eitaa logo
اشعار ام‌البنین بهرامی (ام.خزان)
2.6هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
388 ویدیو
1 فایل
-شاعر ارزشی- دارای ۱۱ اثر چاپ شده در ایتا: @omolbaninbahrami در سروش: https://splus.ir/omolbaninbahrami
مشاهده در ایتا
دانلود
سوز باد و مه شبی در ورزقان نجوا گرفت لحظه لحظه درد آمد، فاجعه پهنا گرفت سرو بالا! مرد غیرت! دیپلمات با وقار! دیپلماسی با رشادت‌های تو معنا گرفت شادمان بودیم آنروزی که در چشم جهان با تلاشت نام ایران جلوه‌ای زیبا گرفت تا تو رفتی با صلابت ، مجمع بین الملل نقشه‌ی ایران دوباره عزت و سیما گرفت بالگردی که درونش‌داشت نامی ازحسین بر زمین افتاد و آنجا رنگ عاشورا گرفت دست در دستان ابراهیم در آتش شدی تاکه خندان دستتان راحضرت‌ زهراگرفت ۳۰ شهریور ۱۴۰۳ - شهر ری 🌹@omolbaninbahrami کانال شاعر ارزشی (ام.خزان)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یاد مجاهدت های شهدا، جانبازان، رزمندگان دلاور اسلام در سالگرد دفاع مقدس گرامی باد نثار شهدا صلوات🍃❤️🌹☘️🌹 🌹@omolbaninbahrami (ام.خزان)
دنیا به خون پاک شهیدان ملبس است در چنگ شیرها تن بی جان کرکس است آری گواه خون دو صد شیر این دیار در فصل هشت سال دفاع مقدس است هفته دفاع مقدس گرامی باد. 🌹@omolbaninbahrami کانال شاعر ارزشی (ام.خزان)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شد اول مهر و همه خوشحال و خندانیم صف بسته ایم و شادمانه دست ها در دست بابا نیامد خانه اما مطمئن هستیم درکارسخت خویش او خندان و مشغول است در یاد من او خسته از معدن که می آمد از خاک و خاکستر،سر و رویش سیاهی داشت اما همان لبخندهای پاک و پر مهرش در قلب ما با عشق ، شور زندگی می کاشت آغاز مهر امسال شد پایان لبخندم وقتی به جای نان شب،بابای من جان داد وقتی خبر آمد که معدن ریخت دنیا هم درس فراق و اشک و آه و داغ و حرمان داد شد اول مهری پر از اندوه بی بابا ای کاش برگردد ببیند کوهی از آهم من قول خواهم داد از بابای زیبایم کیف ومدادودفتروخط کش نمی خواهم من بی خبر، عباس،حیدر، مصطفی، محمود بابای ما همکار و معدن کار این دشتند یک آن معلم مضطرب شد این خبر پیچید در انفجاری سخت باباها فدا گشتند شد گریه آری خنده های اول مهرم افتاد یادم پینه های دست بابایم با انفجار تلخ معدن سوخت بابا و می سوخت در یک لحظه هم دنیا و رویایم دیشب به مادر گفته بودم استرس دارم گفت اول مهر است و کیفم را نشان می داد اما دلم آشوب سختی داشت، بابایم در عمق معدن بود و با اندوه جان می داد 🌹@omolbaninbahrami (ام.خزان)
25.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما از رخِ خورشید ها تابش گرفتیم ما از شهیدان، درس آرامش گرفتیم با خون پاك و سرخ هر سرو رشیدي ما سالهاي سال، آسایش گرفتیم ماندیم با این ابرهاي عاشق باد پاي کلاس عشق، تا بارش گرفتیم در مکتبِ خونِ شهیدانِ خدایی همچون زمینِ رمل ما رانش گرفتیم خون شهیدان خط قرمزهایمان شد چون از همین خط، سال ها دانش گرفتیم دشمن ببیند بارها با شوق بسیار بایاد صد آلاله رزمایش گرفتیم با هر که در این عرصه عزم جنگ دارد ما هم براي جنگ، آرایش گرفتیم ✅برگرفته از کتاب خورشید هور 🌹@omolbaninbahrami (ام.خزان)