#یهقاچکتاب
سال آینده اسفند میایی پیش ما!:)
-بهنقلازبرادرشهید
_________
#شهیدانھ
#شهیدعلیحیدری
14.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قبل از به دنیا آمدن فرزندم خواب دیدم که!
.
•
پ.ن:مادر شهید امنیت حسین زینال زاده در اجتماع ۵ هزار نفری دانشجویان بسیجی
خراسان رضوی در دانشگاه فردوسی مشهد.
__________
#شهیدانھ
#امام_زمان
#پیشنهاد_دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سال گذشته
سر سفره ایی که به هم پیوند خوردند!
و به یک سال نکشید جاودانه شدن عشقشان :)
________
#شهیدانھ
#شهیددانیالرضازاده
عجیب ترین چیزی که
من تا به حال دیدهام این بود،
که چرا بعضی ها اینقدر دیر دلشان
برای امام زمان(عج) تنگ میشود...
#شهیدانھ
#شهید_صدیقی
38.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهیدمحمدحسینحدادیان به روایت مادر
.
•
_______
#شهیدانھ
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شهیدانھ
ازبسحضرتزهراییبود،درعملیاتخیبراسم
گردانشراعوضکردگذاشتیازهراۜ دروالفجر
۸ شهیدشدایامفاطمیهبودترکشخوردهبودبه
پهلویش...💔
#شهیدسیدکمالفاضلی
#یادکنیمشهداراباذکرصلوات
#شهیدانھ
پرسیدم: حاجی چی شده همش حرف
از شهادت میزنی؟
نگاهم کرد، ادامه دادم راست و حسینی
بگو چیشده؟!
یکدفعه گریه اش گرفت،خیلی شدید!
جوری نبود که فقط اشک بریزد.
شانه هایش همین طور تکان میخورد
با ناله گفت:چند شب پیش مادرم رو
خواب دیدم!
منظورش حضرت زهرا س بودند.
همیشه ایشان را به همین لفظ اسم
میبرد. گفت:توی همین چادر خوابیده
بودم که ایشان به من فرمود باید بیای!
نگاه نگرانم را دوختم به صورتش.
گفتم: حاج آقا! شاید منظور بی بی
این بوده که آخر جنگ ان شاءالله!
گفت: نه این حرفها نیست! توی همین
عملیات من شهید میشم:)
-بهنقلازدوستشهید
#شهیدعبدالحسینبرونسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی ما داریم ضعیف زندگی میکنیم!
.
•
_______
#شهیدانھ
#لبیک_یا_خامنه_ای
:
🌱|#شهیدانھ
عزیزان!
نماز را حتی سبک نشمارید
و لحظهای از توفیق خدمتگزاری
به مادرتان غافل مشوید که
خیر دنیا و آخرت نصیبتان شده است. خواهــــرانم!
برای دیگران در نماز و حجاب الگو باشید!
#شهیدمرتضیمسیبزاده
「✨|#شهیدانھ」
یکبار خواب امام رضا (ع) را دیدم. یه پرونده توی دستش بود. به من گفتند؛ احمد دیگه ۲۷ ساله است و این پرونده اوست، عمر احمد در
دنیا تمام است.
ناراحت شدم. خب چه کنم،مادرم دیگر!بهامام گفتم: آقا! ناراحتم! و امام فرمودند : ناراحت نباش، تمدیدش کردم. وقتی خوابم را برایش تعریف کردم، فقط خندید. انگار میدونست که مدت این تمدید کوتاه است، خیلی کوتاه، فقط
به اندازه یک ماه!
راوی: مادر بزرگوار شهید
-شهیداحمدکشوری-
#شهیدانھ
پرسیدم: حاجی چی شده همش حرف
از شهادت میزنی؟
نگاهم کرد، ادامه دادم راست و حسینی
بگو چیشده؟!
یکدفعه گریه اش گرفت،خیلی شدید!
جوری نبود که فقط اشک بریزد.
شانه هایش همین طور تکان میخورد
با ناله گفت:چند شب پیش مادرم رو
خواب دیدم!
منظورش حضرت زهرا س بودند.
همیشه ایشان را به همین لفظ اسم
میبرد. گفت:توی همین چادر خوابیده
بودم که ایشان به من فرمود باید بیای!
نگاه نگرانم را دوختم به صورتش.
گفتم: حاج آقا! شاید منظور بی بی
این بوده که آخر جنگ ان شاءالله!
گفت: نه این حرفها نیست! توی همین
عملیات من شهید میشم:)
-بهنقلازدوستشهید
#شهیدعبدالحسینبرونسی