eitaa logo
نقد فیلم🎬🇵🇸
103 دنبال‌کننده
54 عکس
59 ویدیو
8 فایل
ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Fateme1711
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا جهان میازاکی جهان دوستی با طبیعت و پیوند با سنت و به یاد آوردن اسطوره هاست؟ یا رام کردن حشراتی که زیاده روی انسان، آن ها را وحشی کرده و بر انسان ها خشم گرفته اند؟ اما راستی چه کسانی توانایی به دوش کشیدن بار این پیوند و دوستی و یادآوری را دارند؟ راهزنان بی کله یا معدن چی ها ساده دل و پرکار، یا ارتشی ها و مامور مخفی های مجهز و نظامند؟ در انیمیشن دره باد، نائوشکا دختر مهربان و با گذشتی است که واسطه ی رام شدن حشرات می شود؛ با تدابیر او قلمرو انسان ها و حشرات حفظ می شود و هر کدام در قلمرو خود ادامه حیات می دهند ... اما آیا جهان میازاکی جهان عاشق هاست یا عاشق های قصه او هستند که می توانند این بار را به دوش بکشند؟ عاشق بی ادعا و بی طمطراق است نه ادعای نجات دنیا را دارد، نه دنبال به جیب زدن مال و منال است و هم اوست که می تواند به جهان ها گوش بسپارد و با آن ها ارتباط بگیرد و دم حیات در آن ها بدمد... در انیمیشن لاپوتا ارتشی ها می خواهند با جهان گذشته یا اسطوره ای لاپوتا مرتبط بشوند تا آن را وسیله ای برای قدرت بیشتر قرار دهند، آن ها نه انسان ها را می بینند نه صدای طبیعت را می شنوند؛ اما شیتا و پاتسو بخاطر عشق و دوستی ای که با هم دارند و فقط به همین خاطر به سمت لاپوتا حرکت می کنند و یا از آن دل می کنند و همین دو نفر کسانی هستند که در دل زمین لاپوتا فرود می آیند و و صدای لاپوتا را می شنوند و برای نجات زمین از لاپوتا دل می کنند، تا به خانه پاتسو فرود آیند و گوشه های دنج را معنا بخشند .... شیتا و پاتسو در انیمیشن قلعه لاپوتا انگار همان نائوشکا و آیسبل هستند که دوستی و عشقی که در انیمیشن درّه باده ها تازه پا گرفته بود عمیق تر می شود و به همان اندازه ماموریت دونفره شان هم بزرگ تر می شود... @oasisnaghde_film
وقتی جهان در بحران جنگ و تجاوز و بی سرو سامانی به سر می برد، هرکس بنحوی در پی حل بحران بر می آید، حتی جادوگران هم به نوبه خود دست بکار می شوند اما در همین بحبوحه برخی اسیر طلسم عشق می شوند... صوفی دختر سر به زیر و آرامی که در مغازه ای محقر بدور از هیاهو جامعه به کار گلدوزی خود مشغول است ... اسیر عشق هاول می شود عشقی که راه پر فراز و نشیبی را در برابر او قرار می دهد ... راهی که او را مانند یک پیرزن، پخته و مدبر می کند ... نمی دانم یا شاید یک شب او را پیر می کند. شاید لحظه هایی که صوفی لحظه ای شبیه یک پیرزن و لحظه ای شبیه یک دختر جوان است استعاره ای است از نقشی که دختران در راه عشق طی می کنند که لحظه ای مانند یک پیرزن پخته و یا یک مادر باید عاشق را سر و سامان بدهند و لحظه ای مانند یک دختر جوان .... اما در انیمیشن پونیو عکس این ماجرا را داریم؛ در این انیمیشن علاقه پونیو و سوسکه موجب می شود پونیو که یک ماهی است به انسان تبدیل شود، در صحنه ای که پونیو به دوست سوسکه پشت می کند و بعد صورتش را خیس می کند ما متوجه علاقه خاص پونیو به سوسکه می شویم ... بیرون آمدن پونیو از دریا به خشکی شرایط را بحرانی می کند و سونامی به راه می اندازد؛ اما ما به عنوان مخاطب بیشتر علاقه پونیو و سوسکه برایمان مهم است و به سونامی ای که اتفاق افتاده و زندگی همه را مختل کرده اهمیت نمی دهیم، حتی از پدر پونیو که نظم و بقای دریا را مدیریت می کند خیلی دل خوشی نداریم ... در این انیمیشن هم از پونیو که تنها پنج سال دارد گاهی حرکات پخته ای می بینیم که ما را متعجب می کند ... @oasisnaghde_film
به جایی وارد شده ام که راه خروجی ندارد.جنگلی تو در تو که توان بیرون رفتن از آن را ندارم.درخت هایی تو در تو و نوایی که همیشگی است.شب است و من در شهر ساکن شده ام.پس از سال ها گشت و گذاری که گذرانده ام.پس از چنگال ها و نجات ها؛و در نهایت پس از چیزی که فقط ما آدمیزاد ها توان فهمش را داریم:عشق من در شهر ساکن شده ام اما این شهر شهر اشباح است.چیزی در آن تغییر نکرده.سالش هم فرقی نمیکند.۱۸۹۶ باشد و شهر من قلعه ای باشد در آسمان یا ۲۰۰۱ باشد و این قلعه به روی زمین بیاید و یا حتی پس از سه سال هوس گشت و گذار کند و به این سو و آن سو راه بیفتد.اینها اصلا مسئله نیست.همانطور که برای او نبود.ما چه به دریا نگاه میکردیم چه خشکی،چه خدایان را میستودیم چه شیاطین را،او همچنان به ما نگاه میکرد.او همچنان آواز طنین اندازش را برای همه مان میخواند و ما هر کجا که بودیم بر سر جای خود میخکوب می‌شدیم.او زمین را خالی از سکنه میکرد و گاه نیز ما را سوار ماشین آخرین سیستم میکرد تا ما را به شهر برساند.شهری که خودمان بر فرازش پرواز کرده بودیم.با هواپیمایی که دیگر کنار کسی از آن استفاده نمیکرد:پرواز ژاپنی گاها با کمالات و وجنات خوکی که میخواهد آدم باشد و گاه نیز به رویه ی آدم هایی که میخواهند گرگ باشند.اولش گفتم که به جایی آمده ام و راه خروجی ندارم.بله!این حرف خودم بود.اما من انتخاب دیگری هم نداشتم.جای دیگری نبود که پایم را بگذارم.با زبان ژاپنی،با لباس های وا رفته ام که شباهتی به کیمونو ندارد،با اجدادم که باستانی اند و اما فراموش نشده.من بودم یک گذشته و یک آینده.یک شهر و یک قلعه.صدای درختان و وز وز ملخ های هواپیمای ژاپنی.جاروی جادوگری ام عقب هواپیما بود و گربه ام صدایش در نمی آمد.خانه ام ویران بود و درخت ها دیگر سبز نبودند.باران نمیبارید و من سالها را میشردم.در میان تنها او بود که به من جا داد.دشت های او اجاره ای نبودند و بعد از پایان فیلم برداری به صاحبش باز نمیگشتند.اگر از من بپرسید میگویم هاول از همه به او شبیه تر است.اتاق های رنگ و وارنگ دره ها و دشت های اویند که به من هدیه داد.آنها جور شهر را کشیدند.او همه را برای من به صف کرده بود.ابر و باد و مه خورشید و فلک.از ارواح گرفته تا موجوداتی که تا قبل از آن نمی‌شناختم.او جور پا در هوایی من میان آسمان و زمین را کشید.بار امانت ساکن بودن در ژاپن در همه ی این سالها... پیوست:اندر احوالات دختر قصه های میازاکی قربانی @oasisnaghde_film
نقد فیلم.mp3
زمان: حجم: 32.97M
🎞🔎 نقد و تحلیل 🔶 با حضور اقای فاطمی 🔶 چهل و سومین جلسه 🛸سومین جلسه میازاکی 📆 20شهریور ماه @oasisnaghde_film
سلام به همه. ان شاءالله فردا جلسه نقد فیلم ساعت ۱۳ برقرار هست.
نقد فیلم (1).mp3
زمان: حجم: 30.25M
🎞🔎 نقد و تحلیل 🔶 با حضور اقای فاطمی 🔶 چهل و چهارمین جلسه 🛸چهارمین جلسه میازاکی 📆 27 شهریور ماه @oasisnaghde_film
سلام به همه کارگردان هایی که در جلسات آینده ان شاءالله به فرمشان خواهیم پرداخت : Luchino Visconti Vittorio De Sica @oasisnaghde_film
نقد فیلم🎬🇵🇸
سلام به همه کارگردان هایی که در جلسات آینده ان شاءالله به فرمشان خواهیم پرداخت : Luchino Visconti
سلام البته این ها هنوز قطعی نیست و مسلم فقط یکیشان را (احتمالا ویسکونتی)در این مرحله بررسی میکنیم ولی دوستان فیلمهای احساس یوزپلنگ و روکو و برادرانش رو در اولویت تماشا قرار بدن
سلام به همه فردا جلسه نقد فیلم برقرار نیست.
ما امروز نیازمند تشکیل امّت اسلامی هستیم؛ یعنی باید دنبال این برویم. چه کسی میتواند در این زمینه کمک کند؟ دولتها میتوانند تأثیر بگذارند؛ البتّه انگیزه در دولتها خیلی قوی نیست. آنهایی که میتوانند این انگیزه را قوی کنند، خواصّ دنیای اسلامند؛ یعنی همین شماها: سیاستمداران، علما، دانشمندان، دانشگاهیان، طبقات بانفوذ و صاحب فکر، شعرا، نویسندگان، تحلیلگران سیاسی و اجتماعی، اینها میتوانند اثر بگذارند. فرض بفرمایید اگر ده سال همه‌ی مطبوعات دنیای اسلام بر روی اتّحاد مسلمین تکیه کنند، مقاله بنویسند، شاعر شعر بگوید، تحلیلگر تحلیل کند، استاد دانشگاه تبیین کند، عالِم دینی حکم کند، بلاشک در طول این ده سال وضعیّت بکلّی عوض خواهد شد؛ ملّتها که بیدار شدند، ملّتها که علاقه‌مند شدند، دولتها ناچار میشوند در آن جهت حرکت بکنند. خواص میتوانند این کار را انجام بدهند؛ این وظیفه‌ی ما است. @oasisnaghde_film