#شهید_آوینی رحمه الله علیه:
صحرای #کربلا به وسعت تاریخ است و کار به یک «یالیتنی کنت معکم» ختم نمی شود. اگر #مرد میدان صداقتی، نیک در خویش بنگر که تو را نیز با مرگ انسی این گونه است یا خیر!... آنان را که از مرگ می ترسند از کربلا می رانند... و مگر نه آنکه گردن ها را باریک آفریده اند تا در مقتل #کربلای_عشق آسان تر بریده شوند؟ و مگر نه آنکه از پسر آدم #عهدی_ازلی ستانده اند که #حسین را از سر خویش بیشتر دوست داشته باشند؟
هر کس می خواهد ما را بشناسد, داستان #کربلا را بخواند. اگر چه خواندن داستان را سودی نیست، اگر دل #کربلایی نباشد. از باب استعاره نیست اگر #عاشورا را #قلب_تاریخ گفته اند. زمان هر سال در محرم تجدید می شود و حیات انسان هر بار در سیدالشهدا(ع) #حُب_حسین(ع) سرّالاسرار شهداست.
🔰 @ofogh_howzah
هدایت شده از دیباج
✅دیباج صد و دوم
🔶سروش رهایی
🖊علیرضا مکتبدار
📌پس از آنکه خورشید رسالت در مغرب تاریخ ادیان برای ابد آرام گرفت، ماه فروزان امامت در آسمان بشریت پدیدار گشت و حقیقتپویان همواره در پرتو انوار امامت راه پیموده و همای سعادت را بر بام زندگی خویش نشاندهاند. اما منکران، ناباورانه بر چهره تابناک حقیقت پرده تردید افکنده و بر صورت خورشید هدایت، خاک انکار پاشیدهاند، غافل از آنکه:
مه فشاند نور و سگ عوعو کند
هر کسی بر خلقت خود میتند
📌نور حقیقت و حقیقتِ نور، حجابها را پاره خواهد کرد و سیمای دلربای خویش را به انسانها خواهد نمود و آنکه سرطان لجاجت و طاعون تردید، بندبند وجودش را تسخیر نکرده باشد، به خورشید حقیقت لبخند خواهد زد و خود را بر شعاعهای نورش تا عرش برخواهد کشید.
📌امام حسین علیه السلام، آن ماه فروزان امامت و هدایت، در تمام عمر بابرکت خویش و حتی آن زمان که جهل و دنیاخواهی امت جدش، بدنش را به گودال قتلگاه کشاند، روحش از نورافشانی باز نایستاد و از هدایت دیگران نومید نشد.
📌او سروش رهایی بود که به سنگ نادانی، سنگ خورد و از تیغ عصبیت زخم برداشت، اما از افشاندن نور هدایت بازنایستاد.
📌حسین فانوس هدایت در تاریکی گمراهی و کشتی نجات در اقیانوس تباهی است.
درود خدا و فرشتگانش، هماره بر او باد.
#امام_حسین_ع
#محرم
#کربلا
#عاشورا
#هدایت
#رسالت
#امامت
به نقل از کانال ایتایی «دیباج»👇
@Deebaj
📢کانال رسمی هفتهنامه افق حوزه
🔰https://eitaa.com/joinchat/2004287493Cf5efeeb593
هدایت شده از دیباج
همچنان بازگشت پدر را انتظار میکشیدم. خواب دیدم پدر بازگشته و من خودم را در آغوشش افکنده ام. مرتب دست به موهایم میکشد و از گل گونه هایم، بوسه میچیند.
ناگاه از خواب پریدم و بی اختیار از عمق جان ناله سر دادم و پدرم را صدا زدم و با ناله سوزناک خود گویا در آتش آرام گرفته شیون زنان دوباره دمیدم.
همه سراسیمه دوروبرم جمع شدند و هر یک تلاش میکرد آبی بر آتش دلم بریزد و مرا آرام کند. اما مگر عده ای زنان همسر و فرزند از دست داده که شعله های غم از درونشان شراره میکشد، میتوانند آتش گُر گرفته دیگری را فرونشانند؟
دیگربار به دامن عمه پناه بردم. وجود عمه اقیانوس صبر و آرامش بود و چون خود را در او می افکندم، تمام وجودم آرام میگرفت.
#خرابه_شام
#اسارت
#محرم
#زینب_س
#کربلا
#حسین_ع
#رقیه_س
📣پادکست صوتی این متن را اینجا بخوانید.
@Deebaj
📢کانال رسمی هفتهنامه افق حوزه
🔰https://eitaa.com/joinchat/2004287493Cf5efeeb593
هدایت شده از دیباج
📌اقتدای سرلشکری برجسته از دستگاه اموی به امامی از خاندان نبوی در نماز، خود گویای باورمندی او به حقانیت امام بود، اما هنوز ابرهای سیاه تردید از مقابل دیدگان جانش به کناری نرفته بود و او نمیتوانست خورشید حقیقت را بهوضوح ببیند.
📌امام قصد داشت به کوفه برود اما او مأمور بود مانع از رفتن امام به سمت کوفه و یا بازگشت ایشان به مدینه شود، از اینرو به امام پیشنهاد کرد راه مقصدی دیگر را در پیش گیرد تا او از ابن زیاد کسب تکلیف کند.
📌او با آنکه فرمانده سپاه دشمن بود، اما بر جان امام نگران بود و به امام میگفت:
"به خاطر خدا، حرمت جان خویش را نگه دار که من یقین دارم که اگر جنگی صورت گیرد، کشته خواهی شد."
📌دوم محرم، امام و همراهانش با حر و سپاهیانش به نینوا رسیده بودند که پیک این زیاد نامهای به حر داد که بر اساس آن وی مأموریت داشت امام را در زمینی بیآب و علف و بدون حصار متوقف سازد.
و سرانجام کاروان حسین علیه السلام در کربلا از حرکت بازایستاد و بزرگترین حماسه تاریخ در آنجا رقم خورد.
📌ادب و احترام حرّ بن یزید ریاحی نسبت به امام، ابرهای تردید را از مقابل دیدگانش کنار زد و دریچهای رو به روشنایی برابرش گشود و او را در دو جهان، آزاده ساخت.
📌اکنون او در مقام دفاع از امام خویش به سرزنش کوفیانی برخاسته که از امام برای رفتن به کوفه دعوت کرده بودند:
«ای مردم کوفه! مادرانتان به عزایتان بنشینند؛ آیا این مرد شایسته را به سوی خود خواندید و گفتید: در یاری تو با دشمنانت خواهیم جنگید، اما اکنون که به سوی شما آمده، دست از یاریاش برداشتید، در برابر او صف بسته میخواهید او را بکشید؟
شما جان او را به دست گرفته، راه نفس کشیدن را بر او بستهاید، و از هر سو او را محاصره کردهاید و از رفتن به سوی زمینها و شهرهای پهناور خدا جلوگیریش کردهاید، آن سان که هم چون اسیری در دست شما گرفتار شده، نه میتواند به نفع خود کاری انجام دهد و نه میتواند زیانی را از خود دور کند، و آب فراتی که یهود و نصاری و مجوس از آن میآشامند و خوکهای سیاه و سگان در آن میغلطند را بر روی او و زنان و کودکان و خاندانش بستهاید، تا جائی که از شدت تشنگی بیحال افتادهاند. چه بد محمد(ص) را درباره فرزندانش رعایت کردید! خدا در روز تشنگی (محشر) شما را سیراب نکند!»
📌او به جبران آنکه نخستین کسی بوده که راه را بر امام بسته است، از امام خواست نخستین کسی از سپاه امام باشد که به دشمن یورش میبرد و امام به او رخصت فرمود.
📌حرّ دلاورانه جنگید و جان خویش را بر سر ایمان خویش گذارد.
حر قهرمانی بود که پیش از دیدار با امام، همچو بیدی بر سر ایمان خود میلرزید اما آفتاب جانبخش وجود امام، او را به درختی استوار بدل ساخت که سهمگینترین طوفانها نیز توان به لرزهدرآوردنش را نداشتند.
می آمد و سر بهزیر و شرمندهی تو
با گریهاش آمیخت، شکرخندهی تو
«حُر» بود اسیر،تا امیری میکرد
آن روز امیر شد که شد بندهی تو
از خویش تهی شد،از تو پر شد آخر
یک قطره نبود بیش و، دُر شد آخر
آن سر که ز شرمندگی افکند به زیر
اسباب سرافرازی «حُر» شد آخر
درود و رحمت خدا بر او باد!
#محرم
#امام_حسین_ع
#حر_بن_یزید_ریاحی
#کربلا
📣پادکست صوتی این متن را اینجا بشنوید.
@Deebaj
📢 کانال رسمی هفتهنامه افق حوزه
🔰http://Eitaa.com/ofogh_howzah
🌐 ofoghhawzah.ir
هدایت شده از دیباج
📌به سمت خیمهی مخصوص مشکها رفت و چون پرده را کنار زد، با صحنهای جانسوز روبرو گردید که عزم و توان او را برای رساندن آب به خیمهگاه صدچندان نمود.
📌با چشم اشکبار دید که کودکان شکمهای تفتیده خود را بر خاک نمناک کف خیمه گذاردهاند تا شاید نم خاک، اندکی از حرارت تنشان کاسته و عطش تشنگیشان را فرونشاند.
📌بیدرنگ مشک را بر دوش گرفت، آنرا از آب گوارای فرات پر کرد و باشتاب به سوی خیمهها روانه شد.
📌دست راست و سپس دست چپش را با تیغ ستم و کینه بریدند. مشک را به دندان گرفته، به سینه چسباند اما به ناگاه تیری بر مشک نشست و آب که آبروی او نزد کودکان بود بر زمین شرمگینی فروریخت و عمود آهنین، ماه را از آسمان در آغوش تیره خاک افکند.
📌در آخرین لحظات زندگی، برادر را خواند و خواست تا او را دریابد و خورشید شتابان به دیدار ماه رفت.
و چون خورشید به نزدیک ماه رسید، چون هلال قدش خمیده شد.
#محرم
#امام_حسین_ع
#قمر_بنیهاشم_ع
#کربلا
#سقا
#عطش
@Deebaj
📣پادکست صوتی این متن را اینجا بشنوید.
📢کانال رسمی هفتهنامه افق حوزه
🔰https://eitaa.com/joinchat/2004287493Cf5efeeb593
هدایت شده از دیباج
✅دیباج ۱۱۰
🔶ســــرو ســـربلــند
🖊علیرضا مکتبدار
📌اندکاند انسانهایی که در غل و زنجیر اسارت نیز همچون شیر بغُرّند و بر صیادان خویش بخروشند.
غالب دربندشدگان ترجیح میدهند دم بر نیاورند و تحقیرها و توهینها را بر خود هموار کنند تا چند روزی بیشتر بتوانند به زندگانی تهی از معنی خویش ادامه دهند، غافل از آنکه بند اسارت را نه بر گردن که بر دل نهاده و به سوی وادی بی هویتی رهسپار گشتهاند.
📌اما آن گروه اندک، اگرچه چون نخجیر(شکار) در زنجیر شوند، باز هم سودای رهایی چون خون تازه، رگهای امید و حیات را در وجودشان شاداب و باطراوت نگاه میدارد و سیاهی تحقیرها، دشنامها، آزارها و... از درون پوک و تهیشان نمیسازد.
📌زینب که از پستان عصمت شیر نوشیده و در دامان شجاعت پروریده، اگر چه در زنجیر شود، باز هم شیر است.
📌آن همه خشونت و دشنام و جسارت در جریان کربلا و اسارت پس از آن، سبب نشد زینب بشکند و هویت انسانی خویش را از دست بنهد و دژخیمان را دلشاد کند.
📌او از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام، اسیر نه؛ بلکه امیر بود. چنان در رفتار و گفتار خویش باصلابت و پرابهت ظاهر گشت که همگان را به یاد «اسد الله الغالب، علی بن ابی طالب» انداخت.
📌دشمنان حقیقت هر چند تلاش کردند تا با شورابههای اهانت و هرزابهای تحقیر، ریشه این درخت سر به عرش فرابُرده را بخشکانند، اما نتوانستند و زینب چون سروی استوار و سربلند در آسمان هستی، سایه پرمهر خویش را بر سر زمینیان آزاده و آزادیخواه گستراند.
#کربلا
#زینب_س
#اسارت
@Deebaj
📢کانال رسمی هفتهنامه افق حوزه
🔰https://eitaa.com/joinchat/2004287493Cf5efeeb593
هدایت شده از دیباج
📌اما تاریخ همچنین بهخوبی بهخاطر دارد که جاهطلبان و بزدلان و طماعان، در همیشه تاریخ، بر چهره خبرنگاران راستگفتار، خاک پاشیده و خبرهای سرنوشتساز آنان را در زیر غبارهای غلیظ هواخواهی پوشاندهاند.
📌ازهمینرو، آنگاه که حسین جایگاه و منزلت خویش نزد رسول خدا را به کوردلان و جاهلان گوشزد میکرد، روایت تاریخیای که خبرنگاران به مادر پیر تاریخ به ودیعت سپرده بودند، صورتی باژگونه یافته بود و همین امر سبب شد آفتاب حقیقت از دیدگانشان پنهان بماند و دیوها خود را در چشمان آنان فرشته بنُمایند.
📌و زینب، دختر علی، خبر آنچه را بر برادرش حسین و اهل بیتش رفته بود، چنان هنرمندانه، باصلابت و پرقوت به همگان مخابره کرد که کربلا برای همیشه تاریخ جاودانه شد.
🔶و این است رهاورد خبرنگاران شایسته در تاریخ.
📌زینب، خبرنگار عاشورا بود.
درود خدا و پیامبر و مؤمنان، همواره بر او باد!
#خبرنگار
#روز_خبرنگار
#زینب_س
#کربلا
#امام_حسین_ع
#پیامبر_ص
📣به نقل از کانال ایتایی «دیباج» به آدرس:
@Deebaj
📢کانال رسمی هفتهنامه افق حوزه
🔰https://eitaa.com/joinchat/2004287493Cf5efeeb593