eitaa logo
موقوفه کتاب
2.5هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
415 ویدیو
18 فایل
ما موقوفه کتاب هستیم که توسط جمعی از نخبگان وکارشناسان متخصص در حوزه ترویج فرهنگ کتابخوانی فعالیت میکنیم 💻آدرس سایت : https://oniketab.ir/ 🤵🏻 سفارش کتاب و مشاوره : @admin_Oniketab 🔹 مشهد مقدس- بلوارطبرسی شمالی- بین طبرسی شمالی ۳ و ۵
مشاهده در ایتا
دانلود
📚بخشی از کتاب " بیست و هفت روز و یک لبخند: روایتی از زندگی شهید مدافع حرم بابک نوری هریس " کسی که خانه‌اش کوچک باشد و اتاق کار هم نداشته باشد، باید دست کم خلاقیت داشته باشد. برای نوشتن درباره‌ی بابک می‌خواهم یک جای مخصوص داشته باشم؛ جایی که تا سال‌ها بعد هم که می‌بینمش، یادم بیاید چه ساعت‌ها و برای تایپ کردن چه حرف‌هایی آنجا نشسته‌ام. سالن را به دو قسمت مساوی تقسیم کرده‌ام. آن طرف که کاناپه‌ی دونفره است، شده جای خوردن و خوابیدن و تلویزیون نگاه کردنم. این طرف، مبل یک نفره که زیر صفحه‌ی اپن آشپزخانه است، شده اتاق کارم. گل و لپ‌تاپم را گذاشته‌ام آنجا. کتل، یک چارپایه با پایه‌های کوتاه است که توی گیلان کاربردهای زیادی دارد، مثل حالا که میز لپ‌تاپ من شده. کاناپه‌ی بزرگ را هم چسبانده‌ام به دیوار دستشویی. آن یکی یک نفره را به حالت کج گذاشته‌ام سمت قسمتی که اتاق کارم است. حالا وقت‌هایی که می‌خواهم بنویسم، از سالن با دو قدم می‌رسم به جایی که اتاق کارم است؛ بعد فکر می‌کنم یک اتاق شیشه‌ای دارم. وقت کار، درش را هم می‌بندم. دَرِ اتاق کارم، وقت بستن صدا می‌دهد. یک گلدان سانسوریای پایه کوتاه هم کنار میز تلویزیون گذاشته‌ام؛ درست کنج راست اتاق کارم. گلدان پیچک را هم روی صفحه‌ی اپن گذاشته‌ام که یک جورهایی حکم سقف اتاقم را دارد. فایل صوتی مربوط به دیدار با مادر شهید بابک نوری را به لپ‌تاپم انتقال می‌دهم و هندزفری را در گوشم می‌گذارم. هشت انگشتم را روی صفحه کلید آماده نگه می‌دارم... 🎯سفارش از طریق ادمین 👇 👤@admin_Oniketab 🏛موقوفه کتاب،برای ترویج کتاب
45.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚کتاب بیست و هفت روز و یک لبخند معروفه به خوشتیپ آسمانی اون موقع ها همه فکر میکردن میخواد بره آلمان آخه کسی از دلش خبر نداشت البته؛بچه زرنگی مثل اون بایدم میرفت آلمان همه از روی ظاهر زیباش قضاوتش میکردن بهش میگفتن؛ توی دماغ عملی میخای بری سوریه؟! اما بنظرتون چه اتفاقی افتاد؟! چطور زندگی کرد که مهم ترین تصمیم زندگیش رو گرفت؟! و برای همیشه خوشبخت شد 🎯سفارش از طریق ادمین 👇 👤@admin_Oniketab 🏛موقوفه کتاب،برای ترویج کتاب
🔴 کتابهایی با محوریت همسرداری و ارتباط سازنده بین همسران 🔹 مهارت های زندگی 🔸 این کتاب، مجموعه پرسشها و پاسخهای دانشجوئی پیرامون مهارتهای همسرداری و زندگی مشترک است با نظارت نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها 🔹 بهشت اجباری 🔸این کتاب، مهارت های مدیریت اختلافات مذهبی بین همسران را آموزش میدهد 🔹 ویروس های ارتباط 🔸 این کتاب، به آسیب شناسی ارتباط و مهارت های مدیریت در خانواده اختصاص پیدا کرده است 🔹 برنده بازنده 🔸این کتاب به همسران مهارت های حل تعارض ها و فوت و فن های ترمیم ترک های زندگی را آموزش میدهد 🔹 خانه های اعیانی 🔸 در این کتاب ما با مهارت های دستیابی به خانواده تراز اسلامی آشنا میشویم، خانواده ای کامروا که در آن همه اعضا در تجربه دلچسب خوشبخت بودن با هم شریک هستند 🔹 دلبری دلبران 🔸 این کتاب، مهارت های همسرداری را با بیان شیرین و دلچسب حاج آقای قرائتی به همسران آموزش میدهد 🔹 بچه های سرمایه دار 🔸 این کتاب، به خانواده ها کمک میکند تا در تربیت دینی فرزندان موفق باشند 🔹 به وقت صمیمیت 🔸 هفت گام برای تقویت صمیمیت همسران 🔹 عروس کشون 🔸مهارت های ارتباط موفق خانواده شوهر با عروس 🔹 دلم جای دیگریست 🔸مهارت های مدیریت فضای مجازی در خانواده 🔹 حکایت خوبان 🔸سرمشق هایی از داستان های زندگی اهل بیت علیهم السلام 🔹 آدم شدن چه مشکل 🔸خودسازی و تربیت نفس در کلام و آثار امام خمینی ره 🔹 مطلع عشق 🔸گزیده‌ای از رهنمودهای مقام معظم رهبری به زوج‌های جوان https://book.icfi.ir/book?exhibitorId=3778&isBookStore=true https://oniketab.ir/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«اعصابم خُرد بود. هی در خانه قدم میزدم و با خودم فکر می‌کردم. کیسه‌های پول را نگاه می‌کردم و لبم را می‌گزیدم. کنیزم، سُلافه که مرا آن‌طور نگران و آشفته دید، آمد کنارم و گفت: «چه شده است بانو؟! اتفاقی افتاده است؟! چرا بدنتان می‌لزرد؟!»» 🔸میشه هم بالین معصوم بود اما بهره ای از او نبرد... شیطان در خانه، روایتِ داستانِ زنی (جعده) است که همسر امام حسن مجتبی علیه السلام میشود اما از شیطان تبعیت میکند و .... https://oniketab.ir/product/%d8%b4%db%8c%d8%b7%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%87/ داستان زندگی جعده به ما این هشدار را میدهد که هرگز از مکر و حیله شیطان غافل نشویم حتی اگر در کنار ولایت ایستاده باشیم.
🔸بخشی از کتاب کاپوچینو در رام الله «دیگر دخترک را دوست نداشتم. خسته بودم. او را برای شام دعوت کردم. چه شام ملالت باری. حرفی برای گفتن نداشتیم. به او پیشنهاد ازدواج دادم. پذیرفت. بعد از آن با هم زندگی کردیم.» 🎯سفارش از طریق ادمین 👇 👤@admin_Oniketab 🏛موقوفه کتاب،برای ترویج کتاب
〽️کتاب کاپوچینو در رام الله〽️ ترجمه و خلاصه کتاب شارون و مادرشوهرم روایتی زنانه از شرایط به شدت تحقیرآمیز و خردکننده زندگی تحت اشغال و محاصره است. 🔸در این کتاب با ظرافتی زنانه، تصویری ملموس از رنج مردمی ارائه می شود که برای همه فعالیت های روزمره خود دچار محدودیت های فلج کننده ای هستند. 🔸هنرمندی نویسنده آنجاست که این تلخی بی پایان را با نگارشی روان و طنزی جذاب، به روایتی تکان دهنده و بسیار تامل برانگیز تبدیل کرده و با خلاقیت لا به لای ماجراهای مربا، کاپوچینو، قهوه آشغال اسرائیل، مادرشوهر و جزئیات بسیار دیگر، ظلم و سرکوب و تجاوز اشغالگران را به تصویر کشیده است. 🔸خواندن این کتاب می تواند همان طور که رنج عمیق ملت مظلوم فلسطین را برایمان ملموس سازد، بیش از پیش فریاد مرگ بر اسرائیل امروزمان را هم عمیق تر کند. 🎯سفارش از طریق ادمین 👇 👤@admin_Oniketab 🏛موقوفه کتاب،برای ترویج کتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻خاطرات دختر مسلمانی که در کشور فرانسه، هر چند برای ادامه‌ی تحصیل در مقطع دکتری حضور دارد اما سفیری شده است برای دفاع از حقیقت اسلام. 🔻مواجهه‌ی او با آدم‌های مختلف و اتفاقات متفاوت این خاطرات را جذاب‌تر می‌کند، از قبول نشدنش در بهترین دانشگاه فرانسه تنها به دلیل حجابش و دست ندادن با سرشناس‌ترین اساتید مرد تا برگزاری دعای عهد در اتاق خوابگاه و خواندن دعای کمیل برای «یک سلیم النفس». 🔻او شد سفیر ایران، یا بهتر بگوییم سفیر اسلام در قلب‌کشور فرانسه. بانویی محجبه و‌ شاید کمی متفاوت از هم‌سالان و همکلاسی‌های خود که برای تکمیل تحصیلاتش در رشته‌ی طراحی صنعتی، برای مدتی ایران را به مقصد فرانسه ترک می‌کند و اینگونه خاطرات سفیر آغاز می‌شود. 🔻خاطرات سفیر https://oniketab.ir/?p=7918
🔻بخشی از کتاب "خاطرات سفیر " سیلون دست‌ به‌ سینه وایساده بود و داشت سعی می‌کرد عمق نداشتۀ شعر رو بفهمه! چند بار به سرم زد بهشون بگم: «ببینید بچه‌ها، این اصلا در سطحی نیست که اسمش رو شعر بذارم. طرف یه چیزی خونده رفته.» اما نمی‌شد. آبروریزی بود. بعد از اون‌ همه افاضات دربارۀ شعر و ادب پارسی و مردم ادیب کشورم جای همچین حرفی نبود. ویدد، که سمت چپ مغی نشسته بود و تا اون ‌موقع ساکت بود، گفت: «من فکر می‌کنم اصلا با معشوقش مؤدب حرف نمی‌زنه!» گفتم: «خب، البته بله، کلا شعرش جوری گفته شده که با آدم با فرهنگی طرف نباشیم!» مغی گفت: «خب، بعدش چی می‌شه؟» https://oniketab.ir/?p=7918
🔻کتاب پلنگ زخمی نویسنده اثر جسورانه‌ای خلق کرده و دست روی نقطه حساسی گذاشته است. نقطه‌ای که خیلی از ما، والدین و اولیای تربیتی نه حرفش را می‌زنیم و نه می‌گذاریم کس دیگری حرفش را بزند. واقعا نویسنده چه دل بزرگی داشته است که در پشت جلد رمانش، مستقیم از آن کلمه استفاده کرده است؛ شما هم شوکه شدید؟! حالا بگذارید از قصه بگویم و باقی حرف‌های مهم را بزنم. قهرمان داستان پلنگ زخمی، یک پسر پانزده ساله است، عرفان یا آنطور که خودش در پروفایلش نوشته عرفان پلنگ! پسری در آستانه بلوغ، در دنیای امروز. دنیای شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی و دسترسی آسان به هر محتوایی. چه خوب و چه بد. عرفان که حالا موبایل دارد و با یک دختر هم در فضای مجازی آشنا شده و از فیلترشکن و باقی ماجراها خبر دارد، به این معضل بزرگ مبتلا شده است. حالا اینکه عرفان با این معضل چه می‌کند و سرانجام داستان چه می‌شود خودتان باقی کتاب را بخوانید. الان می‌خواهم از محتوای کتاب بیشتر بگویم. باز هم بگویم. جسارت نویسنده واقعا تحسین‌برانگیز است. در روزگاری که نویسندگان ما اصلا برای نوجوانان نمی‌نویسند یا در بهترین حالت، داستانشان خنثی است و هیچ دردی از نوجوان را نه مطرح و نه درمان می‌کند یا حتی بدتر! نوشتنشان تخدیری است و ترویج چیزهای مضر. این‌که نویسنده‌ای رمان نوجوانان با محوریت امور تربیتی و دینی بنویسد، جای خسته نباشید دارد. هم به نویسنده، هم به ناشر.
🔻معرفی کتاب اگر پایت به اینستاگرام باز شده باشد، اگر توی خیابان چشم‌هایت را از لنز‌های رنگی رنگی قایم کرده باشی، اگر یک مخاطب خاص را پشت فیلتر شکن قایم کرده باشی و اگر الان یک نوجوان به حساب می‌آیی، یعنی این کتاب برای تو نوشته شده. تقی شجاعی سعی می کند تا در داستان جذاب خود یک شخصیت شاد و پرجنب‌جوش را خلق کند تا نقش تو را در کوچه و خیابان‌های مجازی و حقیقی بازی کند وقتی از دست گرگ‌ها و پلنگ‌ها فرار می‌کنی و دنبال یک جرعه آرامش برای روحت می‌گردی. اما این کتاب فقط برای درد و دل نیست. پسر نوجوان قصه ما راهش را پیدا کرده‌است، راه درست آزادی و آرامش در سن پر ماجرای بلوغ را. دوست داری راهش را بدانی؟ مثلا وقتی در کتاب میگوید: ((بله! باباها و بابابزرگ‌ها این‌طوری‌اند. هرکدامشان را که بتکانی، نفری شونصد تا از این خاطرات عاشقانه برایت ردیف می‌کنند، اما خب چه می‌شود کرد. همین باباها نوبتِ عشق و حالِ بچه‌هایشان که می‌رسد هرکدامشان احساس می‌کنند که به نبوت مبعوث شده‌اند. نفری یک عصای موسی دستشان می‌گیرند و به چشم یک فرعون بهِت نگاه می‌کنند که باید فرقِ سرت را با نصیحت‌هایشان بشکافند.))
از قدیم‌الایام شنیده‌ایم که مثلاً شیاطین ما را وسوسه می‌کنند، تحریک می‌کنند و سعی در به چاه انداختن انسان دارند، و نیز شنیده‌ایم که فرشتگان از سوی خداوند مأمور می‌شوند تا در لحظات مختلف همراه انسان‌ها باشند. احتناک در قالب داستانی جذاب، این فضا را برای مخاطب ترسیم کرده و دریچه‌ای نوین به‌سوی یگانگی دنیا و عالم غیب گشوده است. سرزمین «اور» مرکز فرمانروایی جنیان در زمین و سرزمین «سلماف» مرکز فرمانروایی فرشتگان است. چه بسیارند انسان‌هایی که ملائکه آسمان روی ایشان حساب بازکرده‌اند اما در میانه راه به لشگر جنیان می‌پیوندند؛ و چه بسیارند انسان‌های گمنامی که با عمل خاص خود باعث تحیر فرشتگان و شنیده‌شدن ندای آسمانی «انی اعلم مالا تعلمون» می‌شوند. 🟣کتاب احتناک نوشته تقی شجاعی، رمانی با درون‌مایه رئالیسم جادویی است که نبردی ازلی میان جنیان و فرشتگان را بر سر تصاحب روح انسان به تصویر می‌کشد 🎯سفارش از طریق ادمین 👇 👤@admin_Oniketab 🏛موقوفه کتاب،برای ترویج کتاب
🟣بخشی از کتاب احتناک جنی که از دیگران زیباتر بود و قامت بلندتری داشت، در هیبت زنی خوش سیما بر خیال مرد جوانی تک ریش نشست. جن‌های زیردست، رد مرد حلقه زدند. مرد اکنون شبیه مجنونی بود که مشغول برآوردن آرزوهای بلند با دستانی کوتاه باشد. چشمانش تمامی خون قلبش را به‌سوی مردمک خویش کشانده بود و با نگاهی خیره رد زن را می‌گرفت و از عقب او می‌رفت. جن زیبا عشوه‌ای کرد و از مقابل او عبور کرد. مرد همچنان در پی او بود. قطره‌های ریز عرق از بالای ابروهای مرد روی پلک‌هایش می‌ریخت، اشکش را جاری می‌کرد و سپس روی ریش‌های نکش سرازیر می‌شد. مرد جوان، چشمی به زن داشت و چشمی دیگر به رؤیایی که اینک تمام وجود او را احاطه کرده و دستش را سوی آن دراز نموده بود. کوچه‌پس‌کوچه‌ها را به شوق رسیدن به او می‌پیمود. صدای گام‌های آرام زن، تپش قلب ناآرام او را بالاتر می‌برد. آن‌گونه که حس می‌کرد تمام مردم شهر صدای تپیدن قلبش را می‌شنوند، و از همین روی بود که در نهانگاه خویش احساس شرم می‌کرد
📚کتاب شاخه نبات 🔻راه کارهای مدیریت شهوت و نگاه 🔺نویسنده : عماد داوری دولت آبادی 🔸مهم‌ترین نکته در مدیریت شهوت، آگاهی است. در حالت عادی، چرا شما یک لیوان محتوی سم را نمی‌نوشید؟ یا چرا خودتان را از بالای پشت‌بام به پایین نمی‌اندازید؟ زیرا از عاقبت نوشیدن سم آگاهی دارید. 🔸به‌طورکلی آگاهی شما از خطرات و مضراتِ هر چیز کمک خواهد کرد تا از آن دوری‌ کنید. باید بدانید، چه مسائلی روح و جسمتان را تهدید می‌کند، باید روش‌های حفظ سلامت خود را بشناسید و با آگاهی، در این کارزار، پشتِ تهدیدات را بر زمین بکوبید. در عین حال، باید از جوانی خود لذت ببرید و قله‌های موفقیت را فتح کنید. پس تنها با آگاهی می‌توانید با معضل‌های جوانی رویارو شوید و از آن، فرصتی برای رشد، مهیا سازید. 🔸فقط یادتان نرود اگر احیاناً به یکی از گناهان جنسی مبتلا هستید و نشسته‌اید تا معجزه‌گری برای شما نسخه‌ای بنویسد و با خوردن قرص، از فلان گناه جنسی رها شوید، سخت در اشتباهید. تا خودتان نخواهید، هیچ تغییری به وجود نخواهد آمد. تنها خودتان باید تلاش کنید. 🔸اگر تشنه باشید و کسی بگوید این لیوان آب مسموم است، آن را نخواهید خورد، هرچند خیلی تشنه باشید. در این کتاب می‌خوانید که شهوت‌رانی و حتی کنترل ‌نکردن نگاه، صدمات سهمگینی را به شما وارد خواهد ساخت؛ صدماتی که چند سال بعد، نتایجش را خواهید دید. 🎯سفارش مستقیم از سایت 👇 📲B2n.ir/j81444 🎯سفارش از طریق ادمین 👇 👤@admin_Oniketab
🔸در بخشی از کتاب شاخه نبات: راهکارهای کنترل شهوت و نگاه می‌خوانیم: انسان‌های عجول نمی‌توانند برای خواسته‌های خود به‌مقدار کافی منتظر بمانند. آدم عجول جلوی آسانسور ده بار دکمه را فشار می‌دهد. آدم عجول همه‌ی رانندگی‌اش بوق است و نور بالا. آدم عجول حتی به کلید اینتر رایانه‌ هم رحم نمی‌کند. حالا ماییم و این نفسِ سیری‌ناپذیز، با خواسته‌هایی بی‌حدومرز. اگر عجول باشیم، در برابر خواسته‌های نفس، قدرت ایستادگی نداریم و چون میلِ به انجام کارهای نفسانی داریم، زود مرتکب گناه و خطا می‌شویم. ولی اگر صبور باشیم، در برابر این فشارهای جسمی و روحی، هر واکنشی نخواهیم داشت. از اینکه قوه‌ی شهوت، ما را به‌سمت تمایلات جنسی فرا بخواند، بی‌قرار نخواهیم شد.
🔻کتاب‌های انگیزشی و موفقیت ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔹عادت های اتمی 150 🔹زبان بدن 160 🔹سنگفرش هر خیابان از طلاست 165 🔹تند از عقربه ها حرکت کن 90 🔹خرده عادت ها 150 🔹تخت خوابت را مرتب کن 50 🔹امواج اراده ها 40 🎯سفارش مستقیم از سایت 👇 📱oniketab.ir 🎯سفارش از طریق ادمین 👇 👤@admin_Oniketab
🔷معرفی کتاب شکار هیولا کتاب شکار هیولا نوشته محمدرضا سرشار است. 🔹رمان نوجوان شکار هیولا داستان مهم‌ترین و پیشرفته‌ترین پهپاد آمریکایی با نام آر کیو ۱۷۰ با اسم مستعار هیولا است؛از زمانی که تولید شد تا زمانی که به خاطر مأموریتی سرّی وارد ایران و توسط نیروهای ایرانی شکار شد. در این داستان، خود آر کیو ۱۷۰ از زبان خودش این ماجرا را برای نوجوانان تعریف می‌کند. 🔹 محمد سرشار، رئیس شبکه کودک و نونهال صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است و در این کتاب حس عزت و غرور ملی برای نوجوانان به همراه دارد. دریافت 📚ازلینک زیر:👇👇👇👇 "شکار هیولا" https://oniketab.ir/product/%d8%b4%da%a9%d8%a7%d8%b1-%d9%87%db%8c%d9%88%d9%84%d8%a7/
📚 کتاب:خاطرات خدا ✍: غلامرضا حیدری ابهری ◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️ 🔻جذاب ترین کتاب خداشناسی کودکان توحید،مهم ترین پیام همه ی پیامبران و اصلی ترین پایه ی همه ادیان آسمانی است. تلاش مستمر و فداکارانه ی انبیای الهی برای معرفی خدا به مردم ،نشان دهنده ی جایگاه والای خداشناسی در منظومه اعتقادات اهل دین و نقش تعیین کننده ی این باور ارزشمند در تربیت آدمی است. سخنان انبیا و اولیا درباره توحید تنها به اثبات خدا یا بیان صفات او محدود نمی گردد،بلکه آن بزرگواران از حضور دائمی خدا در زندگی و توجه مستمر او به کارهای بندگان نیز سخن گفته اند که کتاب (خاطرات خدا) گوشه ای از این سخنان را عرضه کرده است 🏛 🎯سفارش مستقیم📚 از سایت 👇 ✔️https://b2n.ir/k72881 🎯سفارش از طریق ادمین 👇 ✔️@admin_Oniketab 💟https://eitaa.com/joinchat/10354874Cdcc1101018
📚 کتاب:خاطرات شیطان ✍: غلامرضا حیدری ابهری ◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️ 🔻کتاب«خاطرات شیطان»با الهام از متون دینی،به بیان بخشی از این نیرنگ ها و فریب کاری های ابلیس پرداخته است. شیطان برای فریب ما آدم ها شگردهای زیادی دارد. هرچه ما با این شگردها بیشتر آشنا شویم،کمتر در دام شیطان خواهیم افتاد. در قرآن کریم و سخنان اهل بیت (ع) به مهم ترین شگردهای شیطانی اشاره شده است. این اثر حاصل تلاش آقای غلامرضا حیدری ابهری است که دوستی دیرینه ای با شیطان دارد و خودش بارها و بارها گول آن موجود حقه باز را خورده است 🏛 🎯سفارش از طریق ادمین 👇 ✔️@admin_Oniketab 💟https://eitaa.com/joinchat/10354874Cdcc1101018
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻کتاب 🔸زندگی نامه شهیده زينب کمایی ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ من یکی از فرشته های خدایم. می خواهم در این کتاب،داستان یک دختر مهربان و با ایمان را برای شما تعریف کنم. یک دختر بهشتی. دختری که با کارهای خوبش بسیار دوست داشتنی بود؛مثل ماه. او هم اکنون در بهترین جای بهشت است. پیش ما فرشته ها.نام این دختر ماه،زینب کمایی است. او دختری شجاع،ایثارگر و پرهیزکار بود که با خوبی هایش توانست توفیق شهادت پیدا کند و به بهشت راه یابد. مطمئنم اگر داستانش را بخوانید لذت خواهید برد و با خودتان می گویید: این دختر،از ماه هم بهتر و ماه تر است! 🏛 🎯سفارش از طریق ادمین 👇 ✔️@admin_Oniketab 💟https://eitaa.com/joinchat/10354874Cdcc1101018
📚کتاب پیامبر و قصه هایش 🔹جلد چهارم ( این که شوخی نیست ) 🔸نویسنده: غلامرضا حیدری ابهری حکایات زندگی پیامبر به شکل ملموسی ما را با فضای زندگی و افکار و اندیشه ی ایشان اشنا می سازد و به مدد جذابیت ذاتی حکایت شیرینی پیام را به کام مخاطب می چشاند. انسان ها از دیر باز شیفته ی شنیدن،گفتن ،خواندن و نوشتن حکایات و قصه ها و داستان ها بوده اند .بر متولیان امر تعلیم و تربیت است که برای انتقال پیام های تربیتی خود از این اشتیاق بهره ببرند . تلخ ترین پیام ها وقتی در قالب حکایت بیان می شود بدون آنکه ذائقه ی مخاطب را تلخ کند اثر گذارخواهد بود.لطافت،عینیت حکایات،برخی ویژگی های این نوع از بیان است که استفاده از آن را لازم و ضروری می سازد. کتاب این که شوخی نیست از مجموعه پیامبر و قصه هایش به هدف استفاده از ظرفیت حکایت برای تعلیم سیره ی نبوی نگاشته شده است. این اثر سیره ی آن بزرگوار را در قالبی جدید بیان کرده است . نیاز بشر امروز به استفاده از تعالیم آسمانی و سیره ی الهی پیامبر اگر بیش از مردم مکه و مدینه نباشد.کمتر هم نیست. امید است با خرید این مجموعه سهم بزرگی در شناساندن پیامبر خوبی ها به کودکانمان داشته باشیم. 🏛 🎯سفارش از طریق ادمین 👇 ✔️@admin_Oniketab 💟https://eitaa.com/joinchat/10354874Cdcc1101018
🔻معرفی کتاب "بهترین هم بازی" 🔅۱۰ حکایت از مهربانی های پیامبر به کودکان 🔸کتاب بهترین هم بازی ده جلوه از مهربانی های پیامبر با کودکان را به نمایش گذاشته است. ده صحنه ی واقعی از زندگانی پیامبر که برای همه ی انسان های روی زمین الگوی نیکو و قابل پیروی است.بازنویسی این روایات توسط محسن نعماء صورت گرفته و تصویر گری آن را فاطمه زمانه رو به سامان رسانده است. 🔸پیامبر (ص) همواره هوای کودکان را داشت.همیشه به مردم سفارش آنان را می کرد و گاهی خودش با آنان هم بازی می شد. کودکان را بسیار دوست داشت وهمه را به مهربانی با آنان سفارش می کرد. ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔻گزیده کتاب "بهترین هم بازی" اسم من «سلما» است. توی شهر «مدینه» زندگی میکردم. دختری پنج ساله و بازیگوش بودم. کارم این بود که از صبح تا ظهر با دخترهای کوچۀمان بازی می‌کردم. قایم باشک، عروسک بازی، خاله بازی. خانۀ پیامبر توی کوچۀ بعدی بود. بعضی موقع‌ها که من از کنار خانۀ پیامبر رد می‌شدم، احساس می‌کردم هزار چراغ تویش روشن است. اینقدر، خانۀ او نورانی بود. انگار خورشید آمده بود توی آن خانه و در حیاطش نشسته بود. یک روز بعد از بازی با دخترهای کوچه، با خودم گفتم یک کوچولو بروم توی کوچۀ پیامبر و او را ببینم. من خیلی پیامبر را دوست داشتم. خیلی برایم عزیز و ناز بود. 🏛 🎯سفارش از طریق ادمین 👇 ✔️@admin_Oniketab 💟https://eitaa.com/joinchat/10354874Cdcc1101018
📚کتاب "بچه ای که نمی خواست آدم باشد!" 🔸بچه، شتری است که عاشق خاطره‌جمع‌کردن است؛ اما دوستش آدی فقط دنبال بازیگوشی است. 🔸 در این کتاب اگر با او همراه شوید با کلی خاطره پرهیجان آشنا شوید. بچه لابه‌لای خاطراتش از مرد مهربان و قصه غدیر هم می‌گوید. 🔸این کتاب داستانی جذاب است که درون‌مایه دینی دارد و کودکان را هم با تاریخ اسلام آشنا می‌کند و هم کمک می‌کند تا خلاقیت‌شان تقویت شود. 🔸کتاب "بچه ای که نمی خواست آدم باشد!" برای کودکان جذاب است و روایتی از واقعه‌ عظیم غدیر را هم برای آنها روایت می‌کند. 🔸داستان کودکانه و جذابی است که کودکان را به دنیای خیال می‌برد. 🏛 🎯سفارش از طریق ادمین 👇 ✔️@admin_Oniketab 💟https://eitaa.com/joinchat/10354874Cdcc1101018
🔸بخشی از کتاب "بچه ای که نمی خواست آدم باشد!" من یک شتر یک ساله هستم و اسمم بچه است. با اینکه هیچ شتری توی دنیا اسم بچه‌اش را بچه نگذاشته، اما دوست دارم من به این اسم زیاد است. به خاطر همین، این اسم را برای خودم انتخاب کردم. من یک شتر خاطره جمع کن هستم. هیچ شتری مثل من، خیلی‌تر از خیلی‌تر از خیلی، دلش نمی‌خواهد من میخواهم! خاطره جمع کند؛ اماِ پدر آدی صاحب ماست؛ ما، یعنی من و پدر و مادرم. آدی دوست من است. او، یعنی آدی، پسر صاحب ِ ماست. دوست دارم آدی به جمع کردن خاطره مثلِ من نیست. دوست دارم آدی به یک عالمه بازی کردن و لج درآری است؛ اما چون دوست دارمش به من زیاد ست، دو تا کار انجام می‌دهد: اول اینکه برایم خاطره تعریف می‌کند؛ دوم اینکه برایم خاطره می‌سازد. مثل همین الان که با آدی آمده بودیم خانه دوست پدرش تا دو کیسه گندم ببریم خانه. آدی خودش را محکم به من چسباند و گفت:«زودباش، زود باش بچه، فرار کن.» زود باش من برای فرار زیاد بود. بیشترتر از آن نمی‌توانستم زود باشم و تند بدوم. به پشت سرم نگاه کردم. هنوز آن چند نفر دنبال ما بودند. آدی گفت:«همه‌اش تقصیر تو است.» 🏛 🎯سفارش از طریق ادمین 👇 ✔️@admin_Oniketab 💟https://eitaa.com/joinchat/10354874Cdcc1101018