eitaa logo
گرجی همدانی
389 دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
7.1هزار ویدیو
236 فایل
کانال رسمی حجت الاسلام علی اصغر گرجی همدانی، استاد سطح عالی حوزه علمیه قم، مشاور مذهبی، خانواده و ازدواج مشاوره و ارتباط با مدیر: @O_Agorji
مشاهده در ایتا
دانلود
‏این عکس، تفسیر عقلانیت اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله است، یعنی آنچه که از علم و تجربه به دست می‌آید، هرچند که قطعی نباشد اگر مخالف شرع نبود، همه تابعیم. به کوری کوردلان، علیِ امروز، تنها نیست و عاشقانش در شرق و غرب عالم حاضرند. 🌷🌷🌷 👇👇👇 ✨ @o_gorji
صبح خیلی خاصی است و یک احساس جذاب دارم که باهاتون درمیون می‌ذارم دیشب اکثر برنامه های دهه محرم تمام شد البته جاهایی هستند که تا سیزدهم روضه میگیرن و خیلی هم عالیه ولی امسال محرم خیلی به دل من نشست با اینکه سرم بسیار شلوغ بود و از کار و منبر و نوشتن و لایو و ... وقت اضافه نمی‌آوردم، اما حس خیلی جالبی داشتم امسال به برکت امام حسین، کرونا نذاشت مردم فقط تو مساجد و حسینیه ها محصور باشند هر جا می‌دیدی روضه بود مساجد تکیه ها هیئات کوچه ها خونه ها پارک ها فرهنگسراها مدارس مجتمع ها و کلی جاهای دیگه... ما امسال تکثیر شدیم هم از نظر مکان و هم از نظر اجتماع انسانی بعلاوه اینکه تصاویر فوق العاده جذاب و حرفه ای که از اوج نظم و انضباط و رعایت حداکثر پروتکل های بهداشتی از مجالس روضه در ایران به دنیا مخابره شد، طعم و لذت محرم امسال را با بهترین تبلیغ از مجالس امام حسین علیه السلام همراه کرد. کاش کرونا نابود بشه اما هر سال مراسمات روضه و انضباط و بهداشت و قانونمداری مثل امسال و بلکه بهتر پیاده بشه. اجر همتون با امام حسین 🌷🌷🌷 👇👇👇 ✨ @o_gorji
💖 پدر و پسر سعادتمند بنظرم و پسرش محمد(دو تن از چهار نفر نواب خاص حضرت امام مهدى عليه السلام) از خوشبخت ترین انسان های تاریخ هستند. عثمان از خانه امام هادی در کودکی و نوجوانی رشد و نمو کرد و اغلب نوجوانی را در خدمت امام هادی بود. تا اینکه بزرگتر شد و وقتی امام عسکری به امامت رسیدند به نوعی معاون اول امام عسکری محسوب میشد و تا آخرین روز زندگانی امام عسکری از طرف ایشان وکالت خاص داشتند و تقریبا همه کاره محسوب میشدند. این پیرمرد روغن فروش که گاهی هم به تجارت زیتون و روغن زیتون مشغول بود و این مدل زندگی را پوششی برای رتق و فتق امور شیعیان قرار داده بود، شش سال نایب خاص امام عصر بود و دوران غیبت صغری را به شایسته ترین روش مدیریت کردند. تا اینکه نامه ای از امام زمان دریافت کردند که متنش برای هر کسی بخونند، کار از غبطه میگذره و به حال خوش و حسن عاقبت و سعادت عثمان بن سعید حسودیش میشه. حضرت به عثمان میگن که دیگه دستت درد نکنه و خیلی زحمت کشیدی و داری از دنیا میری و از بعد از وفاتت، پسرت میشه جانشینت و ارتباط من با مردم از طریق پسرت انجام میشه. یعنى علاوه بر خودش، تونست بچه ای به نام محمد تربیت کنه که اونم بشه نائب خاص و به مدت چهل سال نیابت را به عهده داشت. کلا پدر و پسر خاص و عجیبی بودند. از اون مدل پدر و پسرهایی که نمونه و مثالش در اطراف و تاریخ، نمیشه به راحتی پیدا کرد. من فقط متن تسلیتی که امام زمان ارواحنا فداه بعد از رحلت عثمان برای محمد نوشتند را براتون میگم ببینید لنگه این نوع تعظیم و خاطرخواهی امام معصوم نسبت به دیگران در طول تاریخ دیده شده یا نه؟ والا ما که این مدل تسلیت ندیده بودیم و از تصور و ذهن کوچیک ما خیلی بالاتره که ببینیم امام معصوم رضایت کامل از متوفی داشته و غم و غصه زیاد بخاطر از دست دادنش تحمل کرده باشه و این اقرار و شهادت را به متن نامه و با دست خط شریفشان بنویسند تا برای همیشه و تا قیامت در تاریخ بمونه! ببینید حضرت در متن تسلیت چه فرمودند: 🔸 «پدر تو به سعادت و نیک‌بختی زندگی کرد و وفات نمود در حالتی که محمود و پسندیده بود. خدا او را رحمت کند و او را به اولیا و سادات و موالیان او ... ملحق نماید. خداوند روی او را‌ تر و تازه نماید و لغزش‌های او را ببخشد و جزا و اجر تو را زیاد کند و صبر نیکو در مصیبت او به تو عطا فرماید، تو مصیبت‌زده شدی و ما نیز مصیبت‌زده شدیم، و مفارقت پدرت، تو را و ما را به وحشت انداخت. پس خداوند او را به رحمت خود مسرور فرماید، در منقلب و مثوای او که آرامگاه او است.»🔸 دهان آدم باز میمونه! چقدر باید کسی بزرگ باشه که امام زمانش از رفتنش اینقدر ناراحت باشند. میگن: قدر زر، زرگر شناسد ... قدر گوهر، گوهری دقیقا ینی همین. 👈 مطلب آخر را عرض کنم و تمام! از عثمان بن سعید پرسیده بودند لذت بخش ترین لحظه عمرت کی بود؟ (اجازه بدید با زبان خودم روایت کنم) فرموده باشند: در محضر امام عسکری علیه السلام بودیم و درباره جانشین ایشان پرسیدیم؟ حضرت فرموده باشند: پسرم که او را تا حالا ندیدید و امروز او را خواهید دید. او جانشین من و آخرین ذخیره الهی است و... دل ما برای دیدن آخرین ذخیره الهی میتپید و تحمل نداشت. لحظات به سختی می‌گذشت و یک چشممان به جمال امام عسکری بود و یک چشم دیگرمان به درب حجره. تا اینکه پس از لحظاتی، در باز شد. نوری پیشاپیش کودکی که آثار جلالت و شکوه فراوان در چهره و هیبتش داشت وارد شد. دو سه نفر بودیم و نفسمان در سینه حبس شده بود. بی اختیار از جای خود برخواستیم دستمان بر سینه بود تا قلبمان پرواز نکند و از هیجان و شدت عشق و علاقه، قالب تهی نکنیم. با چشم اشکبار سلام کردیم و چشم از چهره و قد و بالای مبارک و فاطمیِ آخرین امام و ذخیره الهی بر نمیداشتیم. به زبانم ذکر لا حول و لا قوه الا بالله جاری بود. تمام قد تعظیم کردیم در حالی که با ذوق فراوان، در آن لحظه فقط یک جمله به زبانمان جاری بود و آن جمله این بود: 🌺اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلكب عدوهم🌺 (بااندك تصرف و تغيير -) 📨حداقل برای یک نفر ارسال کنید👌 🇮🇷 کانال استاد گرجی همدانی 👇👇👇 🌺 @o_gorji