هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
✨ دولت سیزدهم و خسارات خلاء گفتمانی
معمولا دولت ها به گفتمانشان شناخته میشوند. اما رواج عبارت «دولت سیزدهم» در ارجاعات به دولت در رسانهها، نشان میدهد آقای رئیسی نتوانسته خود را پرچمدار یک گفتمان به جامعه معرفی کند.
یکی از دلایل اینکه این دولت از همان آغاز کار زیر ضرب رفت، همین خلا گفتمانی است.
گفتمان، قدرت نرم ایجاد میکند. دولت فاقد گفتمان، از قدرت نرم محروم است و لذا در عرصه جنگ نرم، اولا توان حمله ندارد، ثانیا در برابر حملات نرم بی سلاح و سپر است.
گفتمان است که در قول و فعل کارگزاران، در رویکرد و عملکرد آنان، انسجام ایجاد میکند. گفتمان، عینک آسیبشناسانهای است که دولت به چشم میزند، مشکلات را از زاویه این گفتمان میبیند و از همین زاویه راهکارش را ارائه میدهد و اجرا میکند.
دولت فاقد گفتمان به شهرداری تقلیل پیدا میکند و این، یکی از جدیترین خطراتی است که دولت سیزدهم را تهدید میکند.
دولتی که ناکارآمدی گفتمانش عیان شود، گرفتار رکود می شود، اما دولت فاقد گفتمان، گرفتار روزمرگی میشود و خسارت این روزمرگی از رکود بیشتر است؛ چه، رکود با یک موفقیت گفتمانی -ولو کوچک- یا ناکامی گفتمان رقیب، شکسته میشود، اما بدون گفتمان از روزمرگی نمیتوان خلاص شد.
گفتمان یک شاخص برای انتخاب و ارزیابی مدیران نیز هست. در خلاء گفتمان، تیم دولت با بازیکنان قرضی از تیمهای دیگر شکل میگیرد و روشن نیست این تیم، به کدام اصول باید متعهد باشد و بر اساس کدام معیارها ارزیابی میشود. در خلاء گفتمان، خطای قابل اغماض مدیریتی ممکن است گناه نبخشودنی تلقی شده و منجر به برکناری مدیر شود، اما انحراف رویکردی اساسا به چشم نیاید. دولت حتی وقتی پیامی به کشور خارجی میدهید باید محور آن، گفتمانش باشد.
باید این خلا گفتمانی برطرف شود. اگر تلقی این است که «مردمی بودن» گفتمان دولت است، این سوال مطرح است که آیا اساسا مردمی بودن میتواند گفتمان باشد؟ گفتمان، یک دال مرکزی دارد که در حوزه ها و عرصه های مختلف تجلی و امتداد پیدا می کند. بر مبنای گفتمان می شود یک کلان پروژه تعریف کرد و پیش برد و پیشرفتش را سنجید. بر مبنای این کلان پروژه است که در سطوح میانی، پروژههای خردتر تعریف میشود. آیا «مردمی بودن» این ظرفیت را دارد که برای مثال در حوزه مالیات، در سیاست خارجی، در آموزش و پرورش، در بهداشت و درمان، در کشاورزی و... تجلی و امتداد پیدا کند؟ آیا میتوان مسائل این حوزهها را از زاویه «مردمی نبودن» آسیبشناسی کرد و از زاویه «مردمی شدن» برایشان راهکار ارائه داد؟ پاسخ بلاتردید خیر است، چون این مفهوم اساسا چنان عمقی ندارد؛ هرچند میتواند یکی از اجزاء و امتدادهای یک گفتمان باشد.
اما راهکار، تمرکز و تکیه بر روی عدالت به عنوان گفتمان دولت سیزدهم است که هم واجد مشخصات فوق است و هم با شخصیت آقای رئیسی تناسب و همخوانی دارد.
گفتمان عدالت نباید به لفظ عدالت محدود شده و تقلیل یابد. با صرف تکرار کلمه عدالت، گفتمان ایجاد نمی شود. مراکز فکری و دانشگاهی کشور و مشخصا مراکز فکری در دولت باید بسیج شوند و درباره عدالت ادبیات تولید کنند. رئیس جمهور درباره هر موضوعی و در هر زمان و مکانی صحبت و سخنرانی دارد، باید بتواند اولا بیعدالتیهای منجر به وضع موجود را بیان کند، ثانیا وضع مطلوب را از منظر عدالت توصیف کند، ثالثا اقدامات عادلانهای که دولت میخواهد برای گذار از وضع موجود به وضع مطلوب انجام دهد را شرح دهد. این اقدامات، همان پروژههای خُرد هستند که ذیل کلان پروژه عدالت، تعریف میشوند و باید نظام رصد و پایش و ارزیابی و گزارشدهی برایشان ایجاد شود.
هرچقدر ادبیات رئیس جمهور در این سه مرحله، اختصاصی و بدیع و دارای کلیدواژههای منحصر بفرد باشد، موفقتر خواهد بود؛ و البته بزرگترین تهدید برای گفتمان، این است که به ادبیاتهای وام گرفته شده از منابع دیگر، یا به اقدامات معمول و رایج، بخواهیم رنگ گفتمان خودمان را بزنیم.
دولت زمانی توانسته پرچم گفتمان عدالت را بلند کند که مخالفان اقدامات دولت را بتوان مخالفان عدالت توصیف کرد.
باید در پایان چهار سال اول دولت، کتاب عدالت آقای رئیسی برگرفته از مجموعه سخنرانیهای این چهار سال منتشر شود. همچنین دولت در پایان چهار سال باید بتواند گزارش دهد که چگونه با برقراری عدالت مشکلات را برطرف کرده است. آیا با نظر به کارنامه دوساله، چنین چشماندازی میتوان متصور شد؟
@syjebraily
هدایت شده از اندیشه هجری | امیر گودرزی
40.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 معماری و نحوهی سازندگی کالبد جامعه تاثیر زیادی در تمایلات انسان میگذارد. معماری، هم میتواند ایمان به آخرت را در مخاطب برانگیزاند و تقویت کند و هم قادر است خلاف آن، یعنی ایمان و اطمینان به دنیا را در وجود انسان شعلهور کند.
✅ در این ویدئو با استفاده از برخی از آیات قرآن به بررسی نوعی از معماری چشمپرکن و دنیاگرایانه پرداختهام و عبرتهایی که باید از تاریخ بگیریم.
◀️ لینک مشاهده در یوتیوب
youtu.be/77QiM0RrmjY
@Hejri_thought
هدایت شده از افرا (اقتصاد فردای روشن ایران)
فریب بزرگ شاخص!
رسانه منحط تجارت فردا به نقل از بانک جهانی، گزارشی را با تیتر «به زیان زنان» درباره وضعیت کسب و کار زنان در ایران منتشر کرده است.
طبق این ارزیابی ایران در شاخصهای «تحرک»،«ازدواج» و «محل کار» نمره صفر را کسب کرده است و با نمره ۳۱ از ۱۰۰، در قعر جدول ارزیابی مشارکت اقتصادی زنان دنیا در کنار نوار غزه و سودان قرار دارد.
اما واقعیت چیست؟
با بررسی مولفه های این ارزیابی درمییابیم که متغیرها طوری طراحی شده که کشوری که احکام الهی را رعایت میکند ولو شرایط خوبی داشته باشد؛ در قعر جدول قرار میگیرد.
مولفههایی مثل «حق ازدواج زن به میزان مرد»، «لغو قوانین تمکین زن از همسر»، «وجود قوانین رسیدگی به خشونت خانگی»، «سرپرستی زن برای خانواده»، «وجود قانون رسیدگی به آزار جنسی در محل کار»، «حقوق مساوی زن و مرد در ارث»، «کار کردن زن در شب»،«کار کردن زن در محیطهای سخت مثل معدن و..»،«برخورداری از حق افتتاح حساب بانکی» و.. از جمله موارد ارزیابی هستند.
یعنی برای اندازهگیری میزان مشارکت اقتصادی زنان، به جای بررسی علمی عملکرد و شرایط زنان؛ میزان عمل نکردن به قواعد الهی معیار سنجش است.
در همین رتبه بندی آمریکا با نمره ۹۱ در بالای جدول قرار دارد. کشوری که طبق آمار رسمی مرکز کنترل و پیشگیری آمریکا، از هر ۴ زن ۱نفر تجاوز را تجربه و بیش از ۳میلیون زن آمریکایی از تجاوز زوری حامله شدهاند! در صدر و کشور عفیف و مسلمان ایران در قعر جدول قرار دارد.
آری
شاخصها اینچنین پشت واژه علم، ایمانتان را هدف قرار گرفتهاند و این اعداد چیزی جز فریب بزرگ نیستند.
✍سیدامیرحسین حسینی
✅به افرا بپیوندید:
@afra_eco