فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بسته_ویژه_دهه_محر
#حسینیه_کودک
#قصه
🎥مجموعه قصه هایی از زندگانی امام حسین علیه السلام🌴
💚قسمت اول: شهر فراموشی🌾
💠بخش اول
🎙قصه خوانی توسط: حجت الاسلام استاد حقیقت
📕این قصه برگرفته از کتاب ده قصه عاشورایی برای بچه ها نوشته فریبا کلهر می باشد
❇️تهیه وتنظیم: گروه فرهنگی هدیه آسمان🌈
┄┅🏴🍃🌸🚩🌸🍃🏴┅┅
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#عمو_بهرمن
#حسینیه_کودک
#کلیپ
هدایت شده از زنگ دانایی
🌤❁﷽❁
🎭 #نمایشنامه به مناسبت روز #دحوالارض
✅ والدین و مربیان عزیز می توانند ماکت و یا ماسک شخصیت های نمایشنامه را درست کرده و با کودک و نوآموزخود هم بازی شوند.
🤡 نقش ها: قصه گو، زمین، جنگل، کوه، دریا، شیر، انسان
قصه گو : آی بچههای نازنین
زمین رو خوب نگاه کنید
سقف سرش آسمونه
قشنگیاش فراوونه
زمین کجا نشستی؟!
زمین : من اینجایم، من اینجا
قصه گو : بچرخ تو رو ببینم
زمین : میچرخم و میچرخم
زمین : آی تو که روم نشستی، حالا بگو کی هستی؟
کوه : آی بچهها من کوهم
بلند و با شکوهم
قله من قشنگه
تنم از خاک و سنگه
قصه گو : ای کوه بچرخ ببینم
کوه : آخه نمیشه بچرخم
قصه گو : چرا نمیشه بچرخی؟
کوه : کوه اگه جابه جا بشه، دردسری بپا میشه
قصه گو : واسه بچه های نازنین، این گلای روی زمین میچرخی؟!
کوه : واسه بچه های نازنین، این گلای روی زمین میچرخم
قصه گو : زمین کجا نشستی؟!
زمین : من اینجایم من اینجام
قصه گو : بچرخ تو را ببینم
زمین :;میچرخم و میچرخم
زمین : آی تو که روم نشستی، حالا بکو کی هستی؟!
دریا : همرنگ آسمونم
دریای پرآبم من
پر موج و بیتابم من
قصه گو : بچرخ دریای پرآب
دریا : آخه نمیشه بچرخم
قصه گو : بگرد مانند گرداب
دریا : آخه نمیشه بگردم
قصه گو: جون ماهیها
دریا : نه نمیشه
قصه گو : جون پریا
دریا : نمیشه
قصه گو : واسه بچه های نازنین، این گلای روی زمین میچرخی؟!
دریا : واسه بچه های نازنین، این گلای روی زمین میچرخم
قصه گو : زمین کجا نشستی؟
زمین : من اینجام من اینجام
قصه گو : بچرخ تو رو ببینم
زمین : میچرخم و میچرخم
زمین : آی تو که روم نشستی حالا بگو کی هستی؟!
جنگل : این جنگلو که میبینی
ریشه داره توی زمین
پر از درخته همه جاش
پرگل و برگه شاخههاش
زمین : جنگل سبز و پر درخت
با ریشههای سفت و سخت
میشه پیشمون بمونی؟!
جنگل : چرا نمیشه خوبم میشه
زمین : میشه برامون بخونی؟
جنگل : چرا نمیشه خوبم میشه
هم پیشتون میمونم
هم براتون میخونم
آی بچه های نازنین
با شاخ و برگام رو زمین
هوا رو من پاک میکنم
زمین و نمناک میکنم
قصه گو : جنگل بچرخ
جنگل: نمیشه
قصه گو : جون درختا
جنگل : نمیشه
قصه گو : جون حیوونا
جنگل : نمیشه
قصه گو : واسه بچههای نازنین، این گلای روی زمین میچرخی
جنگل : واسه بچه های نازنین، این گلای روی زمین میچرخم
قصه گو : زمین کجا نشستی؟
زمین : من اینجایم من اینجام
قصه گو : بچرخ تو رو ببینم
زمین : میچرخم و میچرخم
زمین : آی تو که روم نشستی حالا بگو کی هستی؟
شیر : سلطان جنگل هستم
همیشه اول هستم
یال پریشون دارم
پنجه و دندون دارم
با فریاد و نعره من
میلرزه قلب دشمن
ببر و پلنگ تو بیشه
حریف من نمیشه
قصه گو : ای شیر بچرخ
شیر : میچرخم میچرخم و میچرخم
قصه گو : زمین کجا نشستی؟!
شیر : من اینجام من اینجام
قصه گو : بچرخ تو رو ببینم
شیر : میچرخم و میچرخم
زمین : آی تو که روم نشستی حالا بگو کی هستی؟!
انسان : منم منم انسانم
هرچی باشه نیازم
به راحتی میسازم
قصه گو : انسان خوب و مهربون
میخوای بشی هم بازیمون؟!
انسان : چرا نمیخوام، خوبشم میخوام
قصه گو : انسان بچرخ
انسان : میچرخم
قصه گو : حالا بگرد
انسان : میگردم
انسان : هی و هی و هی چرخیدم
اینور سرک کشیدم
اونور سرک کشیدم
حرفای خوب شنیدم
چیزای خوب فهمیدم
بازی و شادی کردم
بازی نازی کردم
در آخر، زمین وسط میایستد و بقیه دور او دست یکدیگر را میگیرند و یک دور میچرخند، سپس به همان صورت روی زمین مینشینند ولی زمین ایستاده میخواند:
آهان حالا فهمیدم زمین زیبا منم
جنگل دارم پر از درخت (به نقش جنگل اشاره میکند او هم بلند میشود و تعظیم میکند)
کوههای من بلند و سخت
دریای پر آب رو تنم
حیوون زیبا رو تنم
انسان دانا رو تنم
زمین زیبا منم
بقیه : زمین زیبا تویی تویی
┄┄┅💫🌸🌎🕋🌏🌸💫┅┅┄
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#عمو_بهرمن
#دحوالارض
#نمایشنامه
💐🍀 🌸🍀🌹🍀🌼🍀🌺
🦋داستان 🦋
#داستانی از امام جواد(ع)
روزی یکی از گوسفند یکی ازکنیزان امام گم شد. بستگان او به چند نفر از همسایگان بدگمان شدند و آنها را کشان کشان به محضر امام آوردند و گفتند:اینها گوسفند را دزدیده اند.امام فرمودند :همسایه را رها کنید،اینها دزدی نکرده اند گوسفند در خانه فلانی است.آنها همسایگان را رها کردند و به خانه ای که امامفرموده بود رفتند و گوسفند را آنجا یافتند.صاحب آن خانه تا آمد حرفی بزند محکوم سد و کتک مفصلی خورد ولباسش پاره شد.امام وقتی این خبر را شنیدند آنها را خواستند و سرزنش کرده و فرمودند:((وای بر شما!گوسفند شما خودش به خانه این آقا رفته بود و او خبر نداشت.)) پس امام از آن مرد بینوا دلجویی فرمودند و مبلغی پول به او دادند تا لباس نو بخرد و غذا تهیه کند و او را راضی و خشنود نمودند.
منبع : بحار ج50 ص47
┄┄┅💫🍃🌸♥️🌸🍃💫┅┅┄
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#عمو_بهرمن
#امام_جواد_ع
#داستان
#ولادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#داستان
السلام علیک یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر (علیه السلام)
🔹امام موسی بن جعفر (موسی کاظم) علیه السلام هفتمین امام شیعیان سال ۱۲۸ یا ۱۲۹ هجری قمری به دنیا آمدند.
پدر ایشان امام جعفر صادق علیه السلام🌟 هستند و نام مادر ایشان حمیده است .
امام کاظم زمانی که پدر و مادرشان از حج🕋 بازمیگشتند، در منطقه ابواء جایی در میان مکه و مدینه، به دنیا آمدند.😇
ایشان از همان کودکی بسیار باهوش و با علم و دانش بودند به طوری که دانشمندان دینی با ایشان به بحث و گفتگو مینشستند.👌
زمانی که امام کاظم بیست ساله بودند پدرشان، یعنی امام صادق (امام ششم) را از دست دادند،😔 و پس از آن خود به مقام امامت رسیدند.😊
دوران امامت امام موسی کاظم همزمان با حکومت عباسیان👑 است.
امام کاظم (علیه السلام)، به پرهیزکاری و عبادت بسیار معروف بوده است. عبادت و بندگی ایشان به حدی بود که لقب «عبد صالح» گرفته بودند. 😌
ایشان با آن همه بزرگواری و بخشندگی، خودشان بسیار ساده زندگی میکردند. 👌
مثلا لباسهای زبر و خشن میپوشیدند و در اتاقی که نماز میخواندند، غیر از حصیر در کف اتاق و یک قرآن📖 و شمشیر چیز دیگری نبود
امام کاظم (علیه السلام) به تلاوت قرآن مجید انس زیادی داشت و قرآن را با صدایی بسیار زیبا میخواند؛ 😍 آنچنان که مردم، اطراف خانه آن حضرت جمع می شدند و به تلاوت ایشان گوش می سپردند.🌻
بعضی از کارگزاران حکومت عباسی به آن حضرت و اجداد گرامی اش بدگویی می کردند و سخنانی دور از ادب به زبان می آورند؛ 😞
ولی آن حضرت با صبر و شکیبایی با آنها برخورد می کرد و به همین دلیل که امام موسی بن جعفر خشمگین😠 نمیشدند و بر توهین ها و سختیهایی که میدیدند بسیار صبور بودند به ایشان لقب «کاظم» یعنی فروخورندهی خشم دادند.👏
اگر چه حاکمان دولت عباسی با امامان دشمن بودند اما امام موسی کاظم آنچنان مهربان و خوشرفتار 💚 بود که حتی برخی از کارگزاران دولت عباسی از دوستان حضرت موسی بن جعفر (عليه السلام) بودند و به دستورات حضرت عمل می کردند😇
#ادامه_دارد...
•┈••✾•💫🌿🌺🌿💫•✾••┈•
#ولادت_امام_کاظم_ع
#عمو_بهرمن
#گلستان_کودک_و_نوجوان
#داستان
💐🌸🍀🍀🍀🌹🌷