eitaa logo
کانال رسمی اداره اوقاف اردکان
435 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
اخبار رسمی اداره اوقاف وامور خیریه شهرستان اردکان را فقط در این کانال مشاهده کنید. راههای ارتباطی👇 @HK_1320 شماره تلفن: ۳۲۲۲۲۲۷۵ ۳۲۲۲۳۹۷۵ لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/3494051974C1fdb4efb7e
مشاهده در ایتا
دانلود
6.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ولادت با سعادت حضرت امام محمد باقر(علیه السلام) و حلول ماه رجب مبارک باد 🌸 کانال‌اداره‌اوقاف‌وامورخیریه‌اردکان @oghaf_ardakan
Khamenei4_5956106207658772142.mp3
زمان: حجم: 8.52M
| بهره‌مندی از فرصت ماه رجب 🔺توصیه میکنم خودم را و شما را که از برکات استفاده کنیم با تقویت پیوند و ارتباط قلبی با خدای متعال. 🎙️ آیت‌الله خامنه‌ای کانال‌اداره‌اوقاف‌وامورخیریه‌اردکان @oghaf_ardakan
8.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوربین مخفی: واکنش جالب مردم به پسری که میخواد باباش رو ببره خانه سالمندان😭 شیشه عینک پیرمرد تو خیابون گم شده، داره دنبالش میگرده که یه پیامک براش میاد، پیرمرد از مردم، کمک میخواد تا پیامک رو براش بخونن تو پیامک یه چیزی نوشته بود که خیلی‌ها حاضر نشدن بخوننش!🧐 کانال‌اداره‌اوقاف‌وامورخیریه‌اردکان @oghaf_ardakan
❇️ ویژه برنامه اعمال ام داوود ❇️ 🔹قرائت سوره‌های منتخب قرآن کریم قاریان محترم آقایان سعیدی پناه و حیدری 🔹قرائت دعای ام داوود با نوای گرم: حجت‌الاسلام کوثری 🕑 زمان: دوشنبه ۱۷بهمن ساعت۱۴ 💠مسجد امام سجاد علیه‌السلام شهرک حضرت ولیعصر(عج) __________________________ مسجد امام سجاد علیه‌السلام و پایگاه حضرت ولیعصر(عج) اردکان 📱 @msqsajjad 💻 msqsajjad.ir کانال‌اداره‌اوقاف‌وامورخیریه‌اردکان @oghaf_ardakan
1.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ گاه خرج کردن حنجره ای ، هیمنه ی لشکری را به هم میزند ...... ❇️ اعتقادمان را فریاد بزنیم .... ❇️ خجول نباشیم..... ❇️ ساعت ۲۱ کانال‌اداره‌اوقاف‌وامورخیریه‌اردکان @oghaf_ardakan
ماه رجب در پیش است! 🔷 خدا رحمت کند مرحوم استاد را؛ ایشان از قبل از این ماه تذکر و توجه می دادند که خود را برای این ماه آماده کنید؛ 🔹 همه ی اولیای الهی همین طور بودند. ماه رجب، ماه ویژه ای است! 🔹 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم قبل از بعثت شان در ماه رجب برای خلوت و مناجات به غار حرا می رفتند. 🔹 از همین حالا توفیقش را از خداوند متعال مسألت کنیم که خدایا این ماه رجب را با برکت و خیر برای ما قرار بده. 🔹 سعی کنیم که همه ی اعمال این ماه را انجام دهیم و نگوییم که اینها برای ما نیست و ما درس و ... داریم. با برنامه ریزی صحیح می توانیم به همه ی اعمال برسیم. 🗓۳۰ بهمن ۱۳۹۸ کانال‌اداره‌اوقاف‌وامورخیریه‌اردکان @oghaf_ardakan
5.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 🎥 همه‌چیز درباره و اعمال آن 🍃🌹🍃 ✅ اولین پنج شنبه ، لیلةالرغائب شب آرزوها نیست؛ شب اشتیاق و میل و رغبت و آرزومندی است؛ شبی عاشقانه بین خدا و بنده‌ها. برای این شب اعمالی خاص در مقاتیح ذکر شده است. | کانال‌اداره‌اوقاف‌وامورخیریه‌اردکان @oghaf_ardakan
12.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ شست و شوی حرم و ضریح مطهر امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام ✅ ۱۳ رجب کانال‌اداره‌اوقاف‌وامورخیریه‌اردکان @oghaf_ardakan
9.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه سر بریم دیدن بابا... کانال‌اداره‌اوقاف‌وامورخیریه‌اردکان @oghaf_ardakan
🌺 طلبه ای که به لوستر های حرم حضرت امیر المؤمنین (عليه السلام) اعتراض داشت فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت کرده : یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟! شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و زندگی سخت طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو : به آسمان رود و کار آفتاب کند . پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است ، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !! بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان تاجر را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن تاجر را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند !! وقتى به در خانه آن تاجر مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى کنند ، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، فوراً تاجر پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید : این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید ، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید ، و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید . مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد ، و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود . فردا می بیند محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند ، و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است . هنگامى که مجلس آراسته شد ، تاجر به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند ، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست .نگاهی رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید . چون صیغه جارى شد ، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟ تاجر گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم . به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم : حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم ، و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم . شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ تاجر گفت : من گفته بودم : به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است . تاجر سجده شکر کرد و خواند : به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند. به آسمان رود و کار آفتاب کند. میلاد مسعود حضرت امیرالمومنین علیه السلام بر شما و همه محبلنش مبارک باد کانال‌اداره‌اوقاف‌وامورخیریه‌اردکان @oghaf_ardakan