قصه غیر از وقایع است.وقایع مرئی است قصه نامرئی.وقایع در قصه توجیه می شوند. در قصه وقایع تابع طبیعت نیستند.
*"صحبت های استاد فاطمی"
حمله پرندگان در فیلم "پرندگان" یک واقعه مرئی است.
بیرون از قصه مسخره است اما در قصه فیلم کامل جا دارد . متناسب با شان قصه است.
*"برداشت شخصی"
پیشامد های دراماتیک فرم قصه است.
*"صحبت استاد فطمی"
داستان مثالی از زندگی است که بشر خود را در آن باز می یابد.گدشته، حال و آینده افراد انسانی "واقعیتی است ممتد" که جز قسمت کوتاهی از آن در پرده ای مه آلود از ابهام و تردید و وهم گم شده است. عموم افراد انسانی نمی توانند زندگی خود را در مجموع همچون واقعیتی واحد اما ممتد بنگرند گذشته فراموش شده است و حال رابطه خویش را با گذشته گم کرده ...آینده نیز از نظر ها پنهان است و انسان امتداد عمل خویش را در آن باز نمی یابد. اما داستان اینگونه نیست. ده ها سال زندگی همچون واقعیتی واحد پیش چشم واقع شده.گدشته و حال و آینده یکدیگر را معنا می کنند....
"شهید آوینی "
https://www.aparat.com/v/lwmr2
حال پریشان فرم را شاید بشود در این مولودی شبکه دو سیما دید
کلش به این فکر می کردم رو این شعری که می خواند خب حضار باید گریه کنن چرا پس دست می زنن!
یکی به داد ما برسد!
