eitaa logo
رویای امت
348 دنبال‌کننده
602 عکس
386 ویدیو
8 فایل
ارتباط با من @Akhlaghim
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶میز گفتگو کارشناس اول _ واقعاً بیم آن می‌رود که فضای هم تحت سلطه سرمایه داران درآید ، همان گونه که کشف قاره آمریکا به عنوان یک قاره جدید که جهان مارا گسترش میداد ، اینگونه شد ... کارشناس دوم _ بله بلاخره قوانین واقعیه ما دارن امکان جدیدی خلق می‌کنن و همان انسانها به جهان دیجیتال و مجازی رنگ واقیعت می‌بخشن. کارشناس اول _ بله درسته اما سرعت بالای این جهان میتواند این روند را سعودی و مخاطره آمیز کنه، هرچند به نوعی این جهان سوسیال شده چیزی که شاید مارکسیست ها در پی آن بودند ، دنیایی که با مشارکت همه ساخته بشه اما هرچند قول های سرمایه ای خود فاعل درون این جهان نیستند اما کاملا روابط ، کنترل و اطلاعات در دست آنهاست فردا همانطور که مشهوره که وقتی یک شبکه یا پلت فرم یا هر امکان دیگری رایگان در اختیار انسان قرار میگیره یعنی در اونجا خود انسان کالای خواسته شده است این فضا هم همینطوره ... مجری _ آقای عباسی شما نظرتون چیه ؟ _والا نباید به این موضوع خرده گرفت اساسأ اگر همین قطب ها و افراد صاحب سرمایه نباشن چه کسی می‌تونه برای خلق چنین امکانی قدم برداره ، به یک باید ممنون این افراد هم بود ... من _ رشته بحث از دستم در می‌رود و دیگه بقیه بحث رو نمی شنوم ، چه جمله ای در حالی که منتقد داری هستیم باید ممنون این قارون ها هم باشیم ، این چه تضاد سَمّیه ، باید ولایت سرمایه دار را بپذیریم تا جهان ما را بزرگ تر کنند و آنها هستند که واسطه فیض به دنیای ما هستند ! یاد حرف حاج آقا می افتم که در تاویل این آیه( مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ ) می‌فرمود این قرض به امام است یعنی ما تمام افعال و دارایی هایمان را در اختیار امام دهیم تا برایمان مضاعف کند و واسطه در عالم شود ، باید خودمان را مجرای اراده امام قرار دهیم و دارایی های اندک خودمان را نباید حبس و دریغ کنیم ... ✍️ مهدی اخلاقی https://eitaa.com/ommat_Dream
«راز انسان بودن در شکستن انتخاب طبیعیست » 🔰در یادداشت قبلی «عبور از حیات وحش به حیات طیبه» گفتیم جهان کفر انسان را حیوان میداند و عامل بقای او را انتخاب طبیعی ، البته انتخاب طبیعی دو وجه دارد یکی اینکه انتخاب طبیعت بقای قوی تر ها و انقراض ضعیف تر هاست و دوم اینکه برای بقا باید قوی شد و انتخاب طبیعی حیوانات کسب منفعت و قدرت برای کسب منفعت است ، انتخابی که طبیعت میکند و انتخابی که ما برای بقا در طبیعت میکنیم . 🔸طبیعت پر از نیروهای مخرب ، هولناک و کشنده است فرصت هایی هم برای بقا گذاشته ، اما راز انسان بودن این است که دست به دست و پا به پای انبیاء و ائمه در عالم راه برود که نه طبیعت بر او غلبه کند و نه او وابسته به طبیعت باشد . انسان آن است که انتخاب هایی غیر طبیعی میکند ، برای عبور از طبیعت باید بر فریب های طبیعی مانند ترس و طمع باید فائق آمد. انسان را به چه چیزی می‌سنجند به نمونه های تراز که اتفاقا طبیعی نمیزیستند و همین غیر طبیعی بودن آنها مایه و ملات ساخت قصه در زندگی انسان شد و آدم های دیگر درون آن قصه ها زندگی کردند و قصه آنها مثل زندگی ما شد ، اگر انتخاب طبیعی درست است پس چرا کسی دوست ندارد قصه افراد انتخاب طبیعی را روایت کنند ... 🔸یک خاطره: سر زمین کشاورزی چانه ام گرم بود از گفتن های زندگی در رنج اما زیبا ، هر چه بیشتر گفتم بقیه بیشتر نفهمیدن ، نوجوانی سر بلند کرد و گفت این زندگی سخت که نه راحتی دارد و نه لذت و عشق و حال به چه درد میخورد ؟ گفتم : چقدر فیلم سینمایی و هالیوودی دیدی _ خیلی ، تا دلت بخواد _ حالا یه لحظه فکر کن به اون فیلم ها ، تا حالا شده فیلمی رو ببینی که شخصیت اولش آدم پر خور ، هوس پرست ، خوشگذران و بی دردی باشه که زندگی سختی نداره _ اِممم ، نه ! _ پس چرا ما قصه اونها رو دوست داریم ، دوست داریم جای شخصیت و قهرمان قصه باشیم ؟! _ مسئله این است که لذت و راحتی انتخاب طبیعی ماست اما آنگاه انسانیم که آگاهانه و از سر ایمان به یک آرمان و هدف متعالی انتخاب های طبیعی خودپرستانه را کنار می‌زنیم . 🔸انتخاب های طبیعی شاید در نظر اول منفعت و بقایی برای ما حفظ میکند اما واقعیت این است که جمع مارا در معرض خطر و نابودی قرار میدهد ، اما قهرمان وجودش خیر جمعیست و گاهی خودش را فدا میکند و ایمان اینجا کار میکند که به قهرمان و ابر انسانها وعده میدهد که مرگ نابودی نیست ، و الا هر طرح برای زندگی جمع انسانی که قرار است انسان هایی بارش را به دوش بکشد مرگ آنها را پس میزند و تمام نورشان را خاموش و تمام انرژی آنها را به صفر میرساند . بزرگترین ترسی که طبیعت به ما میدهد مرگ است ، عبور از انتخاب طبیعی انتهایش با مرگ گره میخورد و شهید آن است که شهادت داده با جانش که نترسید من شهادت می‌دهم با خونم که مرگ پایان نیست بلکه آغاز است ، آغازی بر پایان ترس ها . 🔸شاید گمان کنید الان بحث شاعرانه و احساسی شد نه علمی ، اما دقیقا بحث علمیست و کاملا واقع نگر ، یا قلیلی از دیوار مرگ با عزت و از سر ایمان می‌گذرند یا کثیری با ذلت به کام مرگ کشیده میشوند ، یا قلیلی رنجی از سر عزت و ایمان و بدون احساس تباهی به جان می‌خرند یا کثیری در رنج و تباهی با ذلت زندگی میکنند . این را همه میفهمند اما آنچه قابل درک نیست گذشتن از خود برای خیر جمعی است اگرها اینجا رشد میکنند ، جامعه سازی غیر ایمانی کارش را با سرقت منابع و ایجاد ترس و رنج برای دیگران پیش میبرد و با فریب راه سعادت را در داشتن این امکانات سرقتی نشان میدهد ، اما اشاره ای به خسارات بسیار آن نمیکند که برای ذخیره هزار ریال هزار میلیارد را نابود کرده و آنچه نابود کرده زندگی ما بوده و آنچه به دست آورده را دوباره مایه نابودی ما آدم های معمولی میکند . یا هزار ریال میدهیم و هزار میلیارد خلق میکنیم یا هزار میلیارد نابود میکنیم تا هزار ریال به دست آوریم . تفاوت اندک کفر با کثیر ایمان همین است و تفاوت اکثر آدم هایی که حاضر نیستند بگذرند ، و اندکی که بر انتخاب طبیعی غلبه میکنند. تمدن سازی ایمانی بر دوش آدم های تراز آن است و قصه هایشان ... اما تمدن کفر بر امکانات سرقتی بنا شده ، باید کارکرد تمدن ایمان محور و اقتصاد محور مشخص شود ایمانی که اقتصاد عمومی می آفریند و اقتصاد منفعتی که نه تنها ایمان که اقتصاد را نابود میکند . ✍️ مهدی اخلاقی https://eitaa.com/ommat_Dream