حرفهای سمی مانند گلولههاس واقعی نه تنها میتوانند زخمی کنند، بلکه قادرند دیگران یا خودمان را به معنای واقعی کلمه بکشند.
-کتابِ "آدمهای سمی"
#Part_of_book
دیوانگی
عاشق که میشوی
همهی قرارها یادت میرود
فراموش میکنی
زیر باران خیس میشوم
سوارهها همواره بیشتر از پیادهها عجله دارند
کسی نگه نمیدارد بپرسد:
- مگر عاشقش تو را جا گذاشته؟
مجنونها همه دیوانه بودهاند
باورشان میشده لیلی سر قرار میآید
پس تمام عمر را خراج این انتظار دادهاند
من هم منتظر میمانم و میدانم نمیآیی
یادت نرود از دیوانگیام بنویسی
هر چند مرا همیشه جا گذاشتهای
اما جفای تو عین عاشقی است
به تیر وفایت تمامم نکن
1378/11/8
-کتابِ "من فقط گریهها یادم مانده است"
#Part_of_book
IsamEuphoria-Isam.mp3
زمان:
حجم:
7.7M
بگو تو حسی که دارمو داری
منو تو لیوان شراب خالی و
میگیره ابرا دوباره حسو از ما
ایفوریا روی ماری
نفسا تند میشه رو دوپامین
میرقصیم دوتایی یه نور پایین
گم میشیم تنها نصف شب
دیوونگی با تو نداره حد
#Music
"اوپال؛ opal"
یازده ماهگیِ اوپال❤️
پنج فروردین - 1:43
یک سال از زمانی که اوپال بهوجود اومد میگذره
یک بار با 1.1k اوپال فیلتر شد و این دومین نسخه از اوپاله، 510 نفری که الان پیش همدیگن
خیلی خوشحالم که الان اینجایین، وجود شما واقعا ارزشمنده
حس عجیبی دارم و نمیدونم چی بگم
ازتون ممنونم که اینجایین و داریم با هم یک سالگی اوپال عزیزمون رو جشن میگیریم❤️
هدایت شده از لالاییِ خاکستری؛
درودی بعد از بدرودی طولانی.
استردادِ قبلم؛ [ شاید نه همون آدمِ قبل، هیچکدوممون بعد از گذشت زمان خودِ گذشته نخواهیم شد، یه مرزایی هست که یکی دوتا نیستن و هیچکس ازین قائده جا نمیوفته.. تو این مرزا یهو همه چی میشکنه و صدالبته ساخته میشه!
آرزومندبرای ساختن های زیبا ]
خوشحالم که تصمیم گرفتم حتی برای یه دوره موقت چنل رو برگردونم...
امیدوارم همون جمعِ قبلی، همون شادی و غما و سفید و سیاهای قبلی رو بین خودمون تقسیم کنیم؛
-
[کودکان، دیوانهام خوانند و پیران، ساحرم.
من تفریگاهِ ارواحِ پریشان خاطرم.]
-
لینک ناشناس برای گفت و گوهایِ صمیمی و قبل؛
https://harfeto.timefriend.net/16799364010249