eitaa logo
امام جمعه شهرغرق آباد-مرکزی
91 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
5.4هزار ویدیو
72 فایل
دراین کانال مطالب اجتماعی ،سیاسی،فرهنگی وفعالیت های دفترامام جمعه بارگزاری می گردد.
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️تحلیلی بر حادثه تجاوز به دانش آموزان  تهران؛ خبر ، اولین بار در تاریخ 6 خرداد توسط یکی از والدین رسانه ای شد وی نکات قابل تأمل دیگری را نیز گفته است: 1-این پسران دانش آموز دوره دبیرستان هستند.( ) 2-این آقا مدتی است با همسرش متارکه کرده است.(  از هم پاشیده) 3- شانزده میلیون تومان! برای ثبت نام در این دبیرستان داده است.( خانواده های ) 4-این پسران در تعطیلات به اردوهای خارج شهر می رفته اند و کنترلی روی آن ها نبوده (  گذاشتن فرزندان) 5-بچه ها از ماه ها قبل مشروبات الکلی و سیگار مصرف می کرده اند (بی قیدی و  ) 6-از طریق پیام رسان فیلم های مستهجن برای هم می فرستادند (  به رسانه های حاوی فیلم ) 🔷نتیجه : این حادثه نتیجه طبیعی  است نه حاصل عدم اجرای  ، چراکه: این پسران کودک نبوده‌اند که بخاطر عدم اطلاع از ، گول بخورند بلکه محصلین دبیرستانی بوده اند که همه چیز را در این خصوص می دانستند و همه صحنه ها را بارها و بارها  و حتی تجربه کرده اند. عکس های اینستاگرام برخی از مسئولین این دبیرستان، از طرفداری آنها از  روابط به سبک غربی حکایت می کند. آمار وحشتناک و روبه رشد   به  و  در، ناشی از ندانستن مسائل جنسی نیست بلکه نتیجه اضمحلال خانواده و  مستمر  است. 😳😳😭😭
⭕️ گرگها ‌برای آزادی ! 📔چوپان گله گوسفندان را به آغل برد و همه درهای آن را بست. چون گرگ‌های گرسنه سر رسیدند، درها را بسته یافتند و از رسیدن به گوسفندان ناامید شدند. برگشتند تا نقشه ای برای آزادی گوسفندان از آغل پیدا کنند.❌ سرانجام ها به این نتیجه رسیدند که راه چاره، برپایی تظاهراتی جلوی خانه است که در آن گوسفندان را فریاد بزنند.❌ گرگ‌ها تظاهرات طولانی را برپا کردند و به دور آغل چرخیدند. چون گوسفندان فریاد گرگ‌ها را شنیدند که از آزادی و شان دفاع می‌کنند، برانگیخته شدند و به آنها پیوستند. ❌ آنها شروع به انهدام دیوارها و درهای آغل با شاخهایشان کردند تا اینکه دیوارها شکسته شد و درها باز گردید و همگی شدند.❌ *گوسفندان به صحرا گریختند و گرگ‌ها پشت سرشان دویدند. چوپان صدا میزد و گاهی فریاد میکشید و گاهی عصایش را پرتاب می‌کرد تا بلکه جلویشان را بگیرد. اما هیچ فایده ای نه از فریاد و نه از عصا دستگیرش نشد.*❌ گرگ‌ها گوسفندان را در صحرایی بدون چوپان و نگهبان یافتند. آن شب، شبی تاریک برای گوسفندان آزاد و بود و شبی اشتها آور برای گرگ‌های به کمین نشسته.❌ روز بعد چون چوپان به صحرایی که گوسفندان در آن آزادی خود را بدست آورده بودند رسید، جز لاشه های پاره پاره و استخوان های به خون کشیده شده، چیزی نیافت.*❌ 🌹 این حکایت، حکایت آشنایی است.. حکایت است که به دعوت و دام و شیپور خود به خیابان میریزند! 😳😳😳😳