🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
🕊🌷🕊
🌷
📕رمان عاشقانه،اعتقادی #من_مسلمانم 🕊
📝نویسنده : بانو الف_صاد🌷
⚜ #قسمت_سی_سوم
بعد از سلام و احوالپرسی امیر چمدان رو کمی جلو کشید و خطاب به الینا گفت:
+بفرمایید،ماشین اونوره...چمدونتون رو هم که آوردم بفرمایید بریم سمت ماشین...
اخم الینا ناخواسته در هم شد...این روزا خیلی حساس شده بود...کوچکترین محبتی را ترحم نسبت به خودش و هیچ کس جز حسنا این حساسیت الینارو درک همیشه همینطور بود،حسنا از تمام احساسات الینا باخبر بود...
دلیل صمیمیتشان هم از همین جا شروع شد...
یکدیگر را خیلی خوب درک میکردند...
الینا باهمان اخم های درهم دست برد و چمدان را از دست امیرحسین کشید و در حالیکه سعی میکرد کمی خشمش رو کنترل کنه و مودبانه حرف بزنه گفت:
_مگه خودم چلاقم؟!
امیر و اسما متعجب به الینا نگاه میکردند ولی حسنا نه!
اسما خواست در دفاع از برادرش چیزی بگه که حسنا گوشه ی چادرش را کشید و با چشمانش از او درخواست سکوت کرد.اسما با حرص نفسش رو بیرون داد و از درخواست حسنا اطاعت کرد.چون میدانست که حسنا بیشتر از او الینا را می شناسد...
الینا با حرص قدمی به سمت جلو برداشت.خسته بود و معلوم نبود این سه خواهر و برادر کِی عزم رفتن میکنند...
با حرکت الینا آن سه نفر هم به خودشان اومدن و با یک قدم فاصله پشت الینا راه افتادند...
همین که حرکت کردند حسنا خودش را وسط خواهر و برادرش قرار داد و زمزمه کرد:
+از الینا ناراحت نشین،رفتاراش طبیعیه.
اسما خواست چیزی بگه که حسنا دوباره پچ پچ کرد:
+هییس.بعدا حرف میزنیم...
بعد از این حرف هم کمی قدم تند کرد تا با الینا هم قدم بشه...
وسط راه الینا تازه به خودش اومد و بی هوا پرسید:
_کجا میریم؟
اسما با همان لحن همیشه سرخوشش گفت:
+خونه ما جیـــــگر...
همیشه همینطور بود ناراحتی اسما دقیقه ای بود!
دوباره الینا پرسید:
_چی؟برای چی؟
+تو فکر کن مهمونی دعوتی...
الینا با شنیدن این حرف خیالش کمی آرام گرفت.
این ترحم بود؟!نه نبود!این فقط یک مهمانی به مناسبت ورودش بود!...
کمی بعد ماشین جلوی ساختمان شش طبقه ای متوقف از شد.
بعد پیاده شدن،امیرحسین به سمت صندوق عقب رفت تا چمدان را بردارد.اما قبلش با لحنی که خالی از طعنه نبود از الینا اجازه خواست:
+اجازه که میفرمایید؟!
بعد با چشم به چمدان نگاه کرد.دست خودش نبود،شرایط الینا را درک میکرد ولی نمیتونست غرور له شده اش رو نادیده بگیره...
الینا با شرمندگی سری پایین انداخت و امیر چمدان را تا داخل ساختمان آورد.
آپارتمان لابی نداشت و همین که از حیاط کوچیکش رد میشدی به ساختمان میرسیدی.واحد آنها هم طبقه همکف بود.
همین که زنگ واحد را زدند در باز شد و مادر دوقلوها که مهناز نام داشت جلود در ظاهر شد و بلافاصله الینا رو در آغوش کشید!
مهناز خانم در جریان تمام اتفاقات زندگی الینا بود و خب بنابر آن حس مادرانه ای که داشت بیشتر از هرفرد عادی دل میسوزاند...
بماند که از دیروز تا حالا حسنا چقدر روی مغز مادرش کار کرده بود که جلوی الینا دل نسوزاند و عادی رفتار کند.
مهناز خانم بالاخره موفق شد با وارد کردن هزار زور و ضرب به چشمش جلوی ریزش اشکش رو بگیره و بالاخره الینا رو به داخل هدایت کنه...
👈کجا ها را به دنبالت بگردم شهر خالے را...؟!
دلم انگار باور کرده آن عـــشـــق خیالے را...👉
.
👈نسیمے نیست...اَبری نیست...یعنے نیستے در شهر
تو در شهری اگر باران بگیرد این حوالے را...👉
.
👈شبے دست از سرم بردار و سر بر شانه ام بگذار
بِکُش بر سینه این دیوانه ی حالے به حالے را...👉
.
👈#نسیمے_هست_ابری_هست_اما_نیستے_در_شهر
#دلم_بیهوده_میگردد_خیابانهای_خالے_را
&ادامه دارد...
🕊🕊🕊🕊📚🌷❣🌷📚🕊🕊🕊🕊
📢 کپی رمان های کانال بدون اجازه ممنوع می باشد 📛
خدایا 🕋 رهایم نکن🔗
@khodaya_1
هدایت شده از 🗞️
انڪه ثروت بین مردم خوب و یڪسان می ڪند
حضرت مهدی است دنیا را گلستان می ڪند
ظلم را از دست ظالم ها بگیرد بی شڪیب
صلح و سازش بین انسانها فراوان می ڪند
فقر را هم او بگیرد از میان مردمان
پول و ثروت را میان مستمندان می ڪند
عالم خاڪی اگر شد تیره از ڪبر و دروغ
جای جایش را به شڪل باغ و بوستان می ڪند
جنگ اگر خون ریخت در عالم به دست هر پلید
حضرت قائم قصاص از لطف یزدان می ڪند
دین احمد را به دنیا خوب احیا می ڪند
هر مسیحی را به سوی حق مسلمان می ڪند
هر ڪسی را هم پشیمان گشته از ڪردار خود
همچو حرّی او ز لطفش خوب درمان می ڪند
❤️سلام امام زمانم❤️
#جمعه ای دیگر به یاد #سردار_دلها #حاج_قاسم عزیز 🌷
هدایت شده از 🗞️
📚#در_محضر_بزرگان
♨️انتظار فرج
💠حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔸ما باید انتظار فرج حضرت غائب عجلاللهتعالیفرجهالشریف را داشته باشیم، و فرجش را فرج عموم بدانیم، و در هر وقت و هر حال باید منتظر باشیم؛ ولی آیا میشود انتظار فرج آن حضرت را داشته باشیم، بدون مقدمات و تحمل ابتلائاتی که برای اهل ایمان پیش میآید؟!
🔹بااینحال، چه اشکالی دارد که تعجیل فرج آن حضرت را با عافیت بخواهیم؛ یعنی اینکه بخواهیم بیش از این بلاها که تا به حال بر سر مؤمنین آمده، بلای دیگری نبینند؟!
🔸درهرحال، باید منتظر فرج باشیم، ولی با مقدمات آن. ولی میدانیم که ضعیفیم و طاقت ابتلائات سخت را نداریم؛ لذا از خدا بخواهیم که شیعه بعد از این دیگر به ابتلائات بیشتر، مبتلا نشود. و اهمّ مقدمات انتظار فرج را که توبه و طهارت از گناهان است، تحصیل کنیم.
📚 در محضر بهجت، ج٣، ص280
هدایت شده از 🗞️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_مهدوی
🎙استاد #رائفی_پور
💢امام زمان(عجل الله)جوری جبران میکنه که نتونی بشماری‼️
🔸کوتاهوشنیدنی👌
👈ببینید و نشر دهید.
🌸✨ آیت الله مجتهدی(ره): حدیث داریم قلب هایمان به ده دلیل مرده است و باعث شده دعاهایمان مستجاب نشود:
▫️اول: خدا را شناختیم ولیکن حقش را ادا نکردیم.
▪️دوم: گمان بردیم که پیامبر خدا رو دوست داریم سپس سنتش را ترک نمودیم.
▫️سوم: قرأن را قرائت کردیم ولی بدان عمل نکردیم.
▪️چهارم: نعمت خدا را خوردیم ولی شکرش را بجا نیاوردیم.
▫️پنجم: گفتیم شیطان دشمن ماست ولی با او در امور توافق کردیم.
▪️ششم: گفتیم بهشت حق است ولی برای رسیدن به آن کوشش نکردیم.
▫️هفتم: گفتیم جهنم حق است ولی از آن نگریختیم.
▪️هشتم: دانستیم مرگ حق است اما برای آن آماده نشدیم.
▫️نهم: به عیب مردم مشغول گشتیم و عیب خویش را فراموش کردیم
▪️دهم: مردگانمان را دفن کردیم ولی عبرت نگرفتیم
13.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 سخنرانی تكان دهنده شیخ احمد كافی درباره نماز اول وقت
🍃 محاله کسی این سخنرانی رو بشنوه و نماز و سبک بشماره
🔹خواهشا تا می توانید این کلیپ و پخش کنید، تا در ثواب نشرش سهیم شوید.
💠 هیچ کار خیری را #کوچک مشمار، زیرا فردای #قیامت آن را به نحوی خواهی دید که مایه خرسندی و خوشحالیت باشد.
🔸 #امام_صادق_عليه_السلام
👈 بحار الانوار، ج 71، ص 182
💞 آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
❌انسان حق ندارد عیب کسی را بگوید.
✨💚 حالا بعضی ها مےگویند آقا ما دیده ایم کہ مےگوییم، ندیده که نمےگوییم. جواب این است که چون دیدی و مےگویی غیبت است، اگر ندیده باشی که تهمت است.
💚✨هیچ عیبی نداری، مریضی، همه اش عیب این و آن را می گویی که فلانی چنین، فلانی چنین.
✨💚 چه کار داریم که فلانی بد است یا خوب، بہ ماچه؟ ما ببینیم خودمان چه کاره هستیم.
💟 خطبه ای در نهج البلاغه راجع به غیبت است که مولا علی علیه السلام می فرمایند: « اگر شما هیچ عیبی نداشته باشید همین که عیب مردم را می گویی، همین بزرگترین عیب است»
🍃🌷°| تًوبِهحُرّ |°🌷🍃
15.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
° فراق حبیب °😔
____
#اولین_سالگرد_سردار
● برایِ حاج قاسم...
•••
گاهی خدا میخواهد
با #دست_تو
دست دیگر بندگانش را بگیرد
وقتی دستی را به یاری میگیری،
بدان که دست دیگرت
در #دست_خداست...✔️
❤️ 🌹 ❤️ 🌹 ❤️ 🌹
🌸🍃﷽🌸🍃
✍ دوستی با شیطان
🔻به این آیه توجه کنید؛
🕋 قالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَ أَكُنْ مِنَ الْجاهِلِينَ(یوسف/33)
⚡️(يوسف)گفت: پرودگارا! زندان براى من از آنچه مرا به سوى آن مىخوانند محبوبتر است. و اگر حيله آنها را از من باز نگردانى، به سوى آنها تمايل مىكنم و از جاهلان مىگردم.
👆يوسف از خدا خواست که از محیطی که خطرِ #گناه وجود داره جدا بشه، حتّى اگر به قيمت زندان رفتن باشه.⛓
👈اونوقت بعضیا حاضر نیستن حتی تصاویر و فیلمهای مستهجن💃 رو از گوشیهاشون حذف کنند.📱😳
🔚 اگر دست دوستی با #شیطان دراز نکردی حذفش کن.👌
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
🍀#حدیث🍀
رسول اکرم ﷺ می فرمایند:
✨اعمال خويش را براى خداوند از روى اخلاص انجام دهيد، زيرا خدا فقط كارهائى را ميپذيرد كه از روى اخلاص براى او انجام گرفته باشد.
📘نهج الفصاحه
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•