❗️آسودگی ما عدم ماست...❗️
♨️فیتیله چراغ سال ۹۸ هم به انتهای خودش رسید؛ اگر قرار بود با کمک این چراغ بخشی از مسیری که رو به رویمان است را را بپیماییم باید میرفتیم و بسته به کم و بیش سرعت ما چیزهایی را از دست دادیم و به همان میزان برایمان میشود سِنالحسرة(سال حسرت)
🔅البته با روشن شدن فیتیله چراغ سال ۹۹ باید با سرعت بیشتر جبران کنیم.
🔶سالی پر از حوادث تلخ و شیرین داشتیم؛ اگر چشمهایمان را بشوییم و جوری دیگر ببینیم طعم متفاوت این تلخیها و شیرینیها را حس میکنیم. خلاصه جمهوری اسلامیست و باید نگاهمان را حداقل به نگاه امامین انقلاب متمایل کنیم.
🔸این طعم متفاوت را خصوصا در زمستان امسال بیشتر میشود حس کرد. اتفاقاتی که با حجم خاص خودشان تزریقات جدیدی را به انسان داشت.
🔘شهادت حاج قاسم، ماجرای دردناک هواپیما، انتخابات و بحران جهانی کرونا که در ابتدای سال جدید هم در حال دست و پنجه نرم کردن با این مهمان ناخوانده هستیم. از خانه نشینی گرفته تا برخورد با عده ای متحجر که درب حرم میشکنند و خواسته و ناخواسته پشت رد پای شیعه انگلیسی قدم میزنند...
🔵در سالهایی از زندگیم احساس میکردم هیجان انقلابی بودن و مبارزه فقط در زمان قبل انقلاب و دفاع مقدس خلاصه میشد و الان تحفه بزرگی را از دست دادم.
اما در برههای دیگر فهمیدم که در زمانهی خودمان هم آنقدر اتفاق وجود دارد که باید درقبالش کُنش مناسب داشت که اگر خوب به میدان وارد شویم به همان اندازه و شاید بیشتر از زمان مبارزات با طاغوت و دفاع مقدس هیجان و لذت ناشی از مبارزه در زیر پوستمان بخزد و وجودمان را نشاط ببخشد.
🔻البته سختی ماجرا آنجاست که جنس مبارزه عوض شده است و شاید گاهی حالش نباشد، گاهی شناخت تکلیف سخت باشد و گاهی...
خلاصه که لا یکلف الله نفس الا وسعها - وسعمان را نگذاریم به پایش...
🔹در این حوادث زمستانه گرچه در اتفاقات شیرینش هم سوزی خوابیده بود که هنوز هم سوز دارد یادآوری آن ایام؛ اما در خود حس میکردم تجربهای به کوله بار خلوت از تجربهام اضافه شده است. مثل کارگاه آموزشی چند روزه و فشرده که با وجود خستگی بسیار سود خوبی عاید انسان میشود.
✅بعد از عبور از آن اتفاقات ولو تلخشان، حس آرامش یا نوعی شور در زیر پوست بدنم میخزید که با این اتفاق ضخامت پوستمان به سمت کلفت شدن میل میکند.
حس میکردم از یک آزمونی بیرون آمدم گرچه نتوانستم نمره قابل قبولی کسب کنم اما حضور در آن آزمون من را پخته تر کرد...
اما خوشا به حال آنان که وسعشان را گذاشتند که قطعا پخته که هیچ، خوب جا افتادهاند- لایکلف الله نفسا الا وسعها...
✔️گاهی به روزهایی که با دوستان کنار هم به خاطر شنیدن اتفاقاتی مثل مرغی که ذبحش میکنند بال بال میزدیم،
وقتی روال زندگیمان از حالت عادی خارج میشد و حتی اگر متضمن ضررهای ریز زندگی عادی روزمره میشدیم؛ که شاید به خاطر بیارزشی حتی اسمش را ضرر گذاشتن هم نباید گذاشت؛
وقتی حوصله چیزی را به خاطر فشارهای ناشی از اتفاقات نداشتیم
و...
وقتی به آن روزها نگاه میکنم و حسی که بعد فشارهای مختلف داشتیم، میگویم هر کس تجربه این فشارها را ندارد خیلی چیزها ندارد و دوست دارم دوباره ساعاتی به آن ایام برگردم.
🔸وقتی یاد صبحی که خبر هواپیمای اوکراینی پخش شد در ذهن میاید...
چه حس بدی بود... البته هنوز ابهامات و نقاط نامشخصی هست که باید مشخص شود...
عجب حسی بود وقتی سردار حاجیزاده صحبت میکرد... اعتراضات دانشگاه...
❇️شاید کلید قفل ماجرا همین باشد؛ از حالت عادی و روزمره خارج شدن...
زندگی روزانه ما چقدر روزمرگی دارد؟!
❗️فارق از اینکه این اتفاقات آزمونهای الهی هستند و یک سری را غربال میکند؛ عدهای را از صحنه به در میکند-البته خودشان به جاده خاکی منحرف میشوند- و عدهای الماس وجودشان را خالصتر میکند و عدهای مثل من که بلد نیستند چطور از این اتفاقات استفاده کنند در برابر خالص سازی مقاومت میکنند
جدای از این بحث ها
شاید میخواهد به عده ای چون من بفهماند که سکون را رها کن وگرنه زخم بستر میگیری در تاریخ و زمین گیر میشوی؛
شاید هشداری است از سوی پروردگار عالم که با تکان دادن ماهیچههای کرخت تاریخ، فکر و عمل خوابزده امثال من را هم به تکان وا دارد که از قافله عقب نمانیم...
🔴وای بر امثال من که دیر بجنبیم که قافله حق رفته و دستمان کوتاه مانده و شاید، شاید یک برچسب انقلابی بر پیشانیمان زده شده باشد که سیاهی پشتش نمایان نباشد اما چه فایده که از بی حرکتی سیاه روییمان نمایان است...
🔻الله الله از نشناختن تکلیف
الله الله از نرفتن به سوی تکلیف چون دلمان نمیخواهد
🔆میگویند بوی ظهور میاید اما طبیعیست مشام خواب رفته ما نفهمد
الله الله از رو سیاهی زمان ظهور...
پ.ن: ادعایی مبنی بر اینکه نگاه بنده به نگاه امامین انقلاب نزدیک است و این متن بر همان اساس نوشته شده وجود ندارد.
#دل_نوشت
✍️محمد هوشنگ
@orbital_nghelab