#اخلاق_پیامبر
✅ در مقابل فحاشان چه باید کرد؟ دستور قرآن به پیامبر(ص) به «هجرت جمیل»
🔸خداوند به پیامبر(ص) میفرماید: «وَاصْبِرْ عَلی ما یقولون» خیلی حرفهای ناشایسته به تو میگویند، صبر داشته باش بر آنچه آنها میگویند خویشتندار باش و تحمل کن.
🔹«وَ اهْجُرْهُمْ هَجْرآ جَمیلا» از آنها دوری گزین، دوری گزیدن زیبایی. این «دوری گزیدن زیبایی» یعنی چه؟ یعنی ضمن اینکه از اینها فاصله میگیری عکسالعمل خشونتآمیزی نسبت به اینها نشان نده. مثلا وقتی که میبینی به تو بدگویی میکنند و فحش میدهند، به آرامی از آنجا رد شو، انگار نشنیدهای.
مفسرین گفتهاند یعنی در عین اینکه از آنها دوری میگزینی، این دوری گزیدن تو مانع نصیحت و تبلیغ و ارشاد و هدایت آنها نشود. وقتی که میبینی این حرفها را میزنند اندکی خودت را کنار بکش ولی به یک شکل زیبایی.
🔸شعری هست منسوب به امیرالمؤمنین علی (ع) که با مضمون این آیه خیلی نزدیک است. میفرماید: وَ لَقَدْ اَمُرُّ عَلَی اللَّئیمِ یسُبُّنی فَمَضَیتُ ثَمَّةَ قُلْتُ ما یعْنینی. میگوید بر یک آدم لئیم و پست عبور میکنم؛ میبینم مرا دارد سب میکند و فحش میدهد. به آرامی رد میشوم میگویم مقصودش من نبودم. این را هجرت جمیل میگویند. هم از آن کنار میرود برای اینکه نمیخواهد پرده دریده بشود و هم عکسالعمل خشونتآمیزی نشان نمیدهد.
🔹شما مثلا میبینید که فرزندتان به شما حرف ناشایستهای میزند. اگر روبروی او بایستید این پرده، دیگر دریده میشود. شما خودتان را به نشنیدن میزنید برای اینکه نمیخواهید این پردهای که میان شما و او هست دریده شود. خودتان را کنار میکشید، دوری میگزینید ولی به یک شکل زیبایی. انگار چنین چیزی نبوده و نشنیدهاید، بعدا هم به روی خودتان نمیآورید.
🔸این معنای وَ اهْجُرْهُمْ هَجْرآ جَمیلا است: از آنها دوری بگزین و به روی خودت هم نیاور، برای اینکه بعد بتوانی اینها را باز نصیحت کنی، ارشاد و راهنمایی کنی.
📚استاد شهید مطهری، آشنایی با قرآن، ج10، ص54
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 بشنوید | قطعه تطبیقی زیبا
🔊 #استاد_شحات_محمد_انور
🌷 سوره مبارکه #یوسف
🎵 #نغمه_بیات
🎼 به همراه تطبیق با مجموعه یوسف پیامبر ( ع) به کارگردانی مرحوم فرج الله سلحشور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱نمیرویازخیالمن...!
حاجقاسم💔
#استوری📲
نمیدانم چرا این روزها داغ دلمان تازه شده
#شهید_طهرانی_مقدم
#پدر_موشکی_ایران
#کرونا
#انتخابات_امریکا
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :
مَن كانَ باللّه ِ أعْرَفَ كانَ مِن اللّه ِ أخْوَفَ.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
هر کس خدا شناس تر باشد خدا ترس تر است.
بحار الأنوار : ۷۰/۳۹۳/۶۴.
این حدیث زیبا را حضرت آیت الله رهبر دامت برکاته صبح امروز در آغاز درس خارج خود قرائت کردند.
#حدیث
خدایا 🕋 رهایم نکن🔗
🔗🔗🔗 🔗🔗 🔗 💌هوالحق 🔗 #رمان_حورا 🖌به قلم: زهرابانو #قسمت_صد_دهم مهرزاد خیلی زود وابسته آن جمع صمیمی
🔗🔗🔗
🔗🔗
🔗
💌هوالحق
🔗 #رمان_حورا
🖌به قلم: زهرابانو
#قسمت_صد_یازدهم
حاج خانم در جواب همسرش پاسخ داد: امیر مهدی رو خودت بزرگ کردی حاجی. اون حتما یه چیزی تو دختره می بینه که انتخابش کرده. بریم ببینیم خدا چی میخواد. پسری که من و شما بزرگش کردیم و با ایمانه حتما دختری ک دیده دختر خوبیه.
_باشه خانوم. سپردم این وصلت رو به جدم حضرت زهرا. هر چی خودش خواست انشالله ک درسته. برم بیرون و برگردم اگر شد زنگ بزنیم برای اجازه گرفتن از خانواده حورا خانم.
****
_سلام علیکم. خوبین ان شالله؟
_سلام. بفرماین.
_من پدر امیر مهدی هستم. غرض از مزاحمت جناب ما امرمون خیره اگه خدا بخواد.
شما دایی حورا خانم هستین دیگه؟
_بله بله خواهش میکنم بفرمایین.
_ما می خواستیم اگه بشه فردا شب برای خواستگاری حورا خانم مزاحمتون بشیم.
آقا رضا کمی مکث کرد. نمیدانست چی بگوید ولی خودش را جمع وجور کرد وگفت:شما از کجا حورا خانم ما رو می شناسین؟
_ حورا خانم دوست عروس بنده هستن. گویا هم دانشگاهین. برای عقد عروس و پسرمم اومدن حرم و من دیدمشون. خانم ما عم خیلی از حجب و حیای دختر خواهر شما خوشش اومد و پسرمونم که...
خنده ای کرد و گفت: قضیه اون یک دل نه صد دله حاج آقا.
برای اولین بار بود کسی او را حاج آقا صدا می کرد.
_ خلاصه ما هم شمارتونو از عروسمون گرفتیم تا مزاحمتون بشیم برای امر خیر. شاید فرجی شد و این پسر ما هم از مجردی و تنهاییش دراومد.
_پسرتون چی کاره اس؟
_ امیر مهدی ما تو مغازه انگشتر و عطر فروشی سمت حرم کار میکنه. در اصل من دو دهنه مغازه دارم که یکیش مال پسرامه یکیشم یه جوونی رو گذاشته بودم برای فروشندگی که چند روزی اومد اجازه گرفت که بره سفر.
_آهان که این طور. باشه ما فرداشب منتظرتونیم.
_خیلی ممنونم. ببخشیدآقای؟؟
_ ایزدی هستم.
_ بله جناب ایزدی پس ما مزاحمتون میشیم.
_ اختیار دارین. امری دیگه نیست؟
_ عرضی نیست. التماس دعا یا علی خدانگهدار.
_ خدافظ
پدر امیر مهدی نفس عمیقی کشید وگفت: بفرما حاج خانم به امیر مهدی بگو خودشو واسه فردا شب اماده کنه.
_نه من نمیگم خودت برو یه سر بزن مغازه اونجا ببینش بهش بگو.
_باشه پس خودم میگم بهش .
امیر مهدی مشغول مغازه و مشتری ها بود که پدرش را دید و گفت: عه سلام بابا. خوبین؟
_سلام پسرم. بیا کارا رو ول کن. یه دقیقه باهات حرف دارم.
امیر مهدی گفت: چشم شما برین بشینین من مشتری ها رو جواب کنم میام.
بعد از اینکه مشتری ها رفتند، دو فنجان چای برای خودش و پدرش ریخت و گذاشت روی میز.
_ من در خدمتتم بابا جون.
_ببین بابا جون زندگی شوخی بردار نیست. باید تا آخرش وایستی. ببینم تو اصلا حورا رو دوست داری؟
امیر مهدی که خیلی خجالتی بود کمی من و من کرد ولی چیزی نگفت.
_ ای بابا خوب دوسش داری دیگه.
پس برو و خودتو واسه فردا شب اماده کن.
امیر مهدی مات و مبهوت مانده بود. با تعجب گفت: واقعا بابا ؟؟
_آره برو دیگه.
_ پس مغازه چی میشه؟
_برو من در مغازه هستم. خسته شدم زنگ میزنم داداشت بیاد. تو خیالت راحت باشه پسرم.
امیر مهدی از ذوق نمیدانست چه بگوید.
اول به آرایشگاه رفت و بعد هم سری به بوتیک ها زد و کت و شلوار قشنگی خرید. آن قدر خوشحال و ذوق زده بود که ماشین ها را دو تا یکی رد می کرد که زودتر به مقصد برسد.
&ادامه دارد...
🔖خدایـــارهایم نکــــن🔗
🔖 @khodayarahaymnakon
🔗🔗🔗
🔗🔗
🔗
💌هوالحق
🔗 #رمان_حورا
🖌به قلم: زهرابانو
#قسمت_صد_دوازدهم
روز سوم شد و روز آخر.
آخرین یادمانی که می خواستند بروند شلمچه بود.
از درب ورودی کفش هایشان را درآوردند.
ازطرفی اذان را هم گفته بودند و برای نماز جماعت می خواستند برسند.
سنگ و کلوخ های ریز وارد پایشان میشد. ولی این باعث نمیشد که سرعتشان برای رسیدن به نمازجماعت کم شود.
نمازجماعت را که خواندند، بیشتر کاروان ها آماده برگشتن شدند اما کاروان مهرزاد اینها تازه آمده بودند.
بعد ازگشتن درفروشگاه کوچک شلمچه آقای یگانه بچه ها را به گوشه ای روی خاک ها راهنمایی کرد.
و خودش ایستاد برای روایتگری
_بچه ها برای بار چندم میگم براتون؟! نمیدونم چیکار کردید که اینجوری دعوتتون کردن.
بعداز چندین سال که دارم برای روایتگری میآم، اولین سفرمه که این دعوت شدن های خاص رو میبینم.
روبه روتون کربلاست و پشت سرتون مشهد.
همینطور که آقای یگانه می گفت همه مخصوصا مهرزاد ناله میکردند و به پهنای صورت، اشک می ریختند.
_بزارین ادامه اش رو بگم. تو بین الحرمین نشستین. امشبم که شب جمعه است.
شب زیارتی اربابمون حسینه.
از همه مهمتر ایام، ایام شادی و سرور ائمه است. نیمه شعبان تو راهه.
بیاید همه با هم حدیث کسایی تقدیم کنیم به اهل بیتمون و اونایی که بین ما بودند و الان نیستند.
بیاین از امام رضا و امام حسین و این شهدایی که تو جمعشون بودیم و داریم برمی گردیم، بخوایم سند کربلا رو برامون امضا کنن تا سال دیگه این موقع ان شالله کربلا باشیم.
آقای یگانه شروع کرد به خواندن حدیث کسا و بچه ها از خود بی خود شده بودند.
عجب حال و هوایی بود.
بعد از آن هرکدام گوشه ای اختیار کردند. یکی نمازمیخواند..
یکی در سجده بود..
یکی مشغول خاک جمع کردن بود..
اقای یگانه فرصتی به همه داد برای وداع با شهدا.
صبح روز بعد با دل هایی شکسته و حالی پرازمعنویت آماده می شدند.
هیچ کدام دلشان راضی به رفتن نمی شد عجیب خو گرفته بودند به آن جا.
معراج شهدا آخرین جایی بود که رفتند.
نوای مداحی شهیدگمنام پخش می شد.
عکس و فیلم مادران شهدایی که تفحص شده بودند را هم گذاشته بودند.
دو شهید گمنام هم آورده بودند.
آن ها دقیقا روزی که کاروان آقای یگانه وارد خرمشهر شد پیدا شده بودند.
باز هم نشانه...
باز هم دعوت خاص شهدا...
آقای یگانه درحالی که خودش اشک می ریخت، تنهاجملاتی که توانست بگوید این بود
"بچه ها چی کارکردین شماها؟ چیکارکردین که شهدا این طوری دارند با ما عشق بازی میکنند؟ انگار راست قامت ازبدو ورودتون ایستادند تا به شما خوش آمد بگن. انگار که شماها مهمونای خاص شهدا بودین."
بعد این جملات، بچه ها دیگر جانی برایشان نمانده بود از بس که گریه کرده بودند.
به ایستگاه قطار رفتند و بعد از رفتن به قم و زیارت درقم وجمکران برگشتند به سمت مشهد.
&ادامه دارد...
🔖خدایـــارهایم نکــــن🔗
🔖 @khodayarahaymnakon
(تقویم همسران)
✴️ جمعه 👈 23 آبان 1399
👈 27 ربیع الاول 1442👈 13 نوامبر 2020
@taghvimehamsaran
🏛مناسبت های دینی و اسلامی .
🌙⭐️ امور دینی و اسلامی .
🌗 امروز ساعت ۵۰ : ۱۹ قمر وارد برج عقرب می شود .
❇️ امروز روز شایسته ای است برای امور زیر :
✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن .
✅ تجارت و داد و ستد.
✅ و مطالبه حق و حق خواهی نیک است .
✈️مسافرت : مسافرت بعد از ظهر خوب و سودمند و خیر دارد .
👶 برای زایمان خوب و نوزادش زیبا و دوست داشتنی خواهد شد . ان شاء الله
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌗 این روز از نظر نجومی روز مناسبی است و برای امور زیر نیک است .
✳️ کودک به مهد نهادن .
✳️ فروش جواهرات .
✳️ خوردن نوشیدنی ها .
✳️ و آغاز معالجه نیک است .
🔲 این مطالب تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است اختیارات بیشتر را در تقویم بخوانید.
💑 انعقاد نطفه و مباشرت
👩❤️👩 مباشرت امروز....# فرزند پس از وقت فضیلت نماز عصر دانشمندی معروف و با شهرت جهانی گردد . ان شاء الله .
👩❤️👨 امشب : امشب ( شب شنبه ) ، مباشرت قمر در عقرب است .
💇💇♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) ، پشیمانی دارد .
💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن....
#خون_دادن یا #حجامت، زالو انداختن باعث ایمنی از ترس است .
✂️ ناخن گرفتن
جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕👚 دوخت و دوز.
جمعه برای بریدن و دوختن، #لباس_نو روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود..
✴️️ وقت استخاره
در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است
😴 تعبیر خواب...
خواب و رویایی که امشب (شبِ شنبه)دیده شود تعبیرش در ایه ی ۲۸ سوره مبارکه " قصص" است.
قال ذالک بینی و بینک ایما الاجلین قضیت ...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که فرد مهمی نزد خواب بیننده برود. ان شاء الله شما چیزی همانند ان قیاس گردد...
کتاب تقویم همسران صفحه 115
❇️️ ذکر روز جمعه
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه #یانور موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد .
💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به #حجة_ابن_الحسن_عسکری_عج . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌸زندگیتون مهدوی 🌸