ولی خب میدونیم که هدف اونها ایرانه قویه نه حجاب.. خب حالا چرا دست گذاشتن رو حجاب🤔 یک توضیح کپسولی میدم تا ته هش بخون و دیگه بقیه اش واسه یه جلسه بعد👋 حجاب و هویت زن، در واقع شرف، اعتبار، قدرت، هویت و .. یک جامعه رو می‌سازه.. چون زن مبدا تربیت همه نسل هاست. ولی ولییییییییییی زن مسلمان😌✌️ زن مسلمان میاد از این قدرتش در جامعه به صورتی استفاده میکنه که کل جامعه رو به سمت و سوی عفت و اقتدار و پیشرفت و سربلندی میکشونه. این از نگاه قرآن و اسلام به زن هم نشات میگیره ها، حواستون باشه. برای مطرح یک الگو، مثل حضرت زهرا (علیه السلام) که شدن سرور زنان عالم.. قدرت و شکوه زن مسلمان داره ازش استفاده میشه برای همینه که اونا دست گذاشتن رو حجاب چون حجاب هویت زن مسلمان رو نشون میده. ولی یک زن غربی یا شرقی همچین هویتی براش توی جامعه اش ساخته نشده، این نگاه بهش نشده، انرژیش و قدرتش داره برای چیزای دیگه صرف میشه مثل شهوت رانی مردان و... این مبحث ادامه دارد...

میخواستم حالا از مبحث جمعیت بگم ببین رفت کجا😂🚶‍♀ ان شاءالله جلسه بعد...🌱

بزرگواران این مبحث ها رو برای دوستاتون، همکلاسی هاتون، هم دانشگاهی هاتون، خانواده هاتون، فامیل های دور و نزدیک، همسایه ها و.. توضیح بدید، بحث کنین و براشون تحلیل کنین. خیلی نیازه توی این اوضاع.

__

رهبر معظم انقلاب🌱 اگر انسان زمان شناس نباشد و دنیا را نشناسد، فریب خواهد خورد. باید زمان شناس باشد، تا دشمن را بشناسد، تا حیله ها و ترفند ها را بشناسد، تا بتواند در مقابل ترفند ها آنچه را که لازمه ی وظیفه و مسئولیت اوست، آن را تدارک ببیند و انجام دهد. این ساز و کارهای لازم، در قانون اساسی پیش بینی شده است. این آن چیزی است که مطلوب است. 📻🌿|@ohdhfvf

#کلیپ|#استاد‌رحیم‌پور 🌱 هر کی بگه این نظام صد درصد اسلامیه دروغ میگه! هر کی بگه این نظام صد در صد اسلامی نیست، دروغ میگه!.... 📻🌿|@ohdhfvf

🔻 از دور که می‌بینی یک عکس ساده است، اما برای بچه‌های #چمران نتیجه سه روز نخوابیدن و یک هفته دویدن است تا یک روز و نیم علم این ایستگاه صلواتی را یک‌سره بلند نگه دارند. برای اهل بیت، برای حضرت معصومه، برای انقلاب‌مان و برای رفع الله رایه العباس 🌿📻|@khdhfvf

📍 چطوری رفیق #روایت_اول جانباز دهه هشتادی 💠 فکرش را هم نمی‌کردیم. تمام پول ما به اندازه دو سه هزار لیوان بیشتر نبود و پشتیبانی ایستگاه به اندازه ده دبه بیست لیتری و چند تریموس و یک سماور بزرگ که حالا به فس فس افتاده بود. کنار موکب چمرانی‌ها به قدری شلوغ شده بود که همه چیزمان تمام می‌شد و با کمک بعضی بچه‌ها دوباره ادوات لازم را تهیه کردیم. شهرداری هم جیب ما را نمی‌زد، برایمان بس بود، نیازی به کمکش نداشتیم. هنوز صدای فریادشان قبل از علم کردن موکب در گوش بچه‌ها مانده که «مجوزت کو؟» 💠 بی‌خیال! عادت کردیم! مهم اینجاست که فضای خوبی بود، لبخند مردی که نان آور خانه بود، دستانش پینه بسته بود، فرزندش را بر روی گردنش گذاشته بود و تلاش می‌کرد تا اثر انگشت فرزندش را بر روی بنر نقشه ایران درج کند. حرف‌هایی درباره آقا زد و من سرم پایین از این همه ارادت و استحکام و شرمنده از کاری که پیش رو دارم. 💠 در میانه شلوغی، دستی سرشانه‌ام را از پشت گرفت. -سلام! سرم را برگرداندم. خودِ باشرفش بود. + راه افتادی؟ حالش چطوره؟ وقتی این حرف‌ها را می‌زدم لبخند بر لب نداشت، خنده‌اش از ته دل بود، چیزی نزدیک به قهقهه. اغتشاشگران در روز دوم آشوب در میدان امینی بیات قم، ران پایش را چاقو چاقو کرده بودند و مدت زیادی خانه‌نشین شده بود و حالا روی دو پایش راه می‌رود. - سخت بود، اما تموم شد. نگاهش رو به جمعیت برگشت. چشمانش گواه درد داشت، هنوز زخم‌هایش خوب نشده بود، برایم سوال بود که چرا عصا به دست نگرفته و حاضر شده تا همین طور بیاید. + اینا ته داستان زحمت شماست، ما که شعارش رو دارم، شما مقاومتش رو کردید. نوش‌جونتون! مزد زحمت‌هایش را گرفته بود، طلبه مقدمات خوانی که علم را با عمل آمیخته و ایستاده و من برایش دعای عاقبت بخیری کردم. برای او، برای خودم، برای ما! برای همه ماها که کنار هم ایستادیم و حالا جشن مقاومت می‌گیریم که این ماجرا گره‌اش با دست دهه هشتادی‌ها باز می‌شد و باز کردیم. 💠 داستان عاشقی همیشه از میان زخم‌ها جان می‌گیرد، وقتی زخم برمی‌داری، این جوشش غیرت است که راه باز می‌کند تا در میان رگ‌هایت داستان را از محبت به جنون بکشاند، به عاشقی! به چیزی میانه هستی‌ام در میان هست‌ها که حالا همه هستی‌اش را برای یک هستی در دست گرفته، برای آقا! 💠 بچه‌های خیبری که دود موتورشان در چشم دشمنان است و شور حیدر حیدرشان در قلب‌ها که تو ایستاده مردن را به ما آموختی، عزیز دلم! همان سرکشی که روزگاری در میانه بازی‌هایش به دنبال مشق عشق می‌گشت تا سرنوشت را از میان نفس‌های مجاهدین تل عویو بگیرد و به تل حبیب برسد تا تل‌آویو را به سرنوشت خود برساند که قله ما آنجاست. 🌿📻|@ohdhfvf

سلام🌱 اومدم یک نکته مهم برای روایت های جهاد تبیین از دفاع حجاب و عفاف و ایران و .. بگم که خیلی ضروریه برای همه.. نه تنها یک عده خاص! ببینید بیشتر کسایی که میگن زن زندگی آزادی از چه دهه ایی هستن🤔 +هشتادی ها از دهه هشتادی که نوجوان هستن.. نوجوانی که در این سن دلش میخواد هویت مستقلی داشته باشه و خودش استقلال داشته باشه توی تصمیم گیری های زندگیش.. ( گاهی این نکته های کوچیک میتونه شاهکار کنه ولی خب ازش ساده رد میشیم حالا میگم چرا) توی دوره نوجوانی پسرا بیشتر از دخترا به این استقلاله می‌رسن و میتونین مثلا خیلی کارا انجام بدن، خیلی جاها برن و با تصمیم خودشون .. البته تصمیم خانواده هم دخیل هست ولی خب مانعی نداره براشون که این کارها رو انجام بدن ولی دخترا چی؟

دخترا بیشترشون توی این دوره محدود میشن به مدرسه و خانه.. یعنی این دو منطقه فقط.. درحالی که خیلی از پسرا میتونن واسه خودشون کلی برنامه تفریحی بریزن و کلی با دوستاشون وقت بگذرونن ولی دخترا به دلیل حساسیت خانواده نمیشه و محدویت هایی دارن.. محدویت هایی که شاید کوچیک بنظر برسن و یا موضوع مهمی نباشن ولی اگه کنترل نشه میتونه بحران خیلی جدی ایی رو برای نوجونا ایجاد کنه!!! پس نمیشه از این مسئله به سادگی گذشت! خب در این برهه ما باید چیکار کنیم🤔 اینجا باید نهاد های فرهنگی دست به کار بشن.. چیکار کنن و وظیفه شون چیه؟ نهاد های فرهنگی باید بیان با برنامه ریزی خیلی دقیق و خوب برای نوجون ما وقت بزاره و براش طرح بریزه و برنامه اجرا کنه و انرژی نوجوون امروزی رو ازش به درستی استفاده کنه و از پتانسیل و قدرت های فکری، تحلیلی، کاری، عملیاتی و .. برای پیشرفت کشور استفاده کن و نخبه پروری رو انجام بده.. طرحی که شاید توی نظام آموزش و پرورش ما ضعیف واقع شده، نهاد های فرهنگی میتونن این ضعف رو بپوشونن و این خلأ رو پر کنن..