هدایت شده از 『 مغیث گرافی 』
روایت اول:
جوانی را اسیر کرده بودند...
شکنجهاش میدادند و میگفتند تو پاسدار خمینی هستی!!
او را میشناختم،از بچههای لشگر علیابنابیطالب بود
هر چه او را زندند حرفی نزد...
آخر فقط گفت: کمی به من آب بدهید
بعثیها ظرف آبی را به زور به او خوراندند و او کمی بعد با ناله و فریاد شهید شد و جان داد💔
آنان بجای آب ، قیر مذاب در دهانش ریختند💔💔💔
هدایت شده از 『 مغیث گرافی 』
روایت دوم:
سال ۷۲ بود در منطقه طلائیه با دوستانمان خادم الشهدا شده بودیم
نوشته بود با وضو وارد شوید اینجا آغشته به خون شهداست
ما نیز وضو گرفتیم و وارد شدیم
صدای اذان به گوشمان میرسید اما موقع نماز نبود...
نوایی زیبا و دلنشین بود...
نوا از میان نیزارها میآمد
دستهجمعی به سمت صدا حرکت کردیم...
به منطقهای رسیدیم که محل عبور قایقها بود
در میان نیزارها قایقی را پیدا کردیم
آنرا بیرون کشیدیم،قایق شکسته بود و پر از گل و لای بود
شُکِّه شدیم...
در قایق موذنین را یافتیم...
سیزده شهید گمنام که ما را به خود رسانده بودند....
سیزده شهید گمنام💔
هدایت شده از 『 مغیث گرافی 』
روایت سوم:
در اهواز مسئول انتقال شهدا بودم
یک روز پیرمردی آمد و گفت فرزندم اینجاست میخواهم آنرا با خودم ببرم...
مشخصات داد اما هر چه گشتم در بین شهدای آنجا نامش را نیافتم...
به یاد هفت شهید گمنام در مقر افتادم
پیرمرد را آنجا بردم...
از کنار شش نفر گذشت و کنار آخری ایستاد...
گفت همین است این محمد من است...
به او گفتم پدر جان این شهید گمنام است مشخصات و پلاکی و کارتی ندارد...
اما او اصرار میکرد و اصرارهایش دل همه افراد آنجا را وادار به گریه کردن نمود
به خدا متوسل شدیم ، تابوت را گشودم تا شاید چیز جدیدی در پیکرش پیدا کنم...
چشمم به تکههای پاره لباس و کمربندش خورد...
هیچ نشانهای از لباسش نیافتم به ناچار سراغ کمبربند رفتم...
خاکش را پاک کردم...
دقت کردم دیدم روی آن چهاربار حرف m انگلیسی حک شده است...
این همان کدی بود که پدرش میگفت...
نامش میر محمد مصطفی موسوی بوده که خود را ۴m معرفی میکرده
اما راستی یک سوال
این پدر از کجا میدانست پسرش آن روز پیدا شده و آنجاست و از بین آنان کدام فرزند اوست!؟؟؟؟
هدایت شده از 『 مغیث گرافی 』
روایت چهارم:
سه شهید گمنام آورده بودند و من نیز به اصرار دوستانم رفتم مراسمشان....
زیر تابوت را گرفتم و با خودم در دلم میگفتم شهدا که هستند...
اصلا شما جز مشتی خاک دیگر چه هستید...
مراسم تمام شد و خانه رفتم...
خواب دیدم جوان خوش سیمایی جلویم آمد و گفت من همانم که امروز زیر تابوتش را گرفتی...
گفت به ما امید داشته باش ، ما حق هستیم...
گفت من اسمم هادی است و بچه اهواز و فلان محله هستم،در آن محله مرا به شهید دانشجو میشناسند
برو و مادرم را از انتظار من نجات بده...
فردای آن روز با حالتی عجیب و گنگ پیگیر شدم...
درست بود تمام اطلاعاتش را خودش گفته بود
وقتی در خانهاش را میزند مادرش جلوی در میآید و بی درنگ میگوید از هادیام خبر آوردید!!؟💔💔
هدایت شده از 『 مغیث گرافی 』
روایت پنجم:
در حال تفحص بودیم...
در یک گودال شهیدی را داشتیم پیدا میکردیم...
ناگهان هوا به هم آمد و باران شدیدی شروع به بارش کرد ، طوری که مانع ادامه کار شد
دست از کار کشیدیم...فردا دوباره برای ادامه تفحص رفتیم
باران خاکها را دوباره به درون گودال برگردانده بود و ما دوباره مشغول خارج کردن خاک از گودال بودیم که بازهم ناگهان باران شروع به بارش کرد
دوباره تمام زحمتمان را به باد داد
ساعتی بعد دوباره مشغول شدیم اما هر چه کردیم خاکها حتی بیشتر از خاک خروجی دوباره به گودال بازمیگشت
از عشایر طائفهای که آنجا بود گفت ول کنید
او میخواهد گمنام باشد...کاری به او نداشته باشید...💔💔💔
او گمنامی را انتخاب کرده بود💔
هدایت شده از 『 مغیث گرافی 』
روایت ششم:
از افسران اطلاعات رژیم بعث عراق بود
ما را راهنمایی میکرد جهت امر تفحص شهدا
اما کاملا با ما مخالف بود
برخی از شهدایی که پیدا میکردیم را با سرنیزه تفنگش اشاره میکرد و میگفت آنان نجس هستند و دست زدن به آنان حرام است
روزی گفت بیایید این منطقه من خودم آنجا ایرانی زیاد کشتم...
در آنجا مشغول تفحص شدیم
بوی عطر میآمد و فضا عطرآگین شد
منشا بو شهدایی بود که از آن منطقه تفحص کرده بودیم
دیدم آن افسر عراقی رفته و جمجمه آن شهدا را گرفته و به چشمها و صورت خود میمالد و گریه میکند
بهش گفتم عبدالامیر اینها نجس است...(بنا به منطق خودش)
گفت نه اینها اولیاالله هستند
چه شد که او با عطر شهیدی متحول شد!؟؟؟
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 روایت درخشش شهید سلیمانی در میدان مجاهدت خدمت به مردم در جریان سیل سال گذشته
🔻 پارسال در اوّلِ سالِ 98 در سیل خوزستان، شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس هر دو کف میدان حضور داشتند و این دو طرفِ مرز را به هم وصل کردند؛ یعنی شهید ابومهدی موجب شد که امکانات و وسایلی که در خوزستان لازم بود، اینها را از آن طرف مرز، از داخل عراق، از بصره و بقیّهی جاها بیاورند داخل کشور که کمک بسیار بزرگی بود. خود این حضور این دو عزیز، دو ستارهی برجستهی میدان مجاهدت، موجب شد که کسان زیادی، هم در این طرف، هم در آن طرف، به اینها نگاه کنند و وارد بشوند. البتّه در آن قضایا مردم ما امتحان خوبی دادند؛ هم در خوزستان، هم در بقیّهی جاها، از همه جا واقعاً شتافتند و کار کردند.۹۹/۵/۱۰
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 انقلابیگری با زبان نیست، باعمل است/ کمک مومنانه به هم نوعان از مصادیق انقلابیگری است
🔻قرآن به ما میگوید در کار خیر و کمکهای مؤمنانه مسابقه بگذارید؛ یعنی سعی کنید شما جلوتر از دیگران حرکت کنید و بروید. و این کار به نظر من مهم است. حتّی این اِطعامهای محرّم را هم ــ که حالا در ایّام محرّم بعضی از هیئات و بعضی از مردم که تواناییهایی دارند نذری و اِطعام درست میکنند ــ میشود به این شکل کمک مؤمنانه به خانوادهها به شکل کاملاً پاکیزه و دور از مشکل سرایت و این حرفها انجام داد. انقلابیگری به معنای واقعی کلمه اینها است. انقلابیگری با زبان نیست، باعمل است؛ عمل جلوتر از زبان بایستی انسان را راه ببرد. و واقعاً کسانی که در این زمینهها فعّالیّت کنند، کار انقلابی انجام میدهند؛ اینها انقلابیگری است.۹۹/۵/۱۰
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 اهداف آمریکا از تحریم ایران چیست؟ 1. ایستادن مردم مقابل نظام / 2. جلوگیری از پیشرفت کشور / 3. ورشکستی و فروپاشی اقتصاد کشور / 4. قطع رابطه ایران با محور مقامت
🔻 تحریمی که آمریکاییها علیه ملّت ایران به کار گرفتهاند، قطعاً یک جنایت است؛ یک جنایت بزرگی است که اینها علیه یک ملّت به کار میگیرند. حالا ظاهرش این است که علیه نظام جمهوری اسلامی است، امّا در واقع علیه همهی ملّت ایران این جنایتها را اینها دارند انجام میدهند. در این باره، من چند نکته را میخواهم عرض بکنم.
یک نکته این است که هدف اینها از این کار چیست. یک هدف کوتاهمدّت دارند، یک هدف میانمدّت دارند، یک هدف بلندمدّت دارند و یک هدف جانبی.
هدف کوتاهمدّت تحریم این است که ملّت ایران به ستوه بیایند، خسته بشوند و در مقابل دستگاه حکومت بِایستند. لذا میبینید که هم پارسال گفتند، هم پیرارسال گفتند، هم امسال گفتند «تابستان داغ»؛ «داغ» یعنی مردم بیایند در مقابل نظام ایستادگی کنند. حالا [البتّه] خودشان مبتلا به «تابستان داغ» شدهاند.
هدف میانمدّت آنها این است که با این تحریم از پیشرفت کشور مانع بشوند، مخصوصاً پیشرفت علمی. اینها را گفتهاند؛ اینها حدسیّات من و تحلیل من نیست.
هدف بلندمدّتشان هم به ورشکستگی کشاندن کشور است، به ورشکستگی کشاندن دولت است؛ یعنی متلاشی کردن اقتصاد کشور و فروپاشی اقتصاد کشور که طبعاً اگر اقتصاد یک کشوری بکلّی از هم فرو پاشید و متلاشی شد، ادامهی حیات برایش ممکن نیست.
هدف جنبیای هم دارند که میخواهند رابطهی جمهوری اسلامی را به این وسیله با دستگاهها و نیروهای مقاومت در منطقه قطع کنند؛ چون میدانند جمهوری اسلامی هر چه بتواند به اینها کمک میکند و حمایت میکند، اینها میخواهند این رابطه را قطع کنند.۹۹/۵/۱۰
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 جنگ امروز، جنگ ارادههاست
اگر جریان #تحریف حقایق ایران شکست بخورد، #تحریم ایران نیز قطعا شکست خواهد خورد.
🔻 به موازات تحریم دشمن، یک جریان تحریف هم وجود دارد: تحریف حقایق، واژگونه نشان دادن واقعیّات؛ چه واقعیّات کشور ما، چه واقعیّات مرتبط با کشور ما. این تحریف هم یکی از کارهایی است که آنها انجام میدهند.
هدف این تحریف دو چیز است: یکی ضربه به روحیهی مردم، یکی هم آدرس غلط دادن برای رفع مشکل تحریم. پول زیادی هم دارند خرج میکنند برای اینکه این حقایق را تحریف کنند. الان هم ملاحظه میکنید همین وزیرشان، رئیسشان و دیگران، خودشان را دارند خفه میکنند از بس علیه ایران، اینجا و آنجا سفر میکنند، حرف میزنند، مصاحبه میکنند، در هر قضیّهای اسم ایران را یک جوری میآورند؛ واقعاً دارند خودشان را خفه میکنند، و این جریانِ تحریف است که وجود دارد.
از اوّل انقلاب، خطّ ثابت دشمن همین بود که در تلویزیونها و رادیوها ــ که حالا وسیعتر هم شده ــ به مردم ایران تفهیم کنند که بیچاره شدید، دیگر کارتان تمام است، هیچ کاری از عهدهی کسی برای شما برنمیآید.
اگر نقطهی قوّتی در کشور باشد، مطلقاً انکار میکنند. نقطهی زرد اگر وجود داشته باشد، این را ده برابر میکنند برای اینکه روحیهی مردم و امید مردم، بخصوص امید جوانها، تضعیف بشود. این هدفِ اینها است و البتّه در بعضیها اثر هم میکند، در داخل هم کسانی همین حرفهای آنها را تکرار میکنند.
اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد، زیرا که عرصه، عرصهی جنگ ارادهها است. وقتی جریان تحریف شکست خورد و ارادهی ملّت ایران همچنان قوی و مستحکم باقی ماند، قطعاً بر ارادهی دشمن فائق میآید و پیروز خواهد شد. ۹۹/۵/۱۰
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 ایرانیِ زیرک از جنایت آمریکا در تحریم کشور سود خواهد برد
🔻 شک نیست که تحریم یک جنایتی است از طرف آمریکا، ضربهای است که آمریکا حواله کرده به ملّت ایران، لکن ایرانیِ زیرک از این حمله و از این دشمنی حُسن استفاده را کرده و سود برده؛ یعنی کارهایی کرده که به کوری چشم دشمن، بر خلاف نظر دشمن تحقّق پیدا کرده. مردم ما، جوانهای ما، مسئولین ما، دانشمندان ما، فعّالان سیاسی و اجتماعی ما این تحریم را وسیلهای قرار دادند برای اینکه اتّکاء به نفْس ملّی را افزایش بدهند. تحریم موجب شد که کسانی در داخل، در موارد متعدّد، وقتی که دیدند دستشان به خارج نمیرسد، به فکر بیفتند در داخل تولید کنند. ۹۹/۵/۱۰
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 نظر رهبر انقلاب درباره برگزاری عزاداریهای محرم در شرایط کرونا
🔻یک جمله راجع به محرّم بگویم. آنچه بنده میخواهم تأکید کنم این است: در عزاداریها، معیار آن چیزی است که کارشناسان بهداشت ستاد ملّی کرونا به ما میگویند. بنده خودم شخصاً هر چه آنها لازم بدانند مراعات خواهم کرد. توصیهی من و تأکید من به همهی کسانی که عزاداری میخواهند بکنند ــ هیئات، آقایان حضرات منبریها، صاحبان مجالس، مدّاحها، نوحهخوانها و دیگران ــ این است که هر کاری میکنید، ببینید آنها چه میگویند؛ یعنی ستاد ملّی کرونا اگر چنانچه یک ضابطهای را معیّن کرد برای عزاداری، همهی ما موظّفیم آن را عمل کنیم. مسئله، مسئلهی کوچکی نیست؛ مسئلهی بسیار مهمّی است. همین مقداری هم که الان مراقبت هست و کنترل هست، خدای نکرده اگر چنانچه شل گرفته بشود و از بین برود، آن وقت فاجعهای به وجود خواهد آمد که آن سرش ناپیدا است.۹۹/۵/۱۰