#چشم_برزخی
#باطن_عالم
#ملکوت_اشیاء
#اَللّهّمَّ_اَرِنِی_الاَشیاءَ_کَما_هِیَ
#جعفر_آقا_مجتهدی
💠 مرحوم آیت الله سید عبدالکریم #کشمیری فرمودند یکی از اهل علم که مورد وثوق بود نقل کردند :
روزی در مدرسه فیضیه قم با عده ای از علماء و دوستان نشسته بودیم که ناگهان جعفر آقا مجتهدی با هیبت و وقار خاصی وارد شده در کنار ما نشستند . هنوز چند دقیقه ای بیشتر نگذشته بود که ناگهان رنگ رخسارشان بر افروخته شد و به زبان ترکی پی در پی گفتند : وئور وئور ( بزن بزن ) و در مرتبه سوم گفت : دئنن یا علی وئور ( یا علی بگو و بزن ) و بعد از چند لحظه سکوت نمودند . چند لحظه بعد که به حالت عادی بازگشتند از ایشان پرسیدم چه اتفاقی افتاد ؟ با چه کسی داشتید صحبت می کردید ؟
فرمودند : دیدم در امریکا یک کسی می خواهد جان اف کندی رئیس جمهور آمریکا را بکشد ولی می ترسید و دستش می لرزید به او گفتم نترس بزن ولی باز می ترسید، مرتبه سوم گفتم یا علی بگو و بزن ، او هم یا علی گفت و زد .
همه رفقا گفتند آقا این چه حرفیه فیضیه کجا و امریکا کجا ؟
آقای مجتهدی گفتند : بله آقا جان شما بعدا رادیو را روشن کنید و خبر کشته شدن رئیس جمهور آمریکا را بشنوید . ناقل گفت بعدا رادیو را باز کردیم و در کمال تعجب خبر گشته شدن جان اف کندی را شنیدیم .
https://eitaa.com/orfeerfan
🌷به کانال عرف عرفان به پیوندید 👆
⚘بسم الله الرحمن الرحیم⚘
#برزخ_افراد
#باطن_افراد
#چشم_برزخ_بین
#عالَم_برزخ
#اِلهی_اَرِنِی_الاَشیاءَ_کَما_هِیَ
#ملکوت_اشیاء
#شیخ_رجبعلی_خیاط
#مجالس_حسینیه
💠 شیخ رجب علی خیاط(ره)
به ناگاه احساس کردم پرده های دنیا به کنار رفته اند.
بخوانید جالبه،
مرحوم عبد الکریم حامد می فرمود:
شخصی در مجالس سیدالشهدا (علیهالسلام) خدمت می کرد؛
و زیر لب این شعر را می خواند:
حسین دارم چه غم دارم؟!
شیخ رجبعلی با دیدن این شخص دردل گفت: سید الشهدا به این شخص تفضُّل خواهد کرد؛ و او را از همّ ها و غمّ هایِ قیامت نجات خواهد داد.
پس از مدتی جناب شیخ رجبعلی شبی (بین النّوم و الیقضه) دید که محشر به پا شده وامام حسین (علیه السلام ) به حساب مردم رسیدگی می کند؛
و آن شخص هم در ابتدای صف،
نزدیک حضرت قرار دارد.
شیخ رجبعلی می گفت:
به او گفتم امروز روز توست؛
گوارایت باد!
ناگهان دیدم که امام حسین(علیه السلام ) به فرشته ای امر می کند؛
که آن مرد را به انتهای صف بیندازد؛
در آن هنگام حضرت نگاهی به من کرد و با ناراحتی فرمود:
شیخ رجبعلی! ما رئیس دزدها نیستیم!
از سخن حضرت تعجب کردم،
و پس از تنبُّه و هوشیاری جستجو کردم که شغل آن مرد چیست؛
و فهمیدم که عامل توزیع شکر است؛
و شکر را به جای این که با قیمت دولتی به مردم بدهد؛ آزاد می فروشد.
#شیخ_رجبعلی_خیاط.
https://eitaa.com/orfeerfan
🏴 کانال عرف عرفان 🏴
💠 #چشم_برزخی
💥ماجرای بینی #آیت_الله_بهجت و جراح آمریکایی !
🎤 شیخ علی بهجت فرزند آیت الله بهجت نقل کردند : یک از دوستان ما در آمریکا استاد دانشگاه است، در آنجا اینقدر از #چشم_برزخی و توانایی های معنوی مرحوم آیت الله بهجت تعریف کردند که آنها مشتاق دیدار با ایشان شدند، حضرت اقای بهجت گفتند زیاد نیایند حدودا بیست نفر رسیدند خدمت آقا، خیلی جالب است ای کاش عکس های آن را به نمایش بگذارند، حضرت آقا چند جمله ای آنها را نصیحت کردند، یکی از این ها #جراح_پلاستیک بود در دل خودش گفت:
این عارفی که #چشم_برزخی دارد ای کاش می آمد من بینی او را عمل میکردم…😊 و در دلش می خندید، مجلس تمام شد و همه برای خداحافظی نزد ایشان رفتند نوبت به این پزشک که رسید حضرت آقا به مترجم گفتند:
به ایشان بگویید وقتی آنجا نشسته است دیگر در دلش به بینی من نخندد، این پزشک دق کرد و نشست.
#ملکوت_اشیاء
#الهی_اَرِنِی_الاَشیاءُ_کَما_هِیَ
#چشم_برزخی
#طی_ارض
#مقامات_عرفانی
https://eitaa.com/orfeerfan
🌷کانال عرف عرفان 🌷
💠#چشم_برزخی
💠#ملکوت_اشیاء
🌹 كر و لالی كه با #امام_زمان_(عجل الله تعالی) ارتباط داشت ولی ديگران او را مسخره مي كردند.
زمان جنگ توی محل ما بنایی میکرد و چون کر و لال بود، خیلیا جدی اش نمی گرفتند.
یه روز رفتیم سر قبر پسر عموی شهیدش ”غلامرضا اکبری“.
عبدالمطلب کنار قبر پسر عموش با انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش نوشت
”شهید عبدالمطلب اکبری“!
ما هم خندیدیم و مسخره بازی درآوردیم! هیچی نگفت، فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و با دست، نوشته اش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و آروم از کنارمون رفت…
فردای آن روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن.
جالب اینجا بود که دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و ما مسخره بازی درآورده بودیم!
☘️وصیت نامهاش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود:
⚘بسم الله الرحمن الرحیم ⚘
یک عمر هر چی گفتم به من میخندیدن!
یک عمر هر چی میخواستم به مردم محبت کنم، فکر کردن من آدم نیستم و مسخره ام کردن!
یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم.
اما مردم! ما رفتیم. بدونید هر روز با آقام امام زمان (عج) حرف میزدم.
آقا خودش گفت: تو شهید میشی...
https://eitaa.com/orfeerfan
🍀 کانال عرف عرفان 🍀
#چشم_برزخی
#ملکوت_اشیاء
#اللهم_اَرِنِی_الاَشیاءَ_کَما_هِیَ
#جعفر_آقا_مجتهدی
😡 در آن سفره غیر از خون نمی دیدم!
استاد مجاهدی قمی نقل کردند :
به خاطر دارم كه در معیت آقای مجتهدی، ناهار را میهمان یكی از دوستان بودیم. صاحب خانه بر خلاف قولی كه داده بود سفره نسبتاً رنگینی را تدارك دیده و سرگرم كشیدن غذا بود.
جناب مجتهدی كه در كنار سفره نشسته بودند غذا صرف نمیكردند ولی چشم از سفره هم بر نمیداشتند! اصرار صاحب خانه به ایشان برای طرف غذا سودی نداشت و میفرمودند:
شما راحت باشید! من چندان میلی به غذا ندارم.
دوستان میدانستند كه باید به ایشان اصرار نكنند و راحت شان بگذارند، شاید صاحب خانه تصور میكرد كه جناب مجتهدی نوع غذا را نپسندیدهاند واز آن خوششان نمیآید!
به هر حال سفره بر چیده شد و تمامی دوستان به دنبال یافتن پاسخی برای این سئوال بودند كه:
چرا ایشان گرسنه از سر سفره برخاستند و حتی لقمهای از غذا تناول نكردند؟!
فردای آن روز به خدمت شان شرفیاب شدم. تنی چند از دوستان نیز حضور داشتند. مرحوم مصطفوی از ایشان پرسید:
دیروز ظهر، چرا غذا میل نفرمودید؟!
گفتند:
آقاجان! من در آن سفره غیر از خون چیزی نمیدیدم! این غذا از پول نزول تهیه شده بود و خوردن نداشت!
ما همگی صاحبخانه را میشناختیم، مردی نبود كه آلوده به نزول باشد. زندگی متوسطی داشت و با عفاف و كفاف زندگی میكرد و هضم فرمایش جناب مجتهدی برای دوستان دشوار بود.
ساعتی گذشت و مردی كه دیروز مهمانش بودیم، آمد، هنگامی كه آقای مجتهدی برای تجدید وضو از اتاق بیرون رفتند، آقای مصطفوی از آن مرد پرسید:
غذای دیروز را از چه پولی تهیه كرده بودید؟!
گفت:
من به آقا قول داده بودم كه برای ناهار غذای سادهای تهیه كنم ولی همسرم اجازه نداد و گفت كه ما باید به بهترین وجه از این مرد خدا پذیرایی كنیم! من هم ناگزیر شدم كه از همسایه خود حاجی فلان مقداری پول قرض كنم!
آقای مصطفوی كه همسایه آن مرد را خوب میشناخت، گفت:
حالا معلوم شد كه چرا آقای مجتهدی دیروز غذا نخوردند، همسایه این مرد در بازار قم به دادن نزول و گرفتن بهره پول مشهور است و چون غذای دیروز از پول ربا تهیه شده بود، #جعفر_آقا تمایلی به خوردن آن نشان ندادند و امروز هم فرمودند: در آن سفره غیر از خون نمیدیدم!
https://eitaa.com/orfeerfan
💠#چشم_برزخی
💠#ملکوت_اشیاء
🌹 كر و لالی كه با #امام_زمان_(عجل الله تعالی) ارتباط داشت ولی ديگران او را مسخره مي كردند.
زمان جنگ توی محل ما بنایی میکرد و چون کر و لال بود، خیلیا جدی اش نمی گرفتند.
یه روز رفتیم سر قبر پسر عموی شهیدش ”غلامرضا اکبری“.
عبدالمطلب کنار قبر پسر عموش با انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش نوشت
”شهید عبدالمطلب اکبری“!
ما هم خندیدیم و مسخره بازی درآوردیم! هیچی نگفت، فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و با دست، نوشته اش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و آروم از کنارمون رفت…
فردای آن روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن.
جالب اینجا بود که دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و ما مسخره بازی درآورده بودیم!
☘️وصیت نامهاش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود:
⚘بسم الله الرحمن الرحیم ⚘
یک عمر هر چی گفتم به من میخندیدن!
یک عمر هر چی میخواستم به مردم محبت کنم، فکر کردن من آدم نیستم و مسخره ام کردن!
یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم.
اما مردم! ما رفتیم. بدونید هر روز با آقام امام زمان (عج) حرف میزدم.
آقا خودش گفت: تو شهید میشی...
https://eitaa.com/orfeerfan
🌷 کانال عرف عرفان 🌷
💠 #چشم_برزخی
💥ماجرای بینی #آیت_الله_بهجت و جراح آمریکایی !
🎤 شیخ علی بهجت فرزند آیت الله بهجت نقل کردند : یک از دوستان ما در آمریکا استاد دانشگاه است، در آنجا اینقدر از #چشم_برزخی و توانایی های معنوی مرحوم آیت الله بهجت تعریف کردند که آنها مشتاق دیدار با ایشان شدند، حضرت اقای بهجت گفتند زیاد نیایند حدودا بیست نفر رسیدند خدمت آقا، خیلی جالب است ای کاش عکس های آن را به نمایش بگذارند، حضرت آقا چند جمله ای آنها را نصیحت کردند، یکی از این ها #جراح_پلاستیک بود در دل خودش گفت:
این عارفی که #چشم_برزخی دارد ای کاش می آمد من بینی او را عمل میکردم…😊 و در دلش می خندید، مجلس تمام شد و همه برای خداحافظی نزد ایشان رفتند نوبت به این پزشک که رسید حضرت آقا به مترجم گفتند:
به ایشان بگویید وقتی آنجا نشسته است دیگر در دلش به بینی من نخندد، این پزشک دق کرد و نشست.
#ملکوت_اشیاء
#الهی_اَرِنِی_الاَشیاءُ_کَما_هِیَ
#چشم_برزخی
#طی_ارض
#مقامات_عرفانی
https://eitaa.com/orfeerfan
🌷کانال عرف عرفان 🌷
#چشم_برزخی
#باطن_عالم
#ملکوت_اشیاء
#اَللّهّمَّ_اَرِنِی_الاَشیاءَ_کَما_هِیَ
#جعفر_آقا_مجتهدی
💠 مرحوم آیت الله سید عبدالکریم #کشمیری فرمودند یکی از اهل علم که مورد وثوق بود نقل کردند :
روزی در مدرسه فیضیه قم با عده ای از علماء و دوستان نشسته بودیم که ناگهان جعفر آقا مجتهدی با هیبت و وقار خاصی وارد شده در کنار ما نشستند . هنوز چند دقیقه ای بیشتر نگذشته بود که ناگهان رنگ رخسارشان بر افروخته شد و به زبان ترکی پی در پی گفتند : وئور وئور ( بزن بزن ) و در مرتبه سوم گفت : دئنن یا علی وئور ( یا علی بگو و بزن ) و بعد از چند لحظه سکوت نمودند . چند لحظه بعد که به حالت عادی بازگشتند از ایشان پرسیدم چه اتفاقی افتاد ؟ با چه کسی داشتید صحبت می کردید ؟
فرمودند : دیدم در امریکا یک کسی می خواهد جان اف کندی رئیس جمهور آمریکا را بکشد ولی می ترسید و دستش می لرزید به او گفتم نترس بزن ولی باز می ترسید، مرتبه سوم گفتم یا علی بگو و بزن ، او هم یا علی گفت و زد .
همه رفقا گفتند آقا این چه حرفیه فیضیه کجا و امریکا کجا ؟
آقای مجتهدی گفتند : بله آقا جان شما بعدا رادیو را روشن کنید و خبر کشته شدن رئیس جمهور آمریکا را بشنوید . ناقل گفت بعدا رادیو را باز کردیم و در کمال تعجب خبر گشته شدن جان اف کندی را شنیدیم .
https://eitaa.com/joinchat/3388473549Cfb19e9e285
🌷به کانال عرف عرفان به پیوندید 👆
💠 #چشم_برزخی
💥ماجرای بینی #آیت_الله_بهجت و جراح آمریکایی !
🎤 شیخ علی بهجت فرزند آیت الله بهجت نقل کردند : یک از دوستان ما در آمریکا استاد دانشگاه است، در آنجا اینقدر از #چشم_برزخی و توانایی های معنوی مرحوم آیت الله بهجت تعریف کردند که آنها مشتاق دیدار با ایشان شدند، حضرت اقای بهجت گفتند زیاد نیایند حدودا بیست نفر رسیدند خدمت آقا، خیلی جالب است ای کاش عکس های آن را به نمایش بگذارند، حضرت آقا چند جمله ای آنها را نصیحت کردند، یکی از این ها #جراح_پلاستیک بود در دل خودش گفت:
این عارفی که #چشم_برزخی دارد ای کاش می آمد من بینی او را عمل میکردم…😊 و در دلش می خندید، مجلس تمام شد و همه برای خداحافظی نزد ایشان رفتند نوبت به این پزشک که رسید حضرت آقا به مترجم گفتند:
به ایشان بگویید وقتی آنجا نشسته است دیگر در دلش به بینی من نخندد، این پزشک دق کرد و نشست.
#ملکوت_اشیاء
#الهی_اَرِنِی_الاَشیاءُ_کَما_هِیَ
#چشم_برزخی
#طی_ارض
#مقامات_عرفانی
https://eitaa.com/orfeerfan
🌷کانال عرف عرفان 🌷
7.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#چشم_برزخی
#برزخ_اعمال
#باطن_افراد
#ملکوت_اشیاء
#عالم_برزخ
#آقا_جمال_گلپایگانی
🎙 سخنرانی شنیدنی استاد عالی .
👿 داستان عجیب شیطانک هایی که هنگام خواندن تلقین توسط آیتالله سید جمالالدین گلپایگانی برای یک جوان مذهبی بالای قبر میرقصیدند!😳
🍀 عضو شوید 👇
https://eitaa.com/joinchat/3388473549Cfb19e9e285
💠#چشم_برزخی
💠#ملکوت_اشیاء
🌹 كر و لالی كه با #امام_زمان_(عجل الله تعالی) ارتباط داشت ولی ديگران او را مسخره مي كردند.
زمان جنگ توی محل ما بنایی میکرد و چون کر و لال بود، خیلیا جدی اش نمی گرفتند.
یه روز رفتیم سر قبر پسر عموی شهیدش ”غلامرضا اکبری“.
عبدالمطلب کنار قبر پسر عموش با انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش نوشت
”شهید عبدالمطلب اکبری“!
ما هم خندیدیم و مسخره بازی درآوردیم! هیچی نگفت، فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و با دست، نوشته اش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و آروم از کنارمون رفت…
فردای آن روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن.
جالب اینجا بود که دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و ما مسخره بازی درآورده بودیم!
☘️وصیت نامهاش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود:
⚘بسم الله الرحمن الرحیم ⚘
یک عمر هر چی گفتم به من میخندیدن!
یک عمر هر چی میخواستم به مردم محبت کنم، فکر کردن من آدم نیستم و مسخره ام کردن!
یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم.
اما مردم! ما رفتیم. بدونید هر روز با آقام امام زمان (عج) حرف میزدم.
آقا خودش گفت: تو شهید میشی...
https://eitaa.com/orfeerfan
🍀 کانال عرف عرفان 🍀
#چشم_برزخی
#باطن_عالم
#ملکوت_اشیاء
#اَللّهّمَّ_اَرِنِی_الاَشیاءَ_کَما_هِیَ
#جعفر_آقا_مجتهدی
💠 مرحوم آیت الله سید عبدالکریم #کشمیری فرمودند یکی از اهل علم که مورد وثوق بود نقل کردند :
روزی در مدرسه فیضیه قم با عده ای از علماء و دوستان نشسته بودیم که ناگهان جعفر آقا مجتهدی با هیبت و وقار خاصی وارد شده در کنار ما نشستند . هنوز چند دقیقه ای بیشتر نگذشته بود که ناگهان رنگ رخسارشان بر افروخته شد و به زبان ترکی پی در پی گفتند : وئور وئور ( بزن بزن ) و در مرتبه سوم گفت : دئنن یا علی وئور ( یا علی بگو و بزن ) و بعد از چند لحظه سکوت نمودند . چند لحظه بعد که به حالت عادی بازگشتند از ایشان پرسیدم چه اتفاقی افتاد ؟ با چه کسی داشتید صحبت می کردید ؟
فرمودند : دیدم در امریکا یک کسی می خواهد جان اف کندی رئیس جمهور آمریکا را بکشد ولی می ترسید و دستش می لرزید به او گفتم نترس بزن ولی باز می ترسید، مرتبه سوم گفتم یا علی بگو و بزن ، او هم یا علی گفت و زد .
همه رفقا گفتند آقا این چه حرفیه فیضیه کجا و امریکا کجا ؟
آقای مجتهدی گفتند : بله آقا جان شما بعدا رادیو را روشن کنید و خبر کشته شدن رئیس جمهور آمریکا را بشنوید . ناقل گفت بعدا رادیو را باز کردیم و در کمال تعجب خبر گشته شدن جان اف کندی را شنیدیم .
https://eitaa.com/joinchat/3388473549Cfb19e9e285
🌷به کانال عرف عرفان به پیوندید 👆