر انبیا رسید با خیل عاشقان چو در آن دشت پا نهاد قربانی خلیل، به کوه منا رسید آراست گلشنی ز جوانان گلعذار آبش نداده باد خزان از قفا رسید از تشنگی ز پا چو درآمد به سر دوید چون بر وفای عهد الستش ندا رسید از پشت زین قدم چو به روی زمین نهاد افتاد و سر به سجده ی جان آفرین نهاد فوقف یستریح ساعه‌...😭 ✔️کانال زبدة الاشعار(مهدی) 🆔 @zobdatolashar
چون شاه تشنه ظلمت ناسوت کرد طی بر آب زندگانی جاوید برد پی در راه حق، فنا به بقا کرد اختیار تا گشت وجه باقی حق بعدَ کلّ شیء زد پا به هرچه جز وی و سر داد و شد روان تا کوی دوست بر اثر کشتگان حی چون گشت جلوه گر سر او بر سر سنان شد پر نوای زمزمه ی طور، نای و نی شور از عراق گشت بلند آن چنان که برد کافر دلان ز یاد، تمنای ملک ری پاشید آن قلاده ی درهای شاهوار از هم چو برگ های خزان از سموم دی گفتی رها نمود ز کف دختران نعش از انقلاب دور فلک دامن جدی آن یک نهاد رو سوی میدان که یا ابا وان یک کشید در حرم افغان که یا اخی! رفتی و یافت بی تو به ما روزگار دست ای دست داد حق ز گریبان برآر دست بر نیزه هم سر خم نکردی ✔️کانال زبدة الاشعار (مهدی) 🆔 @zobdatolashar