eitaa logo
دنیاے قــــدیم...💯
85.9هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
5 فایل
﷽ 📸مجموعه ای بسیار نفیــــس و خاطره انگیز از تصاویر آرشیوی و حکایتــــ های قدیمــــی پیش ماست همراه ما بمانید 😎🤞 #همراه‌با‌کلی‌مطالب‌نوستالژی. اگه‌این‌کانال‌حالتوخوب‌کرد‌به‌بقیه‌هم‌معرفیش‌کن🪻 ‌فقط تبلیغات👇 @ham_18
مشاهده در ایتا
دانلود
روزی روزگاری اهواز حدودا ۱۵ سال قبل صرفا جهت اینکه بدونید اهواز همیشه گرد و خاک نبوده... ‌💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید/کلیک کن
روز دختر بر تمامی دختران اصیل و نجیب ایران مبارک😁😄 💯اینجا خاطرات هر ایرانی زنده میشه/کلیک کن
✔️خانوم جون خدابیامرز میگفت: نونت رو واسه دل خودت میخوری لباست رو واسه دل مردم میپوشی. یعنی که توی خونه‌ات ممکنه نون خالی بخوری، کسی نمیبینه ولی لباست رو همه میبینن پس خوب بپوش. ✔️خانوم جون خدابیامرز میگفت: همیشه پوستت رو بشکاف، پولتو بذار توش. یعنی همیشه برای خودت پس انداز مخفی داشته باش! ✔️خانوم جون خدابیامرز میگفت: هر وقت خواستی نمک تو غذا بریزی، پشت تو بکن به شوهرت تا نبینه چقدر ریختی! یعنی هر چیزی رو به شوهرت نگو! ✔️خانوم جون خدابیامرز میگفت: جایی نشین که ورنخیزی و حرفی بزن که ورنتیزی. یعنی حواست باشه با کی میری و با کی میای! هر کسی لایق رفت و آمد نیست ✔️خانوم جون خدابیامرز ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺯﻧﻲ ﺭﻭ می‌دید ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻣﺸﻜﻞ ﺩاﺭﻩ میگفت: ﻧﻨﻪ "ﺗﻮی کِشتی ﻛﻪ هستی ﺑﺎ ﻧﺎﺧﺪا ستیز نکن". یعنی به حرف شوهرت گوش کن ✔️خانوم جون خدابیامرز میگفت: هیچ وقت نون و تخم مرغ تو خونه‌تون تموم نشه. نصف شبی کسی بیاد خونه‌تون ازتون انتظار چلو کباب نداره اما حداقل یه نیمرو میذاری جلوش. 🔻خدا بیامرزه قدیمی‌ها و خانم جون‌هامون رو... نصیحت‌های خوبی می‌کردن❣ 💯مطالب ناب را در دنیای قدیم مشاهده کنید/کلیک کن
تفریحات دخترای دهه شصتی ها🤗🍒 💯اینجا خاطرات هر ایرانی زنده میشه/کلیک کن
هدایت شده از همــدان ۱۸ 💯
💯اجتماع‌همدانی‌ها‌ی‌ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4102160796C86edaac766 •┈•✾🌹✾•┈••┈•✾🌹✾•┈• با حضور شما پاتوق همدانیا گرمتر میشه☺️
پیرمردی بود، که پس از پایان هر روزش از درد و از سختیهایش مینالید.. دوستی، از او پرسید: علت این همه درد چیست که از آن رنجوری.. پیرمرد گفت: دو بازشکاری دارم، که باید آنها را رام کنم،دوتا خرگوش هم دارم که باید مواظب باشم، به هر سویی نروند. دوتا عقاب هم دارم که باید آنها را هدایت و تربیت کنم، ماری هم دارم که آن را حبس کرده ام. شیری، نیز دارم که همیشه، باید آنرا در قفسی آهنین، زندانی کنم، بیماری نیز دارم که باید از او مراقبت کنم و در خدمتش باشم.. مرد گفت: چه میگویی، آیا با من شوخی میکنی؟ مگر میشود انسانی اینهمه حیوان را باهم دریکجا جمع کند و مراقبت کند.. پیرمرد گفت: شوخی نمیکنم، اما حقیقت تلخ و دردناکیست. آن دو باز شکاری🦉، چشمان منند، که باید با تلاش و کوشش از آنها مراقبت کنم. آن دو خرگوش🐇 پاهای منند، که باید مراقب باشم بسوی گناه کشیده نشوند آن دو عقاب🦅 نیز، دستان منند، که باید آنها را به کارکردن، آموزش دهم تا خرج خودم و خرج دیگر برادران نیازمندم را مهیا کنم. آن مار🐍، زبان من است، که مدام باید آنرا دربند کنم تا مبادا کلام ناشایستی از او، سر بزند.. شیر🦁، قلب من است که با وی همیشه درنبردم که مبادا کارهای شروری از وی سرزند و آن بیمار، جسم و جان من است، که محتاج هوشیاری، مراقبت و آگاهی من دارد. این کار روزانه من است که اینچنین مرا رنجور کرده، و امانم را بریده. 💯خواندنی ترین حکایتهای قدیمی را اینجا بخوانید/کلیک کن
قصه ای بگو پر از طلوع ترانه ای بخوان پر از پرواز می‌خواهم صبح مان با عشق بخیر شود... 💯ما اینجاخاطرات‌تون‌رو زنده‌میکنیم/کلیک‌کن😉
نمایی از قم بارگاه،حضرت معصومه{س} سال،۱۳۱۳شمسی ‌💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید/کلیک کن
اون موقع‌ها که گوشی نبود بزرگ‌ترین تفریح دهه شصتی‌ها نشستن تو کوچه و صحبت کردن راجب به جن و روح بود بعد که دعواشون می‌شد میگفتن: الان میرم به مامانت می‌گم...😄 💯ما اینجاخاطرات‌تون‌رو زنده‌میکنیم/کلیک‌کن😉
انشاء قدیمی جالب با موضوع: اگر رئیس جمهور میشدی برای رفع فقر چکار میگردی؟! ‌💯آرشیو نفیس ترین عکسهای قدیمی را اینجا ببینید/کلیک کن