هدایت شده از 💞🍃✍️کمی باقرآن باشیم💞🍃✍️
🌕بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ
🌷اَلَِلَِهَِـََِِمَِ عَِجَِلَِ لَِوَِلَِیَِڪَِ اَِلَِفَِرَِج بَِحَِقَِ زَِیَِنَِبَِ اَِلَِڪَِبَِرَِیَِ (سلام الله)
روزی که خاک صحن رضا آفریده شد
مهر سجود اهل سما آفریده شد
خورشید از درون ضریحش طلوع کرد
تا گنبدش رسید و طلا آفریده شد
آوای آسمانی نقاره خانه اش
پیچید تا فضا و صدا آفریده شد
از حلقه های پنجره فولاد محشرش
عیسی که جان گرفت و شفا آفریده شد
موسی ز دست خادم و دربان صحن او
وقتی مدد گرفت عصا آفریده شد
از سایبان گوشه ی صحن مطهرش
راهی به سوی کرب و بلا آفریده شد
#نـوكــر_نـوشـت:
#یا_امـام_رضـا
به سینه دست گذاشتم، سلام ای سلطان
سلام آنکه مرا جز درت پناهی نیست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #چهارشنبتون_امام_رضایی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم .
سفره را جمع نکن آمده ام پشت درم
من همان بی سروسامان شده ی خون جگرم
با تو مانوس شدم خوب رفیقی هستی
چقدر حرف زدم با تو ز شب تا سحرم
دست مردم همه پر، دست من اما خالیست
کاسه ام را به کجا غیر همین در ببرم؟
بعد از این دست تو باشد دل و چشمم یارب
نکند باز بیوفتد به گناهان نظرم
شب آخر نکند قهر کنی میمیرم
وای اگر دست نوازش نکشی روی سرم
علی آمد برکت داد به این بندگی ام
علی آمد اثری داد به اشک بصرم
هیچکس مثل علی پشت من زار نماند
جزعلی نیست کسی پشت و پناهم سپرم
مزد این سی شبه یک کرببلایم ببرید
چند وقتیست که من منتظر این سفرم
رمضان رفت ولی فکر محرم هستم
میخورد باز به این روضه ی رضوان گذرم
بیشتر از همه مادر پی اولادش هست
لطف زهرا نرسد سود ندارم! ضررم
شب جانسوز وداع است بخوانم ز وداع
تشنه ای رفته به خیمه وسط اهل حرم
خواهری ناله ی ای وای برادر دارد
دختری ناله ی ای وای خدایا پدرم!
زینب آمد به سخن بی تو چه باید بکنم؟
پیش من باش که در بین هزاران نفرم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
لباس خادمـی و نوکـری مناسب ماست
حسین در دل طوفان خودش مراقب ماست
تمام سال، سر سفره اش نمک خوردیم
غذای روضه ی ارباب قوت غالب ماست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مصطفی_یعقوبی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
باید که فقط یوسف زهرا بپسندد
مارا چه نیازیست که دنیا بپسندد؟
قنبر شدن این است که هر لحظه بگویی
من راضیام آنگونه که مولا بپسندد
مجنون دمی از سرزنش خلق نرنجید
دیوانه شد آنقدر که لیلا بپسندد
از قافله دوریم؛ ولی کاش از آن دور
یک ثانیه برگردد و مارا بپسندد
یک عمر نشستیم که در باز کند؟ نه
یک بار بیاید به تماشا... بپسندد
ما دغدغه داریم که ارباب ببیند
ما دغدغه داریم که سقا بپسندد
نه فکر حسابیم، نه دنبال ثوابیم
ما آمدهایم اُمّ ابیها بپسندد
بگذار بخندند به این زار زدنها
میارزد اگر زینب کبری بپسندد
#نـوكـر_نـوشـت:
#مـهــدی_جـان
دراین هوای بهاری، شدم دوباره هوایی
بهار میرسد، اما... بهارِ من، تو کجایی؟
#صلی_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
ظهرتون بخير، #جمعه تون معطر ب نام نامی امامزمان عج #منتقم_خون_اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سعید_سامانلو
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
🇮🇷ایران شهر ما 🇮🇷❤️
https://eitaa.com/nsaaam
🍃🌹🍃🌺🍃
.┈┅❁ـ﷽ـ❁┅┈
فرماندهی از تو، همیشه کار از من
سرمایه از تو، گرمیِ بازار از من
خوبی همیشه از کریمان است آقا
بخشیدن از تو، توبه و اِقرار از من
در به دری سرمنشأ عاشق شدن بود
باید بسازی میثم تمار از من
نذر تو بودم از ازل ای کشته ی اشک
تو امر کن رفتن به روی دار از من
چون حُر به درگاهت پناه آوردم آقا
حالا بیا و درگذر این بار از من
شش گوشه ات خواب مرا پُر کرده هرشب
تعبیرش از تو، حال و روزِ زار از من
کرب و بلایت را که دیدم مادرم گفت
دارالشفایت ساخت یک بیمار از من
داغ حرم این روزها بیچاره ام کرد
برخواسته آه و فغان بسیار از من
در روضه هایت خِیر دیدم، بعد از این هم
هم روضه، هم یک چشمِ گوهربار از من
از ناقه که افتاد، با لکنت زبان گفت
ای زجر لاکردار، دست بردار از من...
#نـوكـر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق این همه ایامم نیست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_
يااباعبدالله_الحسين🚩🕌
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن❤️
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_
حسن_شاطری🌷
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
گفتم از آب بگویم لب من گفت حسین
رفتم از گل بسرایم که چمن گفت حسین
چه شده؟ موسم روضه است، ببین از داغش
فاطمه باز زمین خورد، حسن گفت حسین
زخم دل باز شد و باز مصیبت جوشید
باز شد از دل هر روضه دهن گفت حسین
از شهیدان حرم، وقت شهادت هر کس
کشته شد دورتر از شهر و وطن گفت حسین
نوکری مرد و غسال همین که او را
غسل داد و به تنش کرد کفن گفت حسین
جای هر زخم که زینب ز تنش نیزه کشید
به سخن آمد از آن پاره بدن گفت حسین
عمه جای همه بوسید گلو را، آنجا
هرچه شلاق پذیرفت به تن گفت حسین
#نـوكـــر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جـان
سرِ صبحی هوسِ کـرب و بلا کـردمـو دل
از سر عـادت هر روزه ی خود گفت #حسین
صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
ایران به جز تو، هیچ سلطانی ندارد
همچون رضا خورشید تابانی ندارد
شکی ندارم بی کرانِ آسمان هم
مانندِ تو، ماهِ فروزانی ندارد
می آورم با خود حرم آقای خوبم
آن دردهایی را که درمانی ندارد
هر مشکلی را ممکن و آسان نمودی
هرآنچه را گفتند: امکانی ندارد
هر زائری آمد به قصدِ عَرض حاجت
با خنده رفت و چشم گریانی ندارد
با دیدن صحن و سرایت درک کردم
احساس خوبی را که پایانی ندارد
#نـوكــر_نـوشـت:
#یا_امـام_رضـا
چهـــارشنبه هـوای سـرم خراسانیست
نگــاه ملتمـسم پر خروش و بارانیست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين