✍ شعر مداحی ای خدا من دخترم
🌹 مادرم نیمه جونه
🌹 می دونم نمی مونه
🌹 ولی از جا پا میشه
🌹 کار خونه می کنه
🌹 می شینه بار آخر
🌹 بی عُذر و بی بهونه
🌹 موهامو آروم آروم
🌹 می کنه برام شونه
🦋 لرزان دست مادرم
🦋 گریان چشم پدرم
🦋 می لرزه چشم ترم
🦋 پرپره کبوترم
🌹 مامان فکر سفره
🌹 لحظه های آخره
🌹 نفس هاش در به دره
🌹 ذکر لبهاش حیدره
🌹 با گریه و اشک ریزون
🌹 گفتم نرو مادر جون
🌹 ای درختِ قد کمون
🌹 جون من پیشم بمون
🦋 ای خدا من دخترم
🦋 خاموش شده اَختَرَم
🦋 می لرزه چشم تَرَم
🦋 پرپر شد کبوترم
#هیئت_فرهنگی_امیدان_حسین_علیه_السلام
🏴@omidanhosein
#فاطمیه #مداحی #سینه_زنی
✍ شعر دختر آل طاها
🌹 دختر آل طاها ،
🌹 هدیه و لطف خدا
🌹 همسر و یار علی ،
🌹 باغ و بهار علی
🌹 کوثر قرآن تویی ،
🌹 مادر پاکان تویی
🌹 هستی پیغمبری ،
🌹 از همگان برتری
🌹 مهر تو مهر خدا ،
🌹 لطف تو بی انتها
🌹 راه تو راه دین است ،
🌹 راه خدا همین است
#مجموعه_فرهنگی_امیدان_حسین_علیه_السلام
🏴@omidanhosein
#فاطمیه #حضرت_فاطمه
#حضرت_زهرا
#حدیث_روز
🕋 ای فاطمه !
🕋 کسی که بر تو درود بفرستد ،
🕋 خداوند او را می بخشد ،
🕋 و در هر جای بهشت که باشم ،
🕋 خداوند او را به من ملحق می کند .
✍ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
📚 بحارالانوار ، ج ۱۰۰ ، ص ۱۹۴ ، ح ۱۰
#هیئت_فرهنگی_امیدان_حسین_علیه_السلام
🏴@omidanhosein
#حدیث #فاطمیه
📙 داستان کوتاه تابوت
🌟 آخرين روزهاى زندگى حضرت زهرا
🌟 همه خانه غمگین و محزون بود
🌟 علاوه بر درد جسمانی ،
🌟 غصه ای دیگر در دل زهرا بود
🌟 با ناراحتی ،
🌟 به اسماء دختر عميس فرمود :
👑 اسماء !
👑 من اين عمل را زشت مى دانم
👑 كه جنازه زنان را ،
👑 روى چهارچوب مى گذارند
👑 و پارچه اى روى آن مى اندازند ،
👑 و ملاعام به سوى قبرستان مى برند
👑 این عمل را زشت می دانم
👑 زيرا اندام او از زير پارچه نمايان است
👑 و هر كسى ،
👑 از حجم و چگونگى اندام او ،
👑 آگاه مى شود .
🌟 اسماء گفت :
☀️ من در حبشه چيزى ديدم ،
☀️ که خیلی خوب بود
🌟 و با آن جنازه ها را منتقل می کنند
☀️ اكنون شكل آن را ،
☀️ به تو نشان مى دهم .
🌟 اسما ، چند شاخه تر آورد .
🌟 شاخه ها را خم كرد
🌟 و پارچه اى روى آنها كشيد .
🌟 و آن را به صورت تابوت كنونى درآورد
🌟 حضرت زهرا ،
🌟 از دیدن شکل تابوت ،
🌟 با خوشحالی فرمود :
👑 چه چيز خوبى است .
👑 جنازه اى كه در ميان آن قرار گيرد
👑 تشخيص داده نمى شود
👑 معلوم نیست كه جنازه زن است ،
👑 يا جنازه مرد .
🌟 آرى زهراى اطهر ،
🌟 راضى نبود پس از مرگشان نيز ،
🌟 نامحرمى حجم بدان او را ببيند .
📚 بحار : ج ۴۳ ، ص ۱۸۹
#هیئت_فرهنگی_امیدان_حسین_علیه_السلام
🏴 @omidanhosein
#داستان_کوتاه #تابوت #فاطمیه #حضرت_فاطمه
📙 داستان کوتاه براى دیگران
🌸 روزى امام حسن مجتبى علیه السلام
🌸 وارد اتاق مادرش حضرت زهرا شد
🌸 دید که مادرش ،
🌸 در حال خواندن نماز است .
🌸 بعد از نماز ، دستش را بالا یرد
🌸 و براى مردها و زن هاى مؤمن
🌸 با ذکر نامشان دعا مى کرد .
🌸 امام حسن منتظر ماند
🌸 تا مادرش ، عبادتش را تمام کند
🌸 اما هنوز دعا کردنش ، ادامه داشت
🌸 سپس دقت کرد که حضرت زهرا ،
🌸 فقط براى دیگران دعا مى کند
🌸 و براى خودش ،
🌸 هیچ دعائى نمى فرماید ،
🌸 آرام جلو آمد
🌸 و کنار مادرش نشست
🌸 به مادرش گفت : اى مادر !
🌟 چرا براى خودت دعا نمى کنى ؟!
🌟 خب همان طورى که براى دیگران ،
🌟 دعا مى نمائى
🌟 برای خودت هم دعا کن .
🌸 حضرت زهراء سلام اللّه علیها ،
🌸 لبخندی زدند
🌸 و دستشان را به حالت نوازش ،
🌸 روی سر امام حسن کشیدند
🌸 و با مهربانی پاسخ دادند :
🦋 اى فرزندم ! ما باید ،
🦋 اوّل به فکر نجات همسایه باشیم
🦋 و سپس براى خودمان ،
🦋 تلاش و دعا کنیم . ( ۱ )
🦋 دعاى مؤمن در حقّ دیگران ،
🦋 حتما مستجاب می شود .
🦋 موقعى که انسان ،
🦋 براى دیگران دعا کند ،
🦋 ملائکه الهى هم براى او ،
🦋 دعا خواهند کرد ،
🦋 که حتما دعاى آن ها ،
🦋 مستجاب خواهد شد .
۱. احقاق الحقّ ، ج ۲۵ ، ص ۲۵۵
#هیئت_فرهنگی_امیدان_حسین_علیه_السلام
🏴@omidanhosein
#داستان_کوتاه #برای_دیگران #دعا #حضرت_فاطمه #فاطمیه