eitaa logo
رویای امت
339 دنبال‌کننده
578 عکس
365 ویدیو
7 فایل
ارتباط با من @Akhlaghim
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
🌿بسم رب الحکیم🌿 📶⚠️ خلاصهٔ علل تورم دلار و ریال بر اساس تحقیقات بنده و نقش نیولیبرالیسم ⭕️ علل (بی)سیاستی: 1⃣ آزاد بودن خرید و فروش دلار حتی برای مصارف غیر واقعی 2⃣ آزاد بودن خروج سرمایه دلاری از کشور (به مقاصد ترکیه و کانادا و غیرهم) 3⃣ عدم الزام صادرکنندگان به برگرداندن ارز حاصل از صادرات تا همین اواخر 4⃣ دلاری‌سازی قیمت‌های داخلی از سرچشمهٔ تولید (شرکت‌های تولیدکننده مواد خام: پتروشیمی، پالایشی، فلزات، معادن) که باعث سرریز تورم قیمت دلار به قیمت‌های ریالی می‌شود. 5⃣ کسری بودجهٔ دولت به دلیل عوامل بالا و همین طور کاهش درآمد دولت از شرکت‌های دولتی پس از خصوصی‌سازی بیشتر آن‌ها. دولت مجبور می‌شود این کسری را با خلق نقدینگی جبران کند که در شرایط رشد اقتصادی اندک به تورم می‌افزاید. 6⃣ حذف یارانه‌های کالاهای اساسی به بهانهٔ هدفمندی یا مبارزه با قاچاق ☝️همان‌طور که روشن می‌شود کسری بودجهٔ دولت تا حدی معلول تورم دلاری است نه علت آن! ⭕️ اما علل ایدئولوژیک تورم، مشخصاً شامل عناصر زیر از ایدئولوژی است که بر بازار آزاد تأکید می‌کند: 1⃣اعتقاد به آزاد گذاشتن بازار ارز و تقبیح مدیریت تقاضای ارز به اسم «سیاست دستوری» 2⃣ گرایش به آزادی ورود و خروج سرمایه 3⃣ گرایش به آزادی قاچاق کالا و عدم توصیه به جلوگیری از آن 4⃣ توصیه به خصوصی‌سازی شرکت‌های دولتی که درآمدهای دولت را کاهش می‌دهد و آن را به جیب طبقهٔ سرمایه‌دار سوءاستفاده‌گر می‌ریزد و دولت را با کسری بودجه مواجه می‌کند. این طبقه با تصاحب شرکت‌های دولتی با این که هزینه‌هایشان ریالی است و مالیات ناچیزی می‌دهند قیمت‌ها را دلاری می‌کنند. 5⃣ عدم توصیه به أخذ مالیات از احتکار و سوداگری در بازار کالاها 6⃣ توصیه به حذف یارانه‌ها ↩️ خلاصه ایدئولوژی با هر نوع سیاست‌گذاری دولت برای مدیریت بازار به نفع عموم جامعه مخالف است و در شیپور بازار آزاد می‌دمد. نتیجهٔ آزادی بازار هم این است که کسانی که موقعیت، نفوذ، ذکاوت یا توانایی بیشتری دارند صرفاً با انگیزهٔ سود شخصی به هر طریقی دنبال افزایش ثروت شخصی خود باشند ولو این روند منجر به فشار تورمی بر اکثریت، استثمار قشر کارگر، فرار مالیاتی، فاصلهٔ شدید طبقاتی، گسترش فقر، معضلات اجتماعی، افول انسانیت و شکل‌گیری یک نظام اولیگارشیک گردد! 💡در حقیقت نیولیبرالیسم با تأکید بر بازار آزاد و آزادسازی اقتصاد و تقبیح دولت و تقدیس مطلق ، باعث شکل‌گیری یک طبقهٔ کوچک چپاول‌گر در بخش خصوصی می‌شود. این طبقهٔ خصوصی نهایتاً دولت را نیز به چنگ خود در می‌آورد و بر تمام شؤون جامعه مسلط می‌شود طوری که دیگر هیچ کس را یارای مقابله با آن نیست. آنگاه جامعه بیدار می‌گردد که چه طور به اسم بخش خصوصی، یک اقلیت بی‌رحم چپاول‌گر بر آن‌ها مسلط شده‌اند و دولت و تمام ابزارهای سرکوب را نیز به دست خود گرفته‌اند! ❗️در جوامعی مثل امریکا که این سیر تکمیل شده است، حتی صنایع تسلیحاتی و سیاست‌های دفاعی و امنیتی نیز به دست اولیگارشی حاکم افتاده چنان که برای منافع خود و نه جامعه جنگ راه می‌اندازند تا با فروش اسلحه به دولت از محل مالیات عمومی بر ثروت خود بیافزایند. همزمان دستگاه‌های امنیتی هم با هر کسی که بخواهد دروغ‌های آن‌ها را افشا کند برخورد می‌کند! همین طبقه رسانه‌ها را تصاحب کرده تا جریان اخبار و اطلاعات را هم کنترل کنند! 👹 خلاصه: نیولیبرالیسم یک ایدئولوژی شیطانی است که ماحصل آن تسلط یک طبقهٔ چپاول‌گر پول‌پرست بی‌اخلاق بر جامعه و جهان است! @criticalknowledge
هدایت شده از دانش حیاتی
✍️ رائفی‌پور، آخرین و غیرآخرین قربانی هژمونی لیبرال ایران پساجنگ و یک تبیین اجمالی از مناظره سوسیالیسم-لیبرالیسم با اطلاع خوبی که از مناظره بین سوسیالیست‌ها و لیبرال‌ها دارم و نقایصی که در ادله مشهور دو طرف هست، کاملاً پیش‌بینی می‌کردم که افرادی که از یک منظر هر ایدئولوژی را مطالعه کنند به همان طرف متمایل می‌شوند. اما چرا در ایران، مذهبی یا غیرمذهبی، همه اغلب به سمت لیبرالیسم متمایل می‌شوند؟ چون لیبرالیسم هژمونی ساختاری (اعم از دانشگاهی و رسانه‌ای و سیاسی) در کشور دارد و لذا عجیب نیست که یک عوامی چون آقای رائفی‌پور که مطالعه تفصیلی در این دو ایدئولوژی و تاریخ آن‌ها نداشته راحت تحت تأثیر هژمونی یکطرفه لیبرالی با استدلال‌های ظاهرفریب اما ناقص آن‌ها قرار بگیرد و حرف‌های آن‌ها را بپذیرد و تکرار کند! معتقدم از ناحیه خلأ فهم نظری و تاریخی کافی از مناظره سوسیالیسم-لیبرالیسم، بزرگ‌ترین ضربه را بعد از جنگ خوردیم! سخن کامل در این باره خارج از مجال یک پست اجتماعی است، اما ناگزیر نکاتی عرض می‌کنم. به راستی راز شکست سوسیالیسم در شوروی چیست؟ آیا حق با لیبرال‌ها است؟ پاسخ اجمالی این است که شکست سوسیالیسم در شوروی بیش از این که ریشه در نقایص کمونیسم داشته باشد، ریشه در وضعیت تاریخی روسیه داشت. روسیه مثل تمام کشورهای جنوب و شرق، از توسعه صنعتی استعمار-پایه غرب عقب افتاده بود. لذا در شرایط رقابت با امپریالیسم غرب باید توسعه شتابان را هم برای جبران فاصله صنعتی با غرب و هم رسیدن به قدرت نظامی برای دفع تهدید نظامی غرب را اجرا می‌کرد. این مستلزم اعمال فشار کاری زیاد بر مردم شوروی بود. این فشار مضاعف برای جبران عقب‌ماندگی صنعتی تاریخی خود منجر به کاستن از بخش کشاورزی و در نتیجه گسترش فقر غذایی و حتی مرگ‌ومیر در اثر قحطی در شوروی و همچنین پایین بودن دستمزدها شد. نتیجه این تبیین کوتاه این است که سیاست‌های توسعه شتابان رابطه ضروری با سوسیالیسم ندارد. غرب نیز برای رسیدن به توسعه شتابان باعث مرگ و میر و فلاکت وسیع میلیون‌ها انسان در سراسر زمین شد و دقیقاً راز «موفقیت» مادی غرب همین جا است. غرب از این مزیت برخوردار بودن که هزینه انسانی مهیب توسعه صنعتی شتابان خود را بین گرده‌های کارگران سرزمین خود و بردگان و مردم مفلوک کشورهای مستعمره تقسیم کند! آنچه باعث پیشدستی غرب در توسعه صنعتی شد در حقیقت همین پیشدستی آن‌ها در استعمار و برده‌داری از دیگر کشورها بود، نه انقلاب علمی یا هوش بیشتر یا حتی انقلاب صنعتی یا هر توصیف متملقانه دیگر! چون بدون در نظر گرفتن عامل استعمار و صرفا با استناد به چند سال اختراع زودتر یک اسلحه یا ماشین بخار نمی‌توان فاصله مهیب بین غرب و بقیه دنیا را توضیح داد! شاهد بیشتر برای این که توسعه شتابان و نه ایدئولوژی سوسیالیستی باعث ناکامی شوروی شد این بود که در کشورهای غیرکمونیستی و حتی متحد امریکا، مثل ایران در دوره شاهِ (نا)پهلوی هم سیاست‌های توسعه شتابان منجر به تبعات اجتماعی وخیمی شد! پس در شرایطی که هم توسعه صنعتی غرب و هم سیاست‌های توسعه‌ای در کشورهای جهان سومی متحد غرب تبعات انسانی وخیمی از جمله گسترش فقر داشته، مساوی گرفتن سوسیالیسم با توزیع فقر یک مغالطه لیبرالی از جانب وحشی‌ترین نمایندگان سیاسی لیبرال سرمایه‌داری در غرب یعنی زوج سیاه تاچر-ریگان برای حیثیت‌آفرینی برای جنایت‌کارترین ایدئولوژی تاریخ بشر یعنی لیبرالیسم بود! این اشقیاء آن قدر وقیح‌ بودند که انکار می‌کردند که ۵۰ سال حاکمیت سیاست‌های سوسیالیستی روزولت بود که در خود امریکا رفاه عمومی ایجاد کرد اگر نه سرمایه‌داری لسه فر خود مردم امریکا را نیز به فلاکت انداخته بود که اوج آن رکود بزرگ سال ۱۹۲۹ و دهه ۱۹۳۰ بود! این طوری لیبرال سرمایه‌داری، مواهب ناشی از سوسیالیسم را نیز به پای ایدئولوژی منحوس خودش سند زد تا زمینه را برای یک دور جدید از چپاول راحت‌تر و آزادتر مردم خود امریکا و دنیا فراهم کند! پستی یک ایدئولوژی از این بیشتر نمی‌شود که حتی موفقیت‌های رقیبش را با فریب‌کاری به خودش نسبت دهد! بعد از تبیین این نکته تاریخی، در خصوص نقایص زیربناهای فلسفی لیبرالیسم و سوسیالیسم نیز می‌توان سخن گفت اما تردیدی نیست در سطح روبنایی سوسیالیسم با قطع نظر از مبانی الحادی غیرضروری آن، یک آرمان شریف است که از نظر من در شکل کلی همان آرمان امت‌گرایی انبیاء الهی است و کسانی که چشم بسته به سوسیالیسم فحش می‌دهند در حقیقت ناخواسته دارند به آرمان امت‌گرایی انبیاء توهین می‌کنند!‌ پس زنده باد سوسیالیسم: آرمان انبیاء! @criticalknowledge 🧬 دانش حیاتی