بچه که بودیم همیشه پوست #هندوانه ها را بازی کنان همینطور که تو تصویر میبینین ریز میکردم برای میش ها ، در خانه پدری هیچ پوست میوه ، ضایعات سبزی ، نان و ... دور ریخته نمیشد هنوز هم نمیشه
بلکه خوراک دام میشه ، اما حالا که #شهرنشین و #آپارتمان نشین شدم وقتی پوست هندوانه را خانم خانه در پلاستیک زباله میگذارد من با حالتی حسرت بار به ان نگاه میکنم ، یاد میش های حیاط پدری میفتم که وقتی این پوست میوهها به چشمشان میخورد با هیجان و ولع وصف ناپذیری به سمتمان حمله ور میشدن ، و ما در یک چرخه چند روزه شیر خوش طعم تحویل میگرفتیم از خانم میش ها ... این شکر نعمتی بود که نعمت فزون میکرد .
اما حیف که حالا جز انداختن در سطل زباله کار دیگه ای نمیشه کرد وقتی این چند کیلو پوست میوه رو در ذهنم ضرب در تعداد خانوادههای شهر میکنم ، با خودم میگم خدایا با همین دور ریز های ما چقدر گوشت و لبنات #ارگانیک میشه تولید کرد و جلوی چقدر از حجم الودگی های محیط زیستی مانند شیر آبه ها را میتوان گرفت ، همینطور عدم استفاده از مواد پلاستیکی برای بسته بندی و ...
چه سبک زندگی مصرفی ، چقدر زباله تولید میکنیم !؟
حتی وقتی هنگام #وضو و دست شستن به این فکر میکنم که هر بار دست شستن میتوانست درختی را در حیاط خانه ابیاری کند که هم شهری سرسبز داشتیم هم میوه های تازه و فصلی ، اما حالا مقصد این اب روان و پاک جایی نیست جز چاه فاضلاب ...
#زیست_شهر_مولد فقط یک ایده نیست ، جاییست برای زندگی برای نجات حیات برای دنیایی سبز ...
✍️مهدی اخلاقی
https://eitaa.com/ommat_Dream