📝 حجاب و بیحجابی مساوی نیستند
#دانشطلب
🔸 حجاب در ایران مثل زبان فارسی است و بیحجابی مانند زبانی بیگانه. حفاظت از زبان ملی لازم است و باید قانون داشته باشد اما در طرف مقابل کوچکترین محدودیتی برای فارسی را جز با «فاجعه» نمیتوان توصیف کرد.
🔹 جامعه ما درباره حجاب دوپاره شده انگار که به تدریج و با تبلیغاتِ خارجی دو زبانه شده باشد؛ یکی ایرانی و دیگری غیرایرانی. حیرتانگیز است که یک عده این دو را کنار هم قرار میدهند و توقعِ رفتار مساوی دارند!
🔸 ایران اگر کشور اسلامی هم نبود باز پوشش و برهنگی در آن مساوی نمیشد. تهی کردن ایران از فرهنگش و فرض کردنِ یک محیط خلأ که در آن هر انتخابی با متضادش مساوی باشد رفتاری عمیقا ضدایرانی است.
🔹 اگر کسی عملی ضدحجاب انجام بدهد آن را واکنش به قانونِ حجاب میدانند و توجیه میکنند، اما آیا رضاخان هم واکنش به اجبار بود؟ یا برعکس، فرهنگ اسلامی با هجومی سراسری و خشن برای غربی شدن مواجه بوده؟
🔸 اردوغان دو دهه در قدرت است اما هنوز نتوانسته حق حجاب را به قانون اساسی وارد کند. وقتی اقلیتِ لائیک در ترکیه اینقدر بسته و متعصب هستند چرا در ایران باید شعار مدارا و آزادی را از سکولارها باور کنیم؟
🔹 رفتار مساوی نه معنی دارد نه اگر طرف مقابل قدرت بگیرد تساوی خواهیم دید. مثل ترکیه یا رژیم پهلوی حجاب را منزوی خواهند کرد و اهمیتی هم به نظر اکثریت نمیدهند. ادبیاتشان نیز همین را تأیید میکند.
🔸 اُمل، لچک به سر، کلاغ سیاه، شپشو، دهاتی، کیسه زباله و... فقط بخشی از توهین و تحقیرهایی است که قشر روشنفکر و غربگرا علیه چادر و روسری تولید کردهاند. آیا ممکن است زبانشان شیطانی باشد اما رفتارشان انسانی؟
@onsoo_ir
📝 مذهبیها را بزنید، سکولارها را نه!
#دانشطلب
🔸 در توصیفِ پریشانبافیهای حساممظاهری همین بس که میگوید من فقط با مناسک مذهبی کار دارم. دایم با چماقِ مناسکی شدن مذهبیها را زیر سوال میبرد و کاری ندارد که در طیف سکولار هم مناسک رو به گسترش بوده و انواع انحراف و رفتارهای تخریبی و ضدفرهنگی در بخشهای دیگر جامعه دیده شده.
🔹 خودش را جامعهشناس و متخصص مناسک فرض کرده (خودش به خودش تخصص داده) اما بیتوجه به اینکه جامعه پدیدهای به هم پیوسته است و نفی یک طرف به معنای کمک به طیفهای دیگر است با ژستِ تنزهطلبانه از مسئولیت نقد به سکولارها (در واقع: از دست دادن لایک) شانه خالی میکند.
🔸 نمیفهمد تحلیلِ جامعه با تاریخ فرق دارد و اگر تاریخ ایستا است و میشود در آن بر یک پدیده متمرکز شد اما امر معاصر پیوسته در تحول است و تنزه در آن معنی ندارد؛ محصولِ نمادین از علومانسانی وارداتی که نه میداند هر تفسیری تغییر است نه به زشتی کلاهبرداری اهمیت میدهد.
🔹 از یلدا تا ولنتاین، از بلکفرایدی تا ارتحالدی، از چهارشنبه سوری تا سیزده به در، از کنسرت تا استادیوم انواعی به شدت بیمارگونه و زیانبار از مناسک را شاهد بودهایم. زیرِ روکش ایرانی افراطیترین نمایشهای غربگرایی، گریز از خود و روانپریشیهای گروهی رو به گسترش بوده است.
🔸 آیا سگگردانی صورت مناسکی ندارد؟ زیارت کورش چطور؟ کافهنشینی و مالگردی مناسکی نیستند؟ انواع تظاهرها و قشربندیها برای ستیزهای هویتی اختراع نشده؟ نوکیسگی، کنسرت و استادیوم را در بدترین شرایط تحریمی و همزمان با فقر و فلاکتِ اکثریت، به مهمترین مسائل کشور تبدیل نکرد؟
🔹 مردم به خاطر رسانه و شبکه از هم دور شدند و نیاز به رفتار گروهی را با حضور در مناسک نشان میدهند. مجازی همزمان که نیاز به مناسک را گسترش داده بهترین وسیله برای تبلیغ واکنشهای جمعی (و حتی شورشی) هم هست. اما جماعتِ سیاستزده هرگز حاضر میشوند مجازی را نقد کنند؟
🔸 مناسکِ مذهبی ایمنترین نوع از نظر آسیبها و تهدیدهای اجتماعی هستند. وظیفه حکومت است که انواعِ مطلوب را گسترش بدهد یا در مسیرهای بهتری بیاندازد. نقدشان هم لازم است اما نه از زبان کسانی که توقع دارند جمهوری اسلامی مثل حکومتهای سکولار و به نفع مخالفانش اقدام کند.
🔹روایت آنسوی ماجرا | @onsoo_ir