eitaa logo
خدایا 🕋 رهایم نکن🔗
3هزار دنبال‌کننده
32.1هزار عکس
27.8هزار ویدیو
53 فایل
حتما روزیت بوده بیای📩 اینجا خدایی شو،🕊️ دلت روشن میشه🔆 ❤️تازمانیکه سلطان دلت خداست 💛کسی نمیتوانددلخوشیهایت را ویران کند. 💙باخدا باش وپادشاهی کن. 💜بی خداباش،هرچه خواهی کن 🔮 تبلیغات ارزان 🆔 eitaa.com/joinchat/800784548C35b1345b7e
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزی شیخی از کودکی خردسال پرسید: فرزندم! مسجد این محل کجاست؟ کودک گفت: آخر همین خیایبان به طرف چپ بپیچید، آن جا گنبد مسجد را خواهید دید. شیخ گفت: آفرین فرزند! من هم اکنون آن جا سخنرانی دارم. آیا تو می خواهی بیایی و به سخنانم گوش دهی؟ کودک پرسید: درباره چه چیزی صحبت می کنی؟ شیخ گفت: می خواهم راه بهشت را به مردم نشان دهم. کودک خنده ای کرد و گفت: تو خودت راه مسجد را بلد نیستی! می خواهی راه بهشت را به مردم نشان دهی...!؟ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزی شیخی از کودکی خردسال پرسید: فرزندم! مسجد این محل کجاست؟ کودک گفت: آخر همین خیایبان به طرف چپ بپیچید، آن جا گنبد مسجد را خواهید دید. شیخ گفت: آفرین فرزند! من هم اکنون آن جا سخنرانی دارم. آیا تو می خواهی بیایی و به سخنانم گوش دهی؟ کودک پرسید: درباره چه چیزی صحبت می کنی؟ شیخ گفت: می خواهم راه بهشت را به مردم نشان دهم. کودک خنده ای کرد و گفت: تو خودت راه مسجد را بلد نیستی! می خواهی راه بهشت را به مردم نشان دهی...!؟ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزی شیخی از کودکی خردسال پرسید: فرزندم! مسجد این محل کجاست؟ کودک گفت: آخر همین خیایبان به طرف چپ بپیچید، آن جا گنبد مسجد را خواهید دید. شیخ گفت: آفرین فرزند! من هم اکنون آن جا سخنرانی دارم. آیا تو می خواهی بیایی و به سخنانم گوش دهی؟ کودک پرسید: درباره چه چیزی صحبت می کنی؟ شیخ گفت: می خواهم راه بهشت را به مردم نشان دهم. کودک خنده ای کرد و گفت: تو خودت راه مسجد را بلد نیستی! می خواهی راه بهشت را به مردم نشان دهی...!؟ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزی شیخی از کودکی خردسال پرسید: فرزندم! مسجد این محل کجاست؟ کودک گفت: آخر همین خیایبان به طرف چپ بپیچید، آن جا گنبد مسجد را خواهید دید. شیخ گفت: آفرین فرزند! من هم اکنون آن جا سخنرانی دارم. آیا تو می خواهی بیایی و به سخنانم گوش دهی؟ کودک پرسید: درباره چه چیزی صحبت می کنی؟ شیخ گفت: می خواهم راه بهشت را به مردم نشان دهم. کودک خنده ای کرد و گفت: تو خودت راه مسجد را بلد نیستی! می خواهی راه بهشت را به مردم نشان دهی...!؟ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•