✅یک جرعه معرفت ،احساست را بسنج روز 12‌بهمن ماه وقتی هواپیمای حامل امام خمینی وارد آسمان ایران شد،از ایشان پرسیدند: «از اینکه وارد ایران شدید چه احساسی دارید؟» و امام پاسخ داد: «هیچ». این پاسخ را باید از زاویه عرفان امام تحلیل کرد و آنها که سر در آخور قدرت و بازیهای دنیا و بازیچه های شیطان دارند چه میفهمند که برای این «هیچ» چه ریاضتها باید کشید و چه مقاماتی را باید طی کرد آنها که عبد قدرت هستند ، برای رسیدن به آن، همه ارزشها را فدا میکنند و پس از رسیدن به قدرت مبتلا به جنون میشوند تاجایی که فریاد :انا ربکم الاعلی سر می‌دهند و اگر نتوانند از قدرت کام بگیرند ، مأیوسانه به انتحار خود ،اخلاق، عقلانیت و انسانیت روی می آورند مومن همیشه و در هر لحظه مکلف است به تکلیف و زمانی که به تکلیف عمل میکند طبیعتاً باید خوشحال باشد اما مومنی که حتی وقتی به تکلیف عمل میکند خود را مدیون و بدهکار و فقیر میداند ، جایی برای ابتهاج و سرور نمی‌بیند که بخواهد به خوشحالی بپردازد او حتی پیروزی بر یک طاغوت ۲۵۰۰ ساله را عمل به تکلیف میداند نه بیشتر چه آن زمان که در مسیر بندگی از مسیر تهمتها و تخریبها و متلکها عبور میکند و چه زمانی که در منزلگاه اسارت و شهادت بر تنش تیر و شمشیر میزنند «هیچ» احساسی ندارد ناراحت نیست ،چون کم کاری نکرده خوشحال نیست ،چون کاری نکرده امروزکه رای دادم و امشب که ممکن است دیگران سرشار از استرس و نگرانی باشند ، احساس خودم را چک کردم نه نگرانم ، نه سرخوش چون فقط به تکلیف عمل کردم ، نتیجه هر چه باشد، برای من« هیچ »است ما قطره ای هستیم از اقیانوس امام @ahmad_saberi110