الله
💎رفتار کریمانهٔ امام سجّاد علیه السّلام در مرگ فرزندشان
🔸غلام حضرت سجّاد علیه السّلام موقع غذا رفت سینی غذا را از مطبخ برای میهمان ها بیاورد،در راه دستش لرزید و سینی افتاد زمین و خورد بر سر پسر علیّ بن الحسین که بچّه ای کوچک بود و آن بچه آناً از دنیا رفت.
🔹غلام خیلی متوحّش شد و سروصدا کرد، علیّ بن الحسین متوجّه شد و از اطاق آمد بیرون و دید که هم چنین قضیّه ای اتّفاق افتاده است؛رو به غلام کرد و گفت:
((تو را در راه خدا آزاد کردم،برو!))
🔸غلام رفت،حضرت هم آمدند و مهمان ها متوجّه شدند و آمدند و بچّه را برداشتند و غسل دادند و کفن کردند و بردند برای به خاک سپردن.
🔹غلام بعد از چند روز دیگر آمد خدمت حضرت و گفت:((ای آقای من،ای سیّد من،ای مولای من!من کار بدی کردم،جنایتی کردم،می دانم و معترفم.حالاکه شما از من خیلی بدتان آمده و نمی خواهید مرا ببینید،و مرا آزاد کردید،أقلاًّ مرا به کسی بفروشیدتا از قیمت من چیزی عاید شما بشود.چرا من را آزاد کردید؟))
💢حضرت فرمودند:
ای غلام!به آن خدایی که مرا خلق کرده است! من تو را آزاد نکردم از نقطه نظر اینکه از این عملی که از روی خطا از تو سر زده،دلم چرکین شده باشد؛
🔺تو را آزاد کردم برای اینکه می دانستم تا هنگامی که در این خانه باشی،هر وقت چشمت به من بیفتد حال ندامت و شرمندگی در تو پیدا می شود،من می خواستم این حال برایت پیدا نشود،و لذا برای این جهت آزادت کردم.🔻
📚حضرت علّامه طهرانی قدّس الله نفس الزّکیة
🖊شرح فقراتی از دعای افتتاح ص۲۹
#امام_سجاد علیه السلام
#رفتارکریمانه #رحمت #غلام_حضرت