برای تشییع جنازه ات همین یک عکس کافیست... قد خمیده... پای برهنه... رحمت و سلام خداوند منان بر رئیسی بزرگ و همراهانش

🖤 آقای رئیسی ثابت کرده، بیشتر از ۳ سال جایی دوام نمیاره و به درجه بالاتر میرسه ۹۴ تولیت آستان قدس ۹۷ ریاست قوه قضائیه ۱۴۰۰ ریاست جمهوری ۱۴۰۳ شهادت.... کاش اون دنیا هم ۳ سال بیشتر دوام نیاری، رجعت کنی با امام زمان. ⁦ ╭━═━⊰🖤🌿🖤⊱━═━╮ بنیاد مهدویت استان آذربایجان غربی: https://eitaa.com/orum_mahdaviat

#مسابقه #پویش #دلنوشته_ای_برای_سید_محرومان ✅بنیاد مهدویت استان آذربایجان غربی به مناسبت شهادت آیت‌الله رئیسی و یاران خدومشان پویش #دلنوشته_ای_برای_سید_محرومان را برگزار می‌کند. علاقه مندان جهت شرکت می‌توانند دلنوشته های خود را در قالب متن ویا اینکه با تکمیل سه جمله ✅ای شهید جمهور... ✅ای سید محرومان... ✅ای شهید خادم.... در این پویش شرکت کنند 💢آخرین مهلت شرکت: 👈۱۵خرداد ماه 💢جوایز:به ۳ نفر از شرکت کنندگان هدایای نقدی اهدا میشود. 💢 دلنوشته بزرگواران در کانال #بنیاد_مهدویت انتشار می شود ✅آیدی ارسال @Fagat_khoda313 ✅ کانال بنیاد مهدویت استان آذربایجان غربی 👇👇 ┏━━━🍃💐🍃━━━┓ @orum_mahdaviat ┗━━━💐━

#مسابقه #پویش #دلنوشته_ای_برای_سید_محرومان ⚫️شرکت کننده شماره1⃣ ✅خانم زهرا آزادی زمان سلام بر شهید جمهور سید جان سید ابراهیم وقتی در سازمان‌ملل قرآن خدا را دست گرفتی و از مظلومین دنیا گفتی، فهمیدیم تو زمینی نیستی و شهید شدی‌.🖤🖤🖤 ┏━━━🍃💐🍃━━━┓ @orum_mahdaviat ┗━━━💐━

#مسابقه #پویش #دلنوشته_ای_برای_سید_محرومان ⚫️شرکت کننده شماره2⃣ ✅خانم رقیه یکانی بنام خالق مهربانی ها سلام رئیس جمهور عزیز وطنم خادم الرضای رضاجانم روزیکه حرمش رو غبارروبی کردی ونشستی کنار مرقدش به مولا چی گفتی؟ از اقا چی خواستی که درتولدش حضورا محضرش دعوت شدی منم خادمم اول به لطف خدا دوم به لطف دستور شما. هر بارشیفت می ایستم میدانم درثواب انجام وظیفه ام شریک هستی آری نه تنها من بلکه هزاران خادم خارج از استانی کشور به لطف اقدامات شما خادم الرضا شدن حالا که عزیز مصرشدی شفاعت منم پیش مولا بکن شاید لطف کنه دعوت وشربت شهادت نصیبم کند فدات بشم پاداش اینهمه زحمت وقت وبیو قت خدا برات داد رفتی پیش مادرت حضرت زهرا جان منم دعاکن. ┏━━━🍃💐🍃━━━┓ @orum_mahdaviat ┗━━━💐━

#مسابقه #پویش #دلنوشته_ای_برای_سید_محرومان ⚫️شرکت کننده شماره3⃣ ✅خانم فاطمه میر قاتی خویی شهید جمهور من شنیده بودم رییس جمهورهایی که خوب کار میکنند روزی شهید شده اند... اما شنیدن کی بود مانند دیدن خیلی درد دارد یک نفر را از دست بدهی که از نزدیک ندیده باشی اما انقدر ذکر خیرش را کارهای خوبش را شنیده و دیده باشی که تا مغز استخوانت از نبودنش آتش بگیرد اما نتوانی کاری کنی... شما جایتان بهشت است اما باز ما ماندیم بدون یاور و بدون پناه... خوش به سعادتتان که در راه خدمت به امام زمانتان شهید شدید و ما ماندیم و باز سردرگمی و دوراهی و انسان هایی که سد راه هستند و زخم بردل.... دعاکنید برایمان... شفیعمان باشید در این راه خطیر که لحظه ای دست امام زمانمان را ول نکنیم... سفارش مارا به اربابمان بکنید رییسی رفت اما با رفتنش ملت ایران هر کدام یک رییسی خواهد شد برای برپا نگهداشتن اسلام تا آمدن بقیه الله ان شاالله ┏━━━🍃💐🍃━━━┓ @orum_mahdaviat ┗━━━💐━

#مسابقه #پویش #دلنوشته_ای_برای_سید_محرومان ⚫️شرکت کننده شماره4⃣ ✅خانم سمیرا عبادی بسم رب الشهدا وصدیقین‌ منتظر اعلام افراد دارای صلاحیت بودیم برای انتخابات...... چشممان به اخبار تلوزیون.... بسم الله الرحمن الرحیم لیست افراد تایید صلاح شده به شرح زیر است: سیدابراهیم رئیسی صدای جیغ وهورای خواهروبرادرم وشادمانی مادرم دیگر اجازه شنیدن باقی نماینده هارا نداد.... میدانستم مطمئن بودم آیت الله رئیسی تایید میشود چه کسی اصلح ترازاو؟؟؟؟ ازفردا کارمان درستاد شروع شد... مادرم بعدازشهادت پدرم،بدون هیچ چشم داشتی خادم مسجدوحسینیه شده بود فرصت خوبی بود برای تبلیغات،بعدازهرنماز شروع به تبلیغات و تعریف خدمات خادم الرضا میکرد ماهم در خیابانها،مدارس،دانشگاه ها،کوچه وخیابان تبلیغ میکردیم میگفتیم از دلسوزی ها.. از خدمت ها....‌ از شایستگی ها..... ازجهادها.....‌ مردم کشوررا به بی کفایتان هدیه ندهیم....میگفتیم ومیشنیدند....مینوشتیم ومیخواندند..... روزهای تبلیغات تمام شد..‌ روز رای گیری فرارسید....ساعتهای نفس گیر..... ولی بازهم من مطمئن بودم، آخر شایسته ترازاو نمیشناختم. شب انتخابات بازهم نام اورا ازتلوزیون شنیدم این بار به عنوان رئیس جمهور..... دیگر چیزی ندیدم چیزی نشنیدم سجده کردیم بارهاوبارها.....خدایاشکرت که به فردی شایسته رای دادیم دیگرخیالمان راحت بود که حامی مردم پای کار آمده دلسوزجوانان خدمت خواهد کرد..‌‌ ولی رئیس جمهورم مظلوم بود کنایه میشنید....‌ تهمت میشنید...‌‌ گلایه میشنید...... دروغ میشنید..... لبخند میزدو‌میبخشید،لبخند میزدو میگذشت....لبخند میزدو‌آرزوی هدایت میکرد....شب وروز در پی خدمت بود خستگی نمیشناخت... صبح در یک استان برای افتتاحیه ظهر دریک استان برای گرفتن گزارش کار.... شب دریک استان برای دیدار با مسوولان...‌‌.. مشغول بود تا کشور در شرف ویرانی را آبادکند. شباهت عجیبی با بهشتی داشت و عجیب بوی بهشت میداد.... بهشتی دیگری روی کار آمده بود.... گذشت یکسال.... دوسال.... سه سال.... دلم قنج میرفت برای دور دوم به او رای بدهم غوغایی بود اگر بازهم توفیق خدمت در ستادش را پیدامیکردم... تااینکه روز میلاد انیس النفوس اقا امام رضافرارسید.... میدانستم رئیس جمهورم علاقه عجیبی به اقا علی بن موسی الرضا دارد آخر سالها خادم الرضا بود.....سالها کنار ضریح گریه کرده بود ..... ظهر ان روز خبرهای عجیبی شنیدیم بالگرد رئیس جمهور محترم باهیئت همراه بعداز افتتاح سد درورزقان درمنطقه ای صعب العبور میان باران ومه سقوط کرده است...... صدا درمغزم پیچید..‌‌طعم گسی در دهانم حس شد گوشهایم صداهارا اکو‌میکردند درچشم هایم انگار زلزله شده بود تصاویر میرقصیدند .....‌چرا رئیس جمهورم؟؟؟مرد بزرگ توآنجا چه میکنی؟؟؟ تودر آن منطقه صعب العبور چه میکنی؟؟؟ چرا نماینده هایت را نفرستادی؟ چرا مانند رئیس جمهورهای قبلی دیدارهای مردمی فرمالیته نرفتی تا دستی تکان دهی و برگردی؟؟؟ به حسنیه رفتم همه‌ دوستانم آنجابودند دعا.... صلوات.... امن‌یجیب ..... ختم قران.... خدایا مضطریم یاغیاث المستغیثین.‌‌.... شبکه خبرباصدای بلند درحال پخش بود نه!!! دلم آرام نمیگیرد به سراغ شهدای گمنام رفتم رفتم شفیعم شوند تادعایم به آسمانها برسد ساعتهامیگذشت‌..‌‌ دوساعت.... سه ساعت....چهارساعت.... _باران درمنطقه شدیدترشده..... پنج‌ساعت.... _مه به قدری غلیظ است که امکان جستجوی هوایی وجود ندارد شش ساعت.... _هواتاریک شد.... وای بردل بیقرارم توکجایی مرد بزرگ؟؟ مگرقرارنبود آرام دلهای بیقرار باشی،حال بااین دل بیقرارم چه کنم؟؟؟؟ هفت ساعت _بالگرد های دیددرشب درحال جستجو هستند.... هشت ساعت.... _دعاکنید نه‌ ساعت.... تماسها ردیابی میشود....‌ ده ساعت.... _آرام باشید... ای وای دل بیقرارم !!! نیمه شب شد هنوز پیدایت نکردند .... برخیز وبگو‌درگوشه ای مانند هرشب مشغول نماز شب بودم.... برخیزوبگو‌ خسته بودم خوابم برد...‌. بگو‌رهبرم را تنها نمیگذارم ..... کنار مزار شهدا خوابم برد نمیدانم چنددقیقه یاچند ساعت ولی انگار سالها گذشت.... باصدای اذان بیدار شدم باز پیگیر اخبار شدم،،،چرا خبر پیداشدنت را پیدانمیکنم؟؟؟نکند پیداشدی و من خبردارنشده ام؟؟؟ بازهمان حس تلاطم نماز را اقامه‌کردم آرامش عجیبی وجودم را گرفت.... خدایا تومیدانی چه میکنی....تومیدانی لیاقت هربنده ات چگونه رفتنی است...‌دیگر آرام بودم اما غم بزرگی برقلبم فشار می اورد دوباره به حسیینیه رفتم مراسم زیارت عاشورا و دعای توسل برپابود تکیه به دیوار دادم‌ونشستم : یا سادَتی ومَوالی....إنی توجهتُ بکم ائمتی وعُدتی لیوم فقری....... صدای دعاها وگریه ها مانند حصیری درهم میتنید... حسینیه حال وهوای شبهای قدررابه خود گرفته بود ┏━━━🍃💐🍃━━━┓ @orum_mahdaviat ┗━━━💐━

#مسابقه #پویش #دلنوشته_ای_برای_سید_محرومان ⚫️شرکت کننده شماره4⃣ ✅خانم سمیرا عبادی کسی فریادزد.....شهید شدند.....شهیدشدند..... تمام شد..... سلولهای وجودم به لرزه درامدند..‌‌ انگار تمام دستگاه ها ازکارافتادند و بوق ممتد شروع به نواختن کرد..... مادرم را دیدم که برسرش میزند و سیدالشهدارا صدامیزند.... رفیق نیمه راه..... حیف بود تومانند ما ازدنیابروی.... حیف بود آبی غیرازآب باران غسال توباشد.. حیف بود به سادگی تهمت هارا رد شوی و آنهارا شرمنده خودشان نکنی.... تو را باخون خودت کفن کردند برو ای کوه استوار..‌‌ برو‌که رفیقت چشم به راه توست..‌‌ برو‌سلام مارا به حاج قاسم برسان.... برو‌بگذار افتخار کنم انتخاب من انتخاب خدابود برو بگذار به خودم ببالم مهر رای به یک شهیددرشناسنامه ام جاخوش کرده تاروزی که شفیعم شوی.... برو خداحافظ... خداحافظ ای داغ بردل نشسته..... در نماز عشق بارانی شدی عاقبت همچون سلیمانی شدی پایان ┏━━━🍃💐🍃━━━┓ @orum_mahdaviat ┗━━━💐━