معاون اقتصادی استاندار و «جعبه پاندورا»یی که در #کردستان گشود
« #حسین فیروزی»، ظاهراً معاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منابع استانداران #کردستان است؛ از سال 92 تاکنون ردپای او در بسیاری از مسائل و حوزههای مرتبط و غیرمرتبط با وظایف سازمانیاش دیده میشود؛ داستان این معاون و آنچه بر سر #کردستان آورد، افسانه پاندورا در اساطیر یونان را در ذهن مجسم میکند!
سرودههای هومر، شاعر و داستانسرای یونانی، در دو کتاب حماسی ایلیاد و اودیسه، تقریباً منبع همه اطلاعات امروز بشر از تاریخ و افسانههای یونان باستان است.
مطابق اساطیر یونانی، دوران بیبدیل و طلایی زندگی بشر، عصری بود که هنوز «پاندورا» خلق نشده بود؛ آرامش و طراوت در طبیعت حکمفرما بود؛ #مردم از بلا و بیماری در رنج نبودند و مخلوقات با یکدیگر به نزاع برنمیخواستند و با هم به درشتی رفتار نمیکردند.
در آن عصر، زئوس، خدای خدایان یونان، در مبارزه با پرومته، خدای آتش، #پاندورا، نخستین زن جهان را خلق میکند و آن دختر پریچهر را به همسری نزد اپیمته، برادر پرومته میفرستد.
اپیمته با اینکه پرومته به او هشدار داده بود که هیچ هدیهای از جانب زئوس را نپذیرد اما او مجذوب پاندورا شد و با او ازدواج کرد؛ زئوس به پاندورا جعبهاى اسرارآمیز داده بود که حاوی همه دردها، شرارتها، مصیبتها و بدبختىها بود!
روزی در غیبت اپیمته، پاندورا درِ جعبهای را که زئوس به او داده بود، گشود؛ به محض گشوده شدن در جعبه و در کسری از زمان، دنیایِ آرام آن عصر پر از انواع بلایا و مصائب شد؛ قدرتفروشی و خودپسندی در جهان رواج یافت؛ کینه و عداوت در میان مخلوقات حکمفرما شد، #دروغ، خشم و ریاکاری در همهجا ریشه دواند؛ آرامش و طراوت از طبیعت رخت بربست و خشکسالی و گرسنگی بر جهان مسلط شد.
جعبه پاندورا با آن ظاهر زیبا و گمراهکنندهاش هدیه خدایان به انسان بود و نامش را جعبه خوشبختی نهاده بودند؛ با بیرون جهیدن پلیدیها و پیش از آنکه «امید» از جعبه خارج شود، پاندورا به اراده زئوس، در جعبه را بست و «امید» کماکان در آن جعبه محبوس ماند؛ به باور نیچه، فیلسوف و شاعر آلمانی، زئوس در واقع میخواست انسانِ رنجورِ از سایر پلیدیها، دست از زندگی نشوید و پیوسته خویشتن را به رنج و عذاب گرفتار سازد و به همین دلیل بود که امید را به انسان داد.
حالا، گویی از آن جعبه خوشبختی، یکی هم در اختیار معاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منابع استانداران دولت « #تدبیر و امید» در کردستان است؛ جعبهای که او با گشودنش در رقم زدن حال و روز امروز #کردستان نقشی بیبدیل ایفا کرد؛ حالا هم هرجا به بنبست میخورد بدان متوسل میشود و با آنچه در جعبه پاندورا دارد، مردم را دعوت به پذیرش تداوم عذاب میکند!
استاندار سابق #کردستان، «حسین فیروزی» را اول اسفندماه 92 به عنوان معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی استانداری و 10 تیرماه 94 هم او را با حفظ سمت به عنوان سرپرست معاونت امور اقتصادی و توسعه منطقهای استانداری #کردستان منصوب کرد.
6 سال است تقریباً در همه مقدرات استان #کردستان از مسائل مهم گرفته تا امور بیاهمیت ردپای او به چشم میخورد؛ نامش همهجا هست؛ از «شاخص فلاکت»، «بیکاری»، «تورم نقطهای» و «چکهای برگشتی» گرفته تا «بیاعتنایی به قانون مدیریت خدمات کشوری»، «انتصابهای بیضابطه مدیریتی»، «استخدامهای غیرقانونی» و البته «سوءاستفاده از جایگاه حقوقی برای تسویهحساب با خانواده منتقد»!
چند ماه است شماری از مصیبتهایی را که از جعبه پاندورای جناب معاون استاندار به حوزه اقتصاد #کردستان رسیده برشماری کردهایم؛ شگفتا حتی یکبار هم اذعان نکرده مرد راه پرسنگلاخ اقتصاد نیست! بارها از او سؤال شده با چه مدرک #دانشگاهی در آن پست تخصصی بکار گرفته شد، دریغ از یکبار پاسخگویی!
جناب معاون در برابر گزارشهای مستند از کارنامهاش که توسط نهادهای رسمی کشور تهیه و توسط رسانه منتقد در استان تفسیر و منتشر شده راه دررو ندارد؛ «آچمز» شده است؛ گاهی برمیآشوبد و اتهام میزند، گاهی هم دست به #دوقطبیسازی میزند؛ غالب اوقات هم به جعبه پاندورایش رجوع و توسل به امید را به مردم توصیه میکند!
کارنامه معاونت اقتصادی او حالا در دست چپش قرار دارد؛ اما هنوز کارنامه عملکردش در معاونت توسعه منابع #استاندار برای بسیاری مبهم است؛ ما مصمم به مرور عملکردش در آن حوزه هم هستیم، با دستی پرتر از آنچه در وهم او و دار و دستهاش بگنجد! اینجا دیگر نمیتواند امضاهایی را که پای برخی اسناد زده، همانند تورم در #کردستان انکار کند، میتواند؟
با انتشار برخی اسناد عملکرد «فیروزی» در معاونت توسعه منابع بعید است در وجود جنابش رمقی برای دست بردن به جعبه پاندورا برای فرار از پاسخگویی بماند!
فرید کریمی/ تابناک کردستان
@ofoghkurdestan