eitaa logo
💫 نورُ‌علی نور 💫
1.4هزار دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
26.8هزار ویدیو
408 فایل
باعرض سلام وخیرمقدم💕💕 به جمع نورانی کانال نورعلی نور خوش آمدید...امیدواریم گامهای مادرجهت رضای الهی ویاری امام زمان (عج) باشد... کپی ونشر باذکرصلوات جهت ظهورحضرت آزاد است اللهم عجل لولیک الفرج 💚💚💚 آیدی خادم کانال @SAmiri_14
مشاهده در ایتا
دانلود
داستانRingtone.mp3
3.48M
🖇🌼 خلاصه ای از داستان زندگی "برایان تریسی"، یکی از ثروتمندان معروف جهان 🍃صوت متن بالا با بانوی‌کارآفرین همراه باشید👇 https://eitaa.com/joinchat/207224902C525be8f712
شخصی وارد مغازه ای شد ، صاحب مغازه قرآن گوش می داد ، از او پرسید کسی مرده است که قرآن را روشن کردی ؟ صاحب مغازه گفت : بله ، قلبمان مرده است زندانی در زندان قرآن طلب می کند تا از تنهایی درآید... مریض در بیمارستان قرآن طلب می کند ، برایم قرآن بیاورید تا خداوند مریضیم را شفا دهد غریب از وطن دور افتاده با خود قرآن حمل می کند تا در غربت در امان باشد... ومرده آرزو می کند کاش قرآنی همراهش بود تا درجات خود را با آن بالا می برد !! وما نه زندانی هستیم ، نه مریض ، نه غریب ، نه مرده تا قرآن را طلب کنیم ...! قرآن روبروی ماست ، روبروی چشمانمان !! اما منتظر هستیم تا به بلائی گرفتار شویم سپس قرآن را باز کنیم .
💕 کوتاه بخونید, جالبه حکایت کنند مرد عیالواری به خاطر نداری سه شب "گرسنه" سر بر بالین گذاشت. همسرش او را تحریک کرد به دریا برود، شاید "خداوند" چیزی "نصیبش" گرداند. مرد "تور ماهیگیری" را برداشت و به دریا زد تا نزدیکی غروب تور را به "دریا" می انداخت و جمع میکرد ولی چیزی به تورش نیفتاد. قبل از بازگشت به خانه برای آخرین بار تورش را جمع کرد و یک "ماهی خیلی بزرگ" به تورش افتاد. او خیلی "خوشحال" شد و تمام رنجهای آن روز را از یاد برد. او زن وفرزندش را تصور میکرد که چگونه از دیدن این ماهی بزرگ "غافلگیر" می شوند؟! همانطور که در سبزه زارهای خیالش گشت و گذار می کرد، "پادشاهی" نیز در همان حوالی "مشغول گردش" بود. "پادشاه رشته ی خیالش را پاره کرد و پرسید در دستت چیست؟" او به پادشاه گفت که "خداوند" این ماهی را به "تورم انداخته" است... پادشاه آن ماهی را "به زور" از او گرفت و در مقابل هیچ چیز به او نداد و حتی از او تشکر هم نکرد. او "سرافکنده" به خانه بازگشت چشمانش پر از اشک و زبانش بند آمده بود. پادشاه با "غرور" تمام به کاخ بازگشت و جلو "ملکه" خود میبالید که چنین صیدی نموده است. همانطور که ماهی را به ملکه نشان میداد، "خاری به انگشتش" فرو رفت، درد شدیدی در دستش احساس کرد سپس دستش ورم کرد و از شدت درد نمیتوانست بخوابد... پزشکان کاخ جمع شدند و "قطع انگشت" پادشاه پیشنهاد نمودند، پادشاه موافقت نکرد و درد تمام دست تا مچ و سپس تا بازو را فرا گرفت و "چند روز" به همین منوال سپری گشت. پزشکان قطع دست از بازو را پیشنهاد کردند و پادشاه بعداز "ازدیاد درد" موافقت کرد. وقتی دستش را بریدند از نظر جسمی "احساس آرامش" کرد ولی بیماری دیگری به جانش افتاد... پادشاه مبتلا به "بیماری روانی" شده بود و مستشارانش گفتند که او به کسی "ظلمی" نموده است که این چنین گرفتار شده است. پادشاه بلافاصله به "یاد مرد ماهیگیر" افتاد و دستور داد هر چه زودتر نزدش بیاورند. بعد از جستجو در شهر "ماهیگیر فقیر" را پیدا کردند و او با "لباس کهنه و قیافه ی شکسته" بر پادشاه وارد شد. پادشاه به او گفت: -آیا مرا میشناسی...!؟ -آری تو همان کسی هستی که آن ماهی بزرگ از من گرفتی. -میخواهم مرا "حلال کنی." -تو را حلال کردم. -می خواهم بدانم بدون هیچ واهمه ای به من بگویی که وقتی ماهی را از تو گرفتم؛ "چه گفتی؟!" گفت؛ به آسمان نگاه کردم و گفتم: 🌅 پروردگارا! او قدرتش را به من نشان داد، تو هم قدرتت را به او نشان بده! "این داستان تاریخی یکی از زیباترین سلاحهای روی زمین را به ما معرفی میکند، این سلاح، سلاح دعا است!" *کانال نورعلی نور* 🔟🇮🇷 https://chat.whatsapp.com/L7Llk3HBHyKKZJuDEOdzeK *کانال نورعلی نوردرایتا* https://eitaa.com/Nouronalanour1 🌀🌿🌀🌿🌀🌿
💠 فهرست مطالب ناب کانال 💠 ✳️ برای دسترسی سریع‌تر به مطالب کانال، کلیک کنید.👇 🔶 تلاوت‌های ناب 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔶 آموزش‌ها 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰‌ 🔰 🔰‌ 🔰 🔶 مقامات قرآنی 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔶 متفرقه‌ها 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 ✅ تکمیل شد. •┈┈•❀🌻❀•┈┈• 📲 لینک کانال👇👇👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/247464018C3c4eff8a20
آخوندا که نرفتن هیچ؛ زلنسکی هم روسری پوشید 🔵 کانال و حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92