eitaa logo
عُرف عرفان ( حکایت عارفان )
1.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
11.4هزار ویدیو
86 فایل
نشر معارف اهل بیت مصطفی علیهم صلواه الله . ترویج عرفان حقیقی شیعه و علمای عامل و اساتید بنام حوزه های علمیه جعفریه و احادیث .
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 معجزات حضرت : 🌴 روایت اول مسیب، یکی از زندانبانان امام موسی کاظم علیه السلام می‌گوید: سه روز قبل از شهادت امام مرا طلبید و فرمود: امشب عازم مدینه هستم تا عهد امامت پس از خود را به فرزندم علی واگذار کنم و او را وصی و خلیفه خود نمایم😢. گفتم: آیا توقع دارید با وجود این همه مامور و قفل و زنجیر، امکان خروج شما را فراهم کنم؟! فرمود: ای مسیب، تو گمان می‌کنی قدرت و توان الهی ما کم است؟ گفتم: نه، ای مولای من. فرمود: پس چه؟ گفتم: دعا کنید ایمانم قوی‌تر شود . امام چنین دعا کرد: خدایا او را ثابت‌قدم بدار. سپس فرمود: من با همان که ( وزیر حضرت سلیمان علیه السلام ) تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از یمن به فلسطین آورد، خدا را می‌خوانم و به مدینه می‌روم. ناگهان دیدم امام دعایی خواند و ناپدید شد. اندکی بعد بازگشت و با دست خود زنجیرهای زندان را به پای مبارک بست. سپس فرمود: من پس از سه روز از دنیا می‌روم. من به گریه افتادم. فرمود: گریه مکن و بدان که پسرم علی ابن موسی الرضا پس از من، امام توست.
💠 معجزات حضرت : 🌴 روایت دوم ابویوسف و محمد بن حسن که دو نفر از اصحاب ابوحنیفه ( دشمنان اهل بین ع) بودند، در زندان سندی بن شاهک به ملاقات علیه السلام رفتند. در بین راه با هم می گفتند: ما چیزی از موسی بن جعفر کم نمی آوریم. یا مساوی او هستیم، یا مشابه او. وقتی به خدمت حضرت رسیدند و مقداری نشستند، یکی از مأمورین زندان وارد شد و گفت: نوبت کاری من تمام شده و از خدمت شما می روم. اگر بیرون زندان کاری دارید بفرمائید، تا مرتبه دیگر که نوبت خدمت من می شود و مجدداً باز خواهم گشت، نتیجه اش را تقدیم کنم. 🌴 حضرت فرمودند: کاری ندارم. وقتی آن مرد رفت، حضرت به ابو یوسف رو کرد و فرمود: عجیب است، او امشب می میرد. آن وقت به من میگوید اگر کاری داری بگو انجام دهم. ابویوسف و محمد بن حسن بهت زده پس از خداحافظی از زندان بیرون آمدند، در حالی که به یکدیگر می گفتند: ما آمده بودیم بحث حلال و حرام کنیم. او از امور غیبی خبر داد. زمان مرگ امری است نهانی. از کجا می دانست؟! سپس آن دو فردی را مأموریت دادند تا آن مأمور زندان را تا فردا تعقیب کند و آنها را از وضع او مطّلع نماید. آن مرد نیز وی را زیر نظر گرفت و شب را در مسجد محله که نزدیک خانه آن مأمور بود، خوابید. صبحگاهان دید فریاد عزا بلند است و مردم به داخل خانه وی آمد و شد میکنند. پرسید: چه خبر است؟ گفتند: فلانی دیشب از دنیا رفت. این مرد پیش ابو یوسف و محمد بن حسن آمد خبر مرگ آن مأمور را آورد. 💠 مجدداً این دو به ملاقات حضرت آمدند و گفتند: معلوم شد شما به حلال و حرام دین خدا آگاهید. ولی زمان مرگ او را که از است از کجا دانستید؟ حضرت فرمود: از دروازه های الله ص است که به روی حضرت گشودند ( اَنا مَدینهُ العلمِ وَ عَلیُُ بَابُهَا ) و سپس آن علم الهی از هر امام به امام بعدی منتقل شده است.
💠 معجزات حضرت : 🌴 روایت سوم علی بن مغیره گوید: همراه امام علیه السلام در مِنی می‌رفتیم که با زنی روبه‌رو شدیم که که فرزندان کوچکش به دورش حلقه زده بودند و همگی سخت می‌گریستند. امام فرمود: چرا گریه می‌کنید؟ زن که امام را نمی شناخت گفت: تنها سرمایه من و این فرزندان یتیمم گاوی بود که از شیرش زندگی را می‌گذراندیم. اینک گاو مُرده و ما درمانده شده‌ایم. امام فرمود: آیا دوست داری آن گاو را زنده سازم؟ گفت: آری، آری! 🍀 امام به گوشه ای رفت و دو رکعت نماز خواند و دست به سوی آسمان گرفت و دعا نمود. آنگاه کنار گاو مرده آمد و ضربه ای به پهلوی گاو زد. ناگهان گاو زنده شد و از جا بلند شد. 🤗 زن با دیدن این صحنه فریاد زد: بیایید که قسم به خدای کعبه، او عیسی بن مریم است! مردم ازدحام کردند و به تماشای گاو و سخنان زن مشغول شدند و امام خود را در بین مردم گم نمود و به راه خود ادامه داد
💠 معجزات حضرت 🌴 روایت چهارم ابوبصیر از امام علیه السلام پرسید: امام با چه نشانه‌هایی شناخته می‌شود؟ فرمودند : امام راستین صفاتی دارد که 🍀 اولین و مهم‌ترین آن این است که امام قبلی معرفی‌اش کرده باشد. همان گونه که رسول خدا علی بن ابیطالب علیه السلام را معرفی کرد، هر امامی نیز باید امام پس از خود را معرفی نماید. 🍀 نشانه‌ی دیگر آن است که هر چه از او می‌پرسند، جواب بدهد و از هیچ چیز بی‌خبر نباشد. 🍀 نشانه‌ی دیگر اینکه هرگز در دفاع از حق سکوت نکند، از خبر بدهد و به همه‌ی زبان‌ها سخن بگوید. سپس فرمود: هم اکنون نشانه‌ای به تو می‌نمایم که قلبت مطمئن شود. 🌷 در همین حال مردی خراسانی وارد شد و شروع کرد به عربی سخن گفتن، اما امام پاسخش را به فارسی داد. مرد خراسانی گفت: من خیال می‌کردم فارسی متوجه نمی‌شوید. امام فرمودند: سبحان الله! اگر نتوانم جوابت را به زبان خودت بدهم، پس چه فضیلتی بر تو دارم؟ سپس فرمود: ⚘ امام کسی است که سخن هیچ فردی بر او پوشیده نیست. ⚘ او کلام هر شخص و هر موجود زنده ای را می فهمد. ⚘ امام با این نشانه‌ها شناخته می‌شود و اگر اینها را نداشته باشد، امام نیست.
💠 معجزات حضرب : 🌴 روایت پنجم علی بن صالح طالقانی ( از شیعیان ) گوید: در یک سفر دریائی کشتی ما دچار طوفان شد و تمام افراد غرق شدند. من نیز به تخته ای چسبیده بودم و سه روز با مرگ دست و پنجه نرم می کردم تا به لطف الهی امواج دریا مرا به جزیره سرسبزی انداخت، از شدت خستگی از حال رفته بودم، سرانجام از سر و صداهای مبهمی وحشت زده از جای جستم. دیدم دو حیوان عجیب و غریب به جان هم افتاده و سر و صدا می کنند، چشمشان که به من افتاد به داخل دریا جهیدند، در این هنگام پرنده عظیمی که در حال فرود بود توجه مرا جلب نمود، این پرنده در دامنه کوهی که نزدیک من بود برابر غاری بر زمین نشست. 🍀 حس کنجکاوی من تحریک شد، برای تماشای بهتر این پرنده غول پیکر برخاستم و خود را لابه لای درختان پنهان کردم و به او نزدیک شدم ولی وقتی وجود مرا حس کرد بال گشود و پروازکنان دور شد. 🍀 آهسته به غار نزدیک شدم، ناگهان از درون غار صدای تسبیح و 🌷 ذکر شریف لا اله الا الله، الحمدلله الله اکبر و تلاوت قرآن🌷 به گوشم خورد. خوشحال جلو رفتم، نزدیک درب غار که رسیدم، صدائی از درون غار بیرون آمد: اُدخُل یَا عَلی بن صَالح الطّالقانی. (علی بن صالح طالقانی به فرما داخل، خدا تو را رحمت کند). 🍀 بکلّی ترس من زائل شد وارد شدم و سلام کردم. مردی جلیل القدر، خوش سیما و درشت چشم نشسته بود که جواب سلام مرا داد و فرمودند: خداوند ترا به تشنگی و گرسنگی و ترس امتحان فرمود و سرانجام بر تو مرحمت نمود، ترا از سختیها رهانید، من می دانم که در فلان ساعت سوار کشتی شدی و این مدّت در سفر دریائی بودی و در این تاریخ دچار حادثه شدی و سه روز سرگردان امواج بودی و تصمیم گرفتی به خاطر سختیها دست به خودکشی بزنی و خود را به دریا بیفکنی وغرق سازی، ولی پشیمان شدی و در فلان موقع نجات یافتی و نزاع آن دو حیوان دریائی بیدارت کرد و پرنده عظیم حواست را بدین جا جلب نمود، بیا بنشین، خدای ترا رحمت کند. 🍀 قصه عجیبی بود، گفتم: شما را به خدا قسم! احوال مرا از کجا دانستی؟ 🌴 فرمودند: خدای دانای مرا مطّلع فرموده است، همو که همواره تورا می بیند سپس فرمود: گرسنه هستی و دعائی نمود که متوجه مضمون آن نشدم، فقط دیدم غذائی حاضر گشت. فرمودند: بیا از روزی خدا بخور من هم خوردم، عجب غذائی تا کنون بدان خوبی نخورده بودم همچنین مرا به همان طریق آبی گوارا نوشاند و آنگاه دو رکعت نماز خواند و فرمود: دوست داری به شهر خود برگردی؟! گفتم: چگونه چنین چیزی می شود؟ فرمود: است که ما در حق دوستانمان می کنیم و سپس دعائی خواند که نفهمیدم و فقط قسمت کلمه (هم اکنون هم اکنون) را فهمیدم. توده های ابری بر در غار دیده شد که تک تک نزدیک می آمدند و به صدای رسا می گفتند: سَلامُُ عَلیکَ یَا وَلیُّ الله وَ حُجّته. او جواب می فرمود: عَلیکَ السَّلام و رَحمهُ اللهِ و بَرکاته ای ابر مطیع به کدام سمت میروی؟ ابر پاسخ می داد: فلان جا . سپس می پرسید: ابر رحمتی یا ابر بلا؟ بارش رحمت می بری یا بارش عذاب؟ ابر پاسخ می داد. سرانجام ابر درخشان بزرگی پدیدار شد و پس از سلام و جواب،امام از او پرسید: کجا می روی؟ ابر پاسخ داد: طالقان . پرسید: ابر رحمتی یا ابر عذاب؟ گفت: ابر رحمت. فرمود: این امانت الهی را بخوبی تحویل بگیر و به طالقان برسان. ابر گفت: سَمعاً و طَاعهً، شنیدم و مطیع فرمانم. فرمود: فَاستَقِرّی بِاذنِ اللهِ عَلیَ وجهِ الاَرضِ. (با اذن الهی بر زمین قرار گیر. ) ابر بر زمین مستقر شد، او بازوی مرا گرفت و مرا بر فراز ابر نشاند. گفتم: شما را به خدای بزرگ و بحق رسول خدا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و بحث سیدالوصیین امیرالمؤمنین و ائمه هدی علیهم السلام سوگند می دهم خود را معرفی کنید که سخت مورد مرحمت الهی هستی و جلیل القدر. فرمودند: ای علی بن صالح، زمین هرگز به اندازه لحظه ای از حجّت الهی خالی نمی شود و همواره حجّت الهی در زمین خواهد بود یا به صورتی آشکار و یا به صورتی مخفی، من حجت ظاهر و باطن و حجت جاودان الهی و وصی رسول خدا در این زمان، هستم. من متوجه امامت حضرت و پدرانش شدم. 🌷 حضرت فرمان حرکت صادر نمود و ابر در زمان کوتاهی در کمال آرامش مرا در طالقان بر زمین گذاشت. وقتی خبر این جریان بگوش هارون الرشید ، خلیفه عباسی غاصب رسید، او را احضار نمود و ماجرایش را سؤال کرد وقتی علی بن صالح سرگذشت خود را تعریف نمود، هارون دستور قتل او را صادر کرد تا بخیال خود این معجزه حضرت را بپوشاند. فَقَتلَهئ الرُّشیدئ و قال: لا یسمَع بِهذا اَحداً
1.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علیه السلام به خــــدا ندهم به هــــمه دنــــیا نخ قــــنداقه علی اصـــغر(ع) را ‌ https://eitaa.com/orfeerfan