⬜️🔅⬜️🔅⬜️🔅
🔅
#تقویم_شیعه
⚜✨ ۲۳ ربیع الاول، سالروز ورود حضرت خانم فاطمه معصومه (سلام الله علیها) به شهر مقدس قم ✨⚜
🔹حضرت معصومه (سلام الله علیها ) بعد از شهادت پدر بزرگوارش علاقه و محبت و وابستگي و ارادت خاصي به برادر خودش امام رضا(عليه السّلام) داشتند و از محضر مستقیم علمي و معنوي آن حضرت استفاده می نمودند. وقتی مأمون عباسي(لعنة الله علیه) در سال ۲۰۰(ه.ق) امام رضا(عليه‌السّلام) را به خراسان دعوت كرد، حضرت امام رضا(عليه السلام) به يكي از غلامانشان دستور دادند كه نوشته‌اي را به خدمت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله عليها) برسانند ،افراد بني هاشم كه مدت‌ها همواره تحت شكنجه و فشار حكام جور بودند با شنيدن اين خبر به عنوان ديدار حضرت رضا (عليه‌السّلام) از مدينه به خراسان رهسپار شدند. اين گروه در حدود ۴۰۰ نفر بودند در رأس آنها حضرت معصومه (سلام الله علیها ) بود.»
🔹حسن بن محمد بن حسن قمي مي‌نويسد: «وقتي حضرت معصومه (سلام الله علیها) و همراهان به شهر ساوه رسيدند، مأموران حكومت عباسي(لعنه الله علیه) با آنها درگير شدندو حدود ۲۳ نفر از آنها كشته شدند گروهي اسير و گروهي نيز متواري گرديدند.
🔷نقل شده كه حضرت معصومه(سلام الله علیها)را عُمّال بني عباس(لعنه الله علیه) در ساوه مسموم كردند. خانم فاطمه معصومه(سلام الله علیها) از همراهيان سوال كرد از اينجا تا قم چقدر فاصله است؟ به ايشان عرض شد: ده فرسخ. حضرت فرمود: مرا از اينجا به قم منتقل كنيد! آن حضرت در حال بيماري قم را اختيار كرد چون قم مركز شيعيان بود از اين رو رهسپار قم شد».¹
🔰 در ۲۳ ربیع الاول سال ۲۰۱ ھ۔ق کریمه‌ی اهل بیت حضرت خانم فاطمه معصومه (سلام الله علیها) به قم تشریف فرما شدند که ۱۷ روز قبل از رحلت آن حضرت است. ²
🌟 آن حضرت با قدوم مبارک خود این شهر را متبرک گردانیدند؛
⚜ بَیْت‌ُ النّور محل اقامت و عبادتگاه حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) در قم است.
🔰 این مکان که در اصل، خانه موسی بن خزرج بود و به درخواست او که از بزرگان قم بود، منزل او را منور نموده و در آنجا نزول اجلال فرمودند؛
🌟 در همان مکان تشریف داشتند و بانوان قم مخصوصاً علویات به خدمت آن حضرت می رسیدند و از وجود ایشان استفاده می کردند
☀️ این مکان بعد از وفات حضرت وقف شد، این مکان به نام محراب یا معبد حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، بیت النور و بقعه ستیه نامیده می‌شود.³
⭐️ و در سال‌های بعد در اطراف آن مسجد و مدرسه‌ای به نام مدرسه ستیّه بنا گردید.
این مکان امروزه در میدان میر قم معروف و شناخته شده است.
🔹 تولیت این مکان برعهده سادات میره‌ای است و هر ساله در سالروز ولادت، وفات و روز ورود
حضرت معصومه (سلام الله علیها) به قم در این مکان مراسم مخصوصی برگزار می‌گردد.
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
📗¹. کریمه اهل‌بیت، ص ۴٣
📗². نظر به اینکه شهادت ایشان در ۱۰ ربیع الثانی است و طبق تصریح کتاب تاریخ قم، تالیف سال ۳۷۸ هجری قمری و کتب دیگر ، آن حضرت ۱۷ روز در قم اقامت گزیده اند، لذا ۲۳ ربیع الاول سالروز ورود ایشان به قم است.
📗³. بحارالانوار، جلد ۴۸، صفحه ۲۹۰
▫️
🔅
⬜️🔅⬜️🔅⬜️🔅⬜️
🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿
🌿
🌹
#تقویم_شیعه
✴️۱۰ رجب المرجب، ظهور نورانی حضرت ابن الرضا، جواد الائمه (علیه السلام)
🌹کُنیه ایشان ابوجعفر و ابوعلی است.
در منابع روایی، از ایشان با عنوان "ابوجعفر ثانی" یاد می‌شود تا با ابوجعفر اول (امام باقر(علیه السلام )) وچه تمایز داشته باشند
🌹لقب ایشان جواد و ابن الرضا است. القاب تقی، زکی، قانع، رضی، مختار، متوکل ، مرتضی و منتجب، را نیز برای ایشان برشمرده‌اند.
🌹مادر حضرت جواد الائمه بانو خیزران(سَبیکَه نوبیّه) نام داشت.
❇️ در احوالات ولادت
🌹حکیمه خاتون؛ دختر امام موسی بن جعفر( علیه السلام)؛خواهر امام رضا( علیه السلام ) و عمه امام جواد( علیه السلام )) می‌گوید:
🌹هنگامی که زمان ولادت امام جواد ( علیه السلام)، فرا رسید، امام رضا(علیه السلام) مرا فرا خواند و فرمود:« ای حکیمه، برای مراسم فارغ شدن خیزران آماده باش.»
آن گاه امر فرمود که من و خیزران و قابله به اتاقی برویم، برای ما چراغی روشن کردند و در را به روی ما بستند.
🌹در این حال درد خیزران را فرا گرفت و همزمان چراغ خاموش شد. من نگران شدم ولی امام جواد (علیه السلام) ناگهان همچون ماه شب چهارده طلوع کرد، در حالی که پارچه نازکی بدنش را پوشانده بود؛ نوری از آن حضرت فروزان بود که همه اتاق را روشن کرده بود. نوزاد را گرفتم، در دامان خود گذاشتم و آن پوشش نازک را از بدن او جدا کردم. در این هنگام امام رضا (علیه السلام )در اتاق را باز کرد و وارد شد، نوزاد را از من گرفت و در گهواره گذاشت. سپس به من فرمود« ای حکیمه، مواظب گهواره باش.»
🌹سه روز که گذشت، حضرت جواد (علیه السلام) چشم خود را به سوی آسمان گشود و نگاهی به راست و چپ انداخت و فرمود:
✨« اشهد ان لا اله الا اله و اشهد ان محمداً رسول الله »؛ (گواهی می دهم که معبودی جز الله نیست و محمد فرستاده خداست.)
هراسان برخاستم و نزد امام رضا (علیه السلام) رفتم و به آن حضرت گفتم:« من از این کودک چیز شگفت آوری شنیدم.»
امام فرمود:« چه چیز شگفت‌آوری از او شنیدی؟» و من آنچه را شنیده بودم بازگو کردم.
امام فرمود:« ای حکیمه، آنچه از شگفتی‌های او خواهید دید، از آنچه شنیدی بیشتر است.»
📔مناقب، ج۴ ص۳۹۴
🔆🔅🔆🔅🔆🔅🔆🔅🔆🔅🔆
🔅🔆🔸
🔆🔸
#تقویم_شیعه
💫۳ شعبان المعظم، ظهور نورانی اباعبدالله الحسین (علیه السّلام)
⚜شیخ طبرسی (رحمة الله علیه) و دیگران به سند معتبر از امام رضا (علیه السّلام) نقل کرده اند که چون امام حسین (علیه السّلام) متولد شدند،
👈نخستین جایگاهی که حسین(علیه السّلام) پس از ولادتش در آن جای گرفت بر روی ✨دستان پیامبر✨ بود، چون حسین(علیه السّلام) سجده گزارانه از شکم مادرشان به دنیا آمدند؛
رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) به اسماء بنت عمیس را فرمود : پسر مرا بیاور!
اسماء گفت: آن نوزاد مقدس را در جامه سفیدی پیچیده به محضر نبی اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بردم ، حضرت او را گرفته در دامن قرار داد ، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفت .
جبرئیل(علیه السّلام) نازل شد و گفت : خدای بزرگ سلام می رساند و می فرماید : چون علی (علیه السّلام) نسبت به تو به منزله هارون است نسبت به موسی پس او را به اسم پسر کوچک هارون نام گذار که 《شبیر》 است و چون لغت عربی است او را حسین نام گذار .
✳️رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود :
هنگام ولادت حسین(علیه السّلام)در شب جمعه ، جهت بزرگداشت او ، خداوند متعال دستور داد تا فرشتگان مامور جهنم آتش آن را بر اهل جهنم خاموش کنند و فرشتگان بهشتی بهشت را بیارایند و حورالعین خود را زینت داده و به دیدار هم روند و دیگر فرشتگان تسبیح و حمد و سپاس خدای را در صف های بهم پیوسته بپا دارند و جبرئیل (علیه السّلام)جهت تهنیت و شادباش گفتن به محضر پیامبر اکرم (صلوات الله علیه)در هزار گروه که هر گروهی یک میلیون فرشته است، فرود آید.
روایت کرده اند : چون آن حضرت در شب تا در جایی می نشست، از پیشانی و زیر گلوی آن حضرت نور می درخشید ، زیرا رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) این دو جا را بسیار می بوسید.
📍پس ویژگی حضرت حسین(علیه السّلام) آن بود که در نور شدید هم جلوه گر بود و چون در نور دیگری پدیدار می گشت برآن نور چیره می گشت.از آن رو کسی که امام حسین (علیه السّلام) رادر روز عاشورا بر خاک افتاده دیده بود بازگو می کرد:
🍂به خدا سوگند در آن نور شدید آفتاب نور رخسار حسین چنان بود که مرا از فکر کشتن او بازداشت.🍂
🔷ابن شهر آشوب روایت کرده که:
هنگام ولادت امام حسین (علیه السّلام) حضرت صدیقه طاهره (علیهاالسّلام) مریض شدند و شیر مبارکشان خشک گردید.
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) مُرضِعی طلب کردند یافت نشد پس خود آن حضرت تشریف آوردند به حجره حضرت خانم فاطمه (علیهاالسّلام) و انگشت ابهام خویش را در دهان حسین می(علیه السّلام) گذاشتند و او می مکید.
بعضی گفته اند که:
زبان مبارک را، در دهان امام حسین (علیه السّلام)می گذاشت و او را زقه می داد چنانچه مرغ جوجه خود را زقه می دهد تا چهل شبانه روز رزق حسین (علیه السّلام) را حقّ تعالی از زبان پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) گردانیده بود؛ پس روئید گوشت او از گوشت پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و شیر نیاشامید از حضرت خانم فاطمه(علیهاالسّلام)و نه از غیر ایشان.
📚امالی صدوق ، ص ۸۲
احقاق الحق ، ج ۱۰، ص ۴۹۰
عیون اخبار الرضا علیه السّلام ، ج ۲، ص۲۶
جلاء العیون ، ص ۳۰۵
امالی ص ۳۶۷ مجلس ۱۳، حدیث ۷۸۱
مناقب ابن شهر آشوب ۴/۵۷
الکافی۱/۴۶۴ حدیث چهارم.
خصائص الحسینیه صص ۴۹ تا۴۶
🔆🔸
🔅🔆🔸
🔆🔅🔆🔅🔆🔅🔆🔅🔆🔅🔆
🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
🌿
🌹
#تقویم_شیعه
✳️ ۱۱ شعبان المعظم ،ولادت نورانی شاهزاده علی اکبر (علیه السلام)
💎 علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب (۳۳-۶۱ق)، مشهور به علی‌اکبرفرزند حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام ). ایشان رانخستین شهید از بنی‌هاشم در روز عاشورا و شبیه‌ترین مردم به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم ) دانسته‌اند. قبر ایشان در حرم امام حسین (علیه السلام ) و در داخل ضریح و پایین پای مبارک امام حسین(علیه السلام )است.
✴️ مادر شاهزاده علی اکبر (علیه السلام )
💎 "ليلي خاتون" دختر ابي مرة بن عروة بن مسعود ثقفي است، و عروة بن مسعود يكي از سادات اربعه در اسلام است، و از بزرگاني بود كه رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) او را مثل صاحب ياسين كه قوم خود را به خدا دعوت كرد و او را كشتند و شبيه ترين مردم به حضرت عيسي بن مريم(علیه السلام ) ناميدند.
💎 خانواده ليلي خاتون، از بزرگان و اشراف مكّه بود؛ زيرا عروه جدّ يكي از آن دو بزرگي است كه قريش درباره آن دو گفت:
✨ «وَقالُوا لَوْلا نُزِّلَ هذَا الْقُرْآنُ عَلي رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيتَينِ عَظِيمٍ»(سوره مبارکه زخرف، آيه ۳۱)
🔅 «و گفتند: «چرا اين قرآن بر مرد بزرگ (و ثروتمندي) از اين دو شهر (مكه و طائف) نازل نشده است؟! »
مقصود از «قريتين» در اين آيه شريفه، مكّه و طائف است و منظور قريش از «دو مرد بزرگ»؛ يكي عروه و ديگري وليد بن مغيره مخزومي مشهور به وحيد بوده است.
✴️ تولّد و سنّ آن بزرگوار
💎 مرحوم مقرّم مي‌نويسد:
حضرت علي اكبر (عليه السلام) در روز يازدهم شعبان سال ۳۳ هجري به دنيا آمد.در روز عاشورا آن بزرگوار ۲۷ ساله بوده و تأييد مي‌شود به اتفاق مورخين و علماء علم نسب كه حضرت علي اكبر (عليه السلام) از امام سجّاد (عليهما السلام) بزرگتر بوده، و امام سجّاد (عليه السلام) در روز عاشورا ۲۳ سال داشته اند.ِلذا ایشان لقب "اکبر" را گرفته اند.
💎 در مقاتل نقل شده كه حضرت زين العابدين (عليه السلام) در مجلس ابن زياد(لعنه الله علیه) (در جواب آن ملعون كه گفت: مگر علي كشته نشد) فرمودند:
✨«كانَ لِي اَخٌ اَكْبَر مِنِّي يُسَمَّي عَلِيّاً فَقَتَلْتُمُوهُ»
آن كه او را كشتند برادر بزرگترم علي(علیه السلام ) بوده است.
📔الشجرة المباركة، ص ۷۱
✴️ ازدواج حضرت علي اكبر (عليه السلام)
💎 در كافي و تهذيب و قرب الاسناد روايت نموده كه بزنطي از حضرت رضا (عليه السلام) سؤال كرد: آيا مي‌شود زني را با امّ ولد پدر آن زن تزويج نمود؟ فرمودند: بلي، گفت: به ما خبر رسيده كه حضرت سجّاد (عليه السلام) چنين نمودند؟ - يعني دختر امام حسن مجتبي (عليه السلام) و كنيز‌ام ولد آن حضرت تزويج كرده اند.
💎 امام رضا (عليه السلام) فرمودند:
چنين نيست بلكه حضرت سجّاد (عليه السلام) دختر امام حسن (عليه السلام)، و نيز امّ ولد از حضرت علي اكبر (عليه السلام) - كه در كربلا شهيد شده بود - را تزويج نمودند.
📔وسائل الشیعه ج۲۰ ص۴۷۱
💎 و در زيارت حضرت علي اكبر (عليه السلام) - كه ابوحمزه از حضرت صادق (عليه السلام) روايت كرده آمده است:
✨«… صَلَّي اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَي عِتْرَتِكَ وَ أَهْلِ بَيْتِكَ وَ آبَائِكَ وَ أَبْنَائِكَ وَ أُمَّهَاتِكَ الْأَخْيَارِ الْأَبْرَارِ الَّذِينَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِيراً.....
🔅 صلوات خداوند بر تو و بر اقوام و خاندان و پدران و فرزندان و مادرانت، (پدران) نيكوئي كه خداوند پليدي را از آنها دور نمود و آنها را پاكيزه قرار داد....
📔بحارالانوار ج ۹۸ ص ۱۸۶
كامل الزيارات ص ۲۳۹ ب ۷۹ زيارت ۱۸.
💠✨💠✨💠✨💠✨💠✨
✨
💠
#تقویم_شیعه
✳️۱۵ شعبان ظهور نورانی صاحب العصر و الزمان،مولانا بقیه الله الاعظم (ارواحنا له الفداه)
✴️چگونگی ظهور نور
💎شیخ صدوق رحمة الله، این مطلب را از زبان حضرت حکیمه (سلام الله علیها)_عمه امام عسکری (علیه السلام)_ چنین آورده است:
💎امام حسن عسکری (علیه السلام) مرا به نزد خود فرا خواند و فرمود: ای عمه! امشب افطار نزد ما باش که شب نیمة شعبان است و خدای تعالی امشب حجّت خود را که حجّت او در روی زمین است ظاهر سازد. گفتم: مادر او کیست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فدایت شوم! اثری از حمل در او نیست، فرمود: همین است که به تو می‌گویم.
💎گوید: آمدم و چون سلام کردم و نشستم؛ نرجس خاتون آمد و کفش مرا بر داشت و گفت: ای بانوی من و بانوی خاندانم! حالتان چطور است؟ گفتم: تو بانوی من و بانوی خاندان من هستی، از کلام من ناخرسند شد و گفت: ای عمه جان! این چه فرمایشی است؟ بدو گفتم: ای دختر جان! خدای تعالی امشب به تو فرزندی عطا فرماید که در دنیا و آخرت آقا است. نرجس خاتون خجالت کشید و حیا نمود.
💎امام عسکری (علیه السلام ) فرمود: «سورهِ قدر را بر نرجس خاتون بخوان.» شروع کردم به خواندن سوره قدر. پس آن طفل، در شکم نرجس خاتون، با من همراهی می کرد و می خواند آن چه من می خواندم و بر من سلامی کرد. من ترسیدم.
💎امام، صدا زد: «ای عمه! از قدرت الهی تعجب نکن، که حق تعالی کودکان ما را به حکمت گویا می گرداند و ما را در بزرگی، در زمین، حجت خود می گرداند»
💎چون از نماز عشا فارغ شدم، افطار کردم و در بستر خود خوابیدم. در دل شب برای ادای نماز برخاستم و آن را به جای آوردم؛ در حالی که نرجس خاتون خوابیده بود. برای تعقیبات نشستم و پس از آن نیز دراز کشیدم و هراسان بیدار شدم. او همچنان خواب بود، پس برخاست و نماز گزارد و خوابید.
💎حکیمه خاتون گوید: بیرون آمدم و در جست و جوی فجر به آسمان نگریستم و دیدم فجر اوّل دمیده است و او در خواب است. شک بر دلم عارض گردید.
💎 ناگاه ابومحمد از محل خود فریاد زد: ای عمه! شتاب مکن که اینجا کار نزدیک شده است. گوید: نشستم و به قرائت سوره‌های «الم سجده» و «یس» پرداختم. در این میان او هراسان بیدار شد و من به نزد او پریدم و بدو گفتم: نام خدا بر تو باد، آیا چیزی احساس می‌کنی؟ گفت: ای عمه! آری. گفتم: خودت را جمع کن و دلت را استوار دار که همان است که با تو گفتم.
💎حکیمه خاتون گوید: من و نرجس خاتون را ضعفی فرا گرفت و به ندای سرورم به خود آمدم و جامه را از روی او برداشتم و ناگهان سرور خود (فرزند نرجس خاتون) را دیدم که در حال سجده بوده و مواضع سجودش بر زمین است. او را در آغوش گرفتم، دیدم پاک و نظیف است.
💎ابومحمد فرمود: ای عمه! فرزندم را به نزد من آور! او را نزد وی بردم و او دو کف دستش را گشود و فرزند را در میان آن قرار داد و دو پای او را به سینه خود نهاد. پس زبانش را در دهان او گذاشت و دستش را بر چشمان و گوش و مفاصل وی کشید.
💎سپس فرمود: ای فرزندم! سخن گوی. گفت: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه وَحْدَهُ لاشَرِیکَ لَهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ». سپس بر امیرمؤمنان و سایر امامان (علیهم السلام) درود فرستاد تا آنکه بر پدرش رسید و زبان درکشید».
سپس امام حسن عسکری (علیه السلام) به حکمیه فرمود: عمه جان! نوزاد را به مادرش برگردان تا چشمانش به دیدن او روشن گشته و اندوه نبرد. «وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ». حکیمه گوید: نوزاد را به مادرش تحویل دادم. بر روی بازوی راستش این آیه نوشته شده بود:
✨«جآءَالحَقُّ وَزَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً».
🔅حقّ آمد و باطل نابود گردید، همانا باطل نابود شدنی است.
📗 کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲
کتاب الغیبة، ص ۲۳۸
کشف الغمة، ج ۲، ص۴۴۹.
#تقویم_شیعه
✨حمزه سیدالشهدا؛ اسدالله و اسد رسوله
🔳⚜در جنگ احد، جناب حمزه (رحمةالله علیه) و اميرمؤمنان
(علیه السّلام) چنان مردانه جنگيدند كه مشركان قريش مجبور به فرار شدند و چنان فراری شدند كه سران لشكر قريش به هيچ قيمتی نمی توانستند آنها را برگردانند.
☄تا آنكه هند زن ابوسفيان
(لعنةالله علیهما) و عده زنان ديگر مشغول آوازه خوانی شدند و با تضنيف هایی تحريك آميز عده ای را بر می گردانيد....
🔥آنها از همه بيشتر از اميرمؤمنان(علیه السّلام) و حمزه (رحمةالله علیه) ناراحت بودند، زيرا با آنكه حمزه (علیه السّلام) در روز احد روزه دار بوده است. متجاوز از سی نفر را كشت تا كشته شد.
از اين رو هند (لعنة الله علیها) به وحشی ،پيشنهاد كرد كه اگر محمّد(صلّی الله علیه و آله) يا علی(علیه السّلام) و يا حمزه را بكشی هرچه بخواهی انجام می شود ....
⬛️ پس از شهادت جناب حمزه(رحمةالله علیه)، هند(لعنةالله علیها) جگر ایشان را به دهان گرفت تا آن را بِجَوَد، ولي در دهان او مانند سنگ سخت شد و نتوانست بخورد و بزمين افكند.(از اينجا هند لعین به «أكِلَةُ الأكباد» يعنی جگر خوار معروف گرديد)
🔥بعد از آن هند (لعنةالله علیها)به سراغ كشته های مسلمانان آمد و گوش و دماغ آنان را می بريد و از آنها برای خود و همراهان گردن بند درست كرده بگردن افكندند. ولی درباره جناب حمزه (رحمةالله علیه)از گوش و دماغ تجاوز كرده و دست و پايش را قطع كرد و او را مثله نمود.
💢موقعي که ابوسفيان (لعنةالله علیه) خود بر كشته جناب حمزه
(رحمةالله علیه) عبور كرد، سرنيزه خود را در گوشه دهان حمزه فرو كرد و گفت: ای عاق بچش! ...
🔆از امالي مرحوم شيخ طوسی(رحمةالله علیه) نقل روايت شده است كه: در روز احد صداهايی شنيده شده كه مي گفت:
لآسَيْفَ اِلآّذُوالَفقارِ
لآ فتي اِلآّ عَلِيّ
فَاذِا نَدَبْتمُ هالِكاً
فَابْكوُ االوَفِيَّ اَخاَالو فيِّ
⚜⚔يعني شمشيري جز ذوالفقار نيست و جوانمردی جز علی
(علیه السّلام) وجود ندارد هرگاه خواستيد بر كشته ای گريه كنيد بر وفادار (حمزه) گريه كنيد.
🔆پس از آن پيامبر(صلّی الله علیه و آله) حال يك يك از يارانش را می پرسيد، تا آنكه فرمودند: از عمويم حمزه چه خبر داريد؟ هر کسی که كنار كشته حمزه آمد وقتی كه می ديد او را مثله كرده اند نمی توانست برگردد و گزارش دهد.
به ناچار پيغمبر اكرم (صلّی الله علیه و آله) خود به قتلگاه حمزه
(رحمةالله علیه) رفتند. همين كه مشاهده كردند كه شكم حمزه (رحمةالله علیه)را دريده و جگرش را بيرون آورده و گوش و دماغ او را بريده اند گريان شدند و فرمودند:
🏴«بزرگتر از اين مصيبت نخواهم ديد و هرگز در جايی درنگ نكرده ام كه از اينجا بر من سخت تر گذشته باشد، خدا ترا رحمت كند كه همواره در كارهاي خير كوشا بوده ای و به صله رحم علاقه داشتی. آن قدر گريستند تا از حال رفتند.
🍂◽️وقتى صفیه دختر عبدالمطلب، به میدان نبرد آمد تا جنازه ی برادرش را ببیند، رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) به پسرش، زبیربن عوام فرمود: «به سراغش برو و او را برگردان تا آنچه بر سر برادرش آمده است، نبیند».
🍂◼️وى سراغ مادر رفت و گفت: «مادرم! رسول خدا(صلّی الله علیه و آله) به تو فرمان مى دهد که بازگردى». او گفت: «چرا مرا بازگرداند، درحالى که خود مى دانم که برادرم مثله شده و این در راه خداست، و ما چه بسیار بر این امر خشنود و بردباریم و ان شاءالله صبر و خویشتن داری نشان خواهم داد»
🍂◼️ بدین ترتیب، صفیه کنار جسد برادر آمد، بدان نِگریست و گریست؛ بر آن نماز گزارد؛ کلمه استرجاع بر زبان آورد و برایش آمرزش طلبید.
🔳آنگاه فرمود: «اي عموي رسول خدا! يا اََسَدّ اللّهِ وَاَسَدَ رَسُولِهِ يا كاشِفَ الكربات يا حَمْزَه يا ذابَّ يا مانِعَ عَنْ وَجْهِ رَسُولِ اللّهِ» .
💫▪️پس از آن پيامبر اكرم
(صلّی الله علیه و آله) هفتاد بار به حمزه(علیه السّلام) نماز خواندند. به اين ترتيب كه اول بر جناب حمزه (رحمةالله علیه) نماز خواند و سپس هر يك از كشته ها را می آوردند در جلو بدن حمزه(رحمةالله علیه)
می گذاشتند و پيغمبر(صلّی الله علیه و آله) بر هر دو نماز می خواند. سپس آن جنازه را بر مي داشتند و جنازه حمزه(رحمةالله علیه) باقي بود تا ديگري را آورده در كنارش بگذارند و نماز بخوانند. به اين ترتيب هفتاد بار بر جناب حمزه (علیه السّلام)نماز خوانده شد.
🕊◾️🕊◾️🕊◾️🕊◾️🕊◾️
#تقویم_شیعه
🔘دوران زندگی عبدالعظیم
(علیه السّلام) مصادف با شرایط خفقان و سرکوب شیعیان توسط بنی عباس بود.
📖بنابر گزارش‌های تاریخی، حضرت عبدالعظیم (علیه السّلام)در زمان معتز خلیفه عباسی (لعنةالله علیه)، به جهت اذیت و آزار و ترس از قتل، به امر امام هادی(علیه السّلام) از سامرا به ری که از پایگاه‌های مهم عباسیان
(لعنةالله علیهم اجمعین) بودهجرت کرد.
🖋▫️نجاشی به نقل از احمد بن محمد بن خالد برقی ماجرا را این گونه روایت می‌کند:
حضرت عبدالعظیم (علیه السّلام)در حال فرار از سلطان، به ری آمد و در سرداب خانه مردی از شیعیان در محله «سکة الموالی» ساکن شد. او در همان سرداب به عبادت می‌پرداخت. روز را روزه می‌گرفت و شب را به عبادت می‌گذراند. وی مخفیانه از منزل بیرون می‌آمد و به زیارت قبری می‌رفت که می‌گفت: این قبر مردی از فرزندان موسی بن جعفر(علیه السّلام) است.
◽️پیوسته در آن سرداب بود و خبر ورود او به شیعیان آل محمّد(علیهم السّلام) یکی پس از دیگری می‌رسید تا اکثر شیعیان با وی آشنا شدند.
📗رجال نجاشی، ۱۴۱۶ق، ص۲۴۸.
⚜🔅علامه حلی در شرح حال وی، او را عالمی پرهیزکار معرفی می‌کند.
⚜▪️محدث نوری درباره فضائل عبدالعظیم حسنی(علیه السّلام) از رساله صاحب بن عباد نقل می‌کند:
《 او مردی با ورع، پارسا، معروف به امانت، صداقت در گفتار، عالم به امور دین، قائل به توحید و عدل و دارای احادیث بسیار بود. تقوا پیشگی و درستکاری عبدالعظیم حسنی باعث بلندی جایگاه و مقام وی نزد ائمه اطهار بود.》
⚜🔅ابو تراب رویانی می‌گوید:
شنیدم که ابو حماد رازی می‌گفت در سامرا بر امام هادی(علیه السّلام) وارد شدم و از بعضی مسائل حلال و حرام پرسیدم. چون قصد وداع داشتم حضرت فرمود: چنانچه در امور دینی در [تشخیص] حلال و حرام، مسئله‌ای بر تو دشوار شد، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی سؤال کن و سلام مرا به او برسان.
📗مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۷، ص۳۲۱.
💠در کتب حدیثی و متون روایی، بیش از صد روایت از عبدالعظیم حسنی(علیه السّلام) آمده است.
🖋صاحب بن عباد می‌گوید: وی کثرت روایت و حدیث دارد و از امام جواد(علیه السّلام) و امام هادی
(علیه السّلام) روایت می‌کند.
📗سند الامام الجواد، ص۳۰۲.
🔳 از وی کتاب‌هایی در دست است؛ مانند کتاب «خُطَب امیرالمؤمنین» و کتاب «یوم و لیله» که ظاهرا اعمالی است که بر حسب اخبار ائمه اطهار(علیهم السّلام) با اذکار خاصه روایت شده است و هر مکلفی می‌تواند در تمام روز و شب از مستحبات و واجبات به جا آورد. از وی کتابی با عنوان «روایات عبدالعظیم حسنی» نیز شهرت دارد.
💠▪️عده‌ای از بزرگان شیعه احادیثی را از عبدالعظیم حسنی (علیه السّلام) روایت کرده‌اند و شیخ صدوق، مجموعه روایات وی را با عنوان «جامع اخبار عبدالعظیم» گردآوری کرده است.
در شمار احادیثی که وی بی‌واسطه از امامان(علیهم السّلام) نقل می‌کند، دو روایت از امام رضا(علیه السّلام)، ۲۶ روایت از امام جواد(علیه السّلام) و ۹ روایت از امام هادی (علیه السّلام) است و روایات باواسطه وی هم به ۶۵ حدیث می‌رسد.
⚫️گفته شده رحلت عبدالعظیم حسنی(علیه السّلام)در [۱۵ شوال سال ۲۵۲ ه.ق] در زمان امام هادی
(علیه السّلام) بوده است. آنچه درباره چگونگی رحلت عبدالعظیم حسنی(علیه السّلام) آمده، دو قول مرگ طبیعی و شهادت را روایت کرده است.
▫️نجاشی نقل می‌کند: عبدالعظیم
(علیه السّلام)بیمار شد و از دنیا رفت.
▪️ شیخ طوسی نیز می‌گوید: عبدالعظیم (علیه السّلام) در ری وفات یافت و قبر او در آنجاست.
▫️بنا بر نقل محدث نوری، فردی از شیعیان، رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) را در عالم رؤیا زیارت می‌کند که به او می‌فرماید: فردا یکی از اولاد من در باغ سیب در منزل عبدالجبار بن عبدالوهاب رازی تشییع و دفن خواهد شد. وی آن باغ را خرید و وقف عبدالعظیم و دیگر شیعیان کرد که در آن دفن شوند. به همین علت، آرامگاه وی به «مسجد شجره» یا «مزار نزدیک درخت» معروف است.
🍂▪️شیخ صدوق در باب زیارت مرقد وی، روایتی را نقل می‌کند که فردی از اهالی ری بر امام علی النقی(علیهم السّلام) وارد شد و گفت: به زیارت حضرت سیدالشهداء
(علیه السّلام) مشرف شدم. امام
(علیه السّلام) فرمود: ثواب زیارت قبر عبدالعظیم (علیه السّلام) که نزد شماست مانند کسی است که قبر حسین بن علی(عیه السّلام) را زیارت کرده است.
📗ثواب الاعمال، ص۹۹
رجال نجاشی،ص۲۴۸-۲۴۷
الذریعه، ج۷، ص۱۹۰.
الهدایه، ص۱۷۴. (مقدمه)
عمده الطالب، ص۹۴