#دلنوشته
#راهیان_نور_دانش_آموزی
ارسالی : خادم شهید دانش آموز
بسم الله الرحمن الرحیم
نمیدانم حالم را چگونه توصیف کنم ، یا از کجا بگویم.
از شبی که اجازه رفتن به من داده شد یا از صبحی که به سمت نور حرکت کردیم.
از کجا بگویم از فتح المبین که شهیدان گمنامش تو را صدا میزنند یا از اروند رود که شهیدان را در خود غرق کرد و دیگر آنها را برنگرداند.
چگونه بگویم از شهیدی که به نجوای دلم گوش داد و حاجتم را برآورده کرد.
شلمچه ، اینجا متفاوت ترین جایی بود که به عمر دیدم همه میگویند ما میهمانیم و شهدا میزبان ، ای شهدا با شما پیمان میبندم که راهتان را ادامه دهم.
جنگ شما بخاطر کشور عزیزمان و مردمانش بود ، بخاطر دین و ناموس بود ، بخاطر سربلندی ایران بود ، فقط میتوانم بگویم ما دانش آموزان امروزی آمده ایم که ادامه دهنده راه شما باشیم ، امروزه این موفقیت را در کشور داشته ایم که فقط کمی از شجاعت و دلیری شما را جبران کنیم ، اما تا آخر عمرمان شرمنده شما هستیم و خواهیم بود.
قطره قطره خونتان بوی صداقت ، مردانگی و غیرت میدهد و این قطرات خون است که خاک مرده را زنده میکند.
رمز های عملیات هایتان را به نام معصومین نام گذاری کردید مثل یا فاطمه زهرا ، یا رسول الله ، یا صاحب الزمان و ..... و از ته قلب باور داشتید که به شما کمک خواهند کرد که حقیقت هم همین طور بود.
وقتی پا روی خاک مقدس منطقه ها جنگی میگذاشتم احساس خوبی بهم دست میداد چون میدانستم روزی با تموم وجود خود برای مردم و کشورتان جنگیدید.
نمیدانم این روزها خواب بودم یا بیدار ... من بودم یا روحی از من نمیدانم هرچه بود مانند رویایی شیرین گذشت و تمام شد اما میدانم هرجا که بروم نیمی از وجودم در آنجا باقی مانده .
این بود از دلنوشته من این سال دومی بود که به سمت نور پرواز کردم به امید پرواز های هر ساله🌹
🔹خادمین شهدای شهرستان قائم شهر (خواهران)
@khadem_khahar_ghaem
ـ ـ ـ ـ
نوراه 🔅🌀
عضویت 👈 @nourah