eitaa logo
پشت پرده
1.6هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
6.3هزار ویدیو
24 فایل
عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ تحکیم خانواده آنتی صهیون به وقت ۱:۲۰بغداد
مشاهده در ایتا
دانلود
پشت پرده
لگد پرانها بخونند و بفهمن چهل ساله سلطنت طلبان میگن انقلاب از سر شکم سیری بود!!!😳 طبق گفته حسن ار
. ♻️ انگلیس‌ها نگهبان اسطبل سفارت هلند را شاه ایران کردند و به او وکالت دادند، حالا هم همان‌ها سیرکی راه‌انداخته‌اند و هشتک می‌زنند تا رویای نوه کم‌عقل او را محقق کنند و باز هم کشور را بچاپند. @orve313
🔻 هدیه‌ تحقیرآمیز کِندی 🔸فرح دیبا (همسر شاه)می‌گوید: موقع مسافرت ما به آمریکا محمد رضا دستور داد جواهرات متعلق به همسر ریچارد شیردل را که یک میلیون دلار ارزش داشت از یک حراجی عتیقه معروف در لندن خریداری کنند تا ما به ژاکلین کندی هدیه بدهیم! 🔶ژاکلین وقتی چشمش به هدیه سخاوتمندانه محمدرضا افتاد که علاوه بر میلیونها دلار جواهر، میلیونها دلار ارزش تاریخی داشت، از فرط خوشحالی محمد رضا را بوسید! 🔸اما کندی در برابر این هدیه گران بها، یک قطعه کروات پوسیده و رنگ و رو رفته به محمدرضا داد و مدعی شد که این کروات متعلق به جورج واشنگتن اولین رئیس جمهور آمریکا بوده است! 🔸سال‌ها بعد وقتی یک شب در نوشهر به اتفاق ملک حسین پادشاه اردن نشسته بودیم و از هر دری صحبت می‌کردیم، این داستان را برای ملک حسین گفتم، و او با تعجب گفت: یک کروات هم به او داده و مدعی شده‌اند متعلق به جورج واشنگتن بوده است. 🔸محمد رضا با شنیدن این مطلب فحش رکیکی داد و گفت: این پدر سوخته‌ها هر چه کروات و جوراب دسته دوم و کار کرده دارند را به پادشاهان و رؤسای کشورهای جهان سوم می‌دهند و می‌گویند عتیقه است و متعلق به جورج واشنگتن و آبراهام لینکلن بوده است! 📚منبع :اسرار دربار پهلوی - هزار و یک روز من، خاطرات فرح پهلوی- در کنار شاه، خاطرات فرح پهلوی 👇👇👇 @orve313
پشت پرده
🔻 هدیه‌ تحقیرآمیز کِندی 🔸فرح دیبا (همسر شاه)می‌گوید: موقع مسافرت ما به آمریکا محمد رضا دستور داد جو
روابط عمومی کاخ سعدآباد: ‏خبر خوب اینکه بیش از ۲۰ هزار «لوح هخامنشی» متعلق به تخت جمشید تا پایان امسال از آمریکا به کشورمان باز گردانده می‌شود. 👇👇👇 @orve313
بغض از حکومت فعلی بستر تحریف تاریخ! بخشی از جامعه عوام زده ما به دلیل بغضی که از حکومت فعلی دارد حاضر است حق را بشنود ولی نپذیرد! بطور ویژه این عدم پذیرش در تاریخ معاصر است. خود شاه در خاطرات علم به او میگوید: نمیدانم در قضیه بحرین آیندگان درباره ما چگونه قضاوت خواهند نمود! در این حالت دیگر علم تاریخ با آن سابقه، چارچوب و نظریات میشود کشک، میشود بی ارزش! ارزش و سند چیست؟ دروغ های شبکه منوتو و جعلیات ساختگی شبکه های اجتماعی که بدون حتی خواندن یک سند! بدون پژوهش می پذیرند. تبدیل به هویت میشود. در آنها احساس حُب نسبت به شاه و بُغض نسبت به حال بوجود می آورد! ده‌ها سند متقن وجود دارد، نه اسناد پس از انقلاب، در همان زمان شاه که خود حکومت پهلوی اول و دوم بحرین را خاک و استان ایران می دانستند! نه اسنادی که پس از انقلاب توسط جمهوری اسلامی چاپ شده باشند، اسنادی که در همان زمان منتشر و قابل استناد است. فقط مواضع و خاطرات این دو نفر، یعنی پزشک پور نماینده مجلس و دبیر حزب پان ایرانیست و امیرخسرو افشار نماینده وزارت خارجه در مذاکرات جدایی بحرین را بخوانید. از خواب خرگوشی بیدار شوید‌ @orve313
واژه "آریامهر" از کجا آمد؟ شما می‌دانید در اسناد و خطابه ها، هیچ کدام از شاهان تاریخ ایران حتی ‎ آریامهر نبودند! این لقب سال ۱۳۴۴ فقط برای محمدرضا پهلوی جعل شد. پیشنهاد دهنده این لقب جدید دکتر رضازاده شفق سناتور و استاد دانشگاه بود. حال پرسش جدید وجود داشت؟ پرسش این بود معنای آریامهر چیست و از این به بعد در مکاتبات و نامه ها شاه را چگونه باید خطاب کرد؟ دکتر رضازاده شفق می گوید: "آریامهر" بمعنى نور قوم آریاست که‌ براى سپاسگزارى از نورى که‌ شاهنشاه‌ در ربع قرن به‌ ایران تابانده‌ است و این عنوان بایشان تقدیم گردیده‌ مجلسین ایران به‌ مناسبت آغاز ربع قرن سلطنت شاهنشاه‌ و بخاطر فداکاریها و مجاهدات مستمر معظم له‌ در راه‌ ترقى و عظمت ایران در جلسه‌ مشترک روز چهارشنبه‌ به‌ شاهنشاه‌ لقب "آریامهر" تقدیم داشتند." (چهره آریامهر در آئینه تاریخ صفحه 38) یک ماه بعد شاه به وزیر فرهنگ دستور داد: برای فرامین از این جمله استفاده شود: (ما، محمدرضا پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران) اما مساله حل نشد! چند سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۹ دوباره اعلیحضرت را به نام شاه چسبانده شد و چنین دستوری صادر شد: «حسب الامر مطاع مـبارک اعلیحضرت همایون شـاهنشاه آریـامهر مقرر است ابلاغ گردد که‌ عنوان کامل ذات مقدس شاهانه (اعلیحضرت همایون محمدرضا پهلوی آریامهر شاهنشاه‌ ایران) می‌باشد و در مواردی‌ که‌ ذکر نام نامی ملوکانه ضروری نمی‌باشد (اعلیحضرت همایون‌ شاهنشاه آریامهر) ذکر می‌گردد. در موقع عرض گزارش در پیشگاه مبارک شاهانه می‌توان کلمه‌ شاهنشاها‌ را‌ به کار برد البته جراید‌ و مجلات‌ مستثنی از این امریه بوده و می‌توانند مانند گذشته‌ عنوان شاهنشاه آریـامهر را درج نمایند». این لقب در تاریخ شاهانه ایران سابقه ندارد و در هیچ سندی شاهان ایران اینگونه مورد خطاب قرار نگرفته اند. این نتیجه ناسیونالیسم ساختگی جریان شبه روشنفکری بود که اساس ایدئولوژی پهلوی را تشکیل می‌داد‌. مساله صرفا ضدیت با اسلام نبود بلکه این ناسیونالیسم افراطی جدید حتی در سابقه ایران نیز قدمت و اصالت نداشت. @orve313
مثل این است که خواهر و مادر و زن یک نفر را بدزدند بعد فقط دوتا را پس بدهند!!! اسم این دستاورد نیست! @orve313
پشت پرده
#نگرش_صحیح 💢آیت الله بهجت(ره):  در دنیا [نهایتا] به ده درصد از خواسته های خود می رسد. کمتر کسی پید
💢آیت الله بهجت(ره) بعنوان یکی از بزرگترین مراجع، مخالف حرکت انقلاب و مبارزه امام با شاه بود! ✅پاسخ تند آیت الله (ره) به «انتقاد از مبارزۀ (ره) با رژیم »! چرا همراهی آیت الله بهجت(ره) با امام(ره) در براندازی رژیم پهلوی، علنی نبود؟ 🔷گفتگو با آیت الله مسعودی از شاگردان آیت الله بهجت(ره): چرا روش مثل امام (ره) نبود که با فریاد با مقابله کنند؟ ✅علت آن این بود که آیت الله بهجت معتقد بودند معیار و محور باید یک نفر باشد که آن امام خمینی بود.... البته لازم به ذکر است که بگویم ایشان در مسائل سیاسی فریاد نمی‌زدند، ولی دخالت می‌کردند و داشتند. به صورت خاطره‌ای هم می‌توانید تعریف کنید که این مطلب‌تان باشد؟ ✅یک روزی(همان وقت که امام خمینی(ره) قیام خود علیه را شروع کرده بود، حدوداً در سال ۴۱ و ۴۲) آقایی آمد و به آیت الله گفت، آیا شما فکر نمی کنید که آقای خمینی تُند می‌رود؟ این اتفاق برای آن زمان بود که امام در مورد صحبت کرده بودند و اعلامیۀ شاه دوستی امام(اعلامیۀ «شاه‌دوستی یعنی غارت‌گری») در سطح بالایی منتشر شده بود و همه می‌دانستند که لبۀ تیز انقلاب امام روی شخص است و شاه است که باید از بین برود. بعد آیت‌الله بهجت در سئوال آن شخص می‌گوید: «شما احتمال نمی‌دهید که آقای خمینی دارند کُند می‌روند؟» در عین اینکه امام علیه رژیم سخنرانی می‌کرد، شاید مقصود از «کُند رفتن» این بود که باید امام اعلام کند. 📚 بهجت عارفان، ۱۳۷۹، ص۱۰۶ @orve313
پشت پرده
🔞🔞 حاوی صحنه دلخراش🔞🔞 #به_کدامین_گناه 🔴 جنگنده‌های تروریست‌های کودک‌کُش دقایقی پیش بانیاس در طرطوس
. لحظه تاریخی که اکنون ما انسان‌ها در آن قرار داریم یعنی قتل و عام بیش از ۳۸ هزار انسان فلسطینی و همزمان اعتراض جریان نخبگانی و مردم در غرب مصادف با سکوت مطلق و شرمساری ‎ ایران است. همان جریانی که دلسوز پای گربه میشود و برای دختر بی گناه اوکراینی عزادار! اما این سکوت مطلق جریان روشنفکری امر جدیدی نیست. هم‌جلال آل احمد و هم شریعتی در دهه چهل و پنجاه به سکوت روشنفکران اعتراض دارند. ریشه سکوت امروزشان در رقابت و مخالفت با جمهوری اسلامی نیست. ماهیتا امکان مخالفت ندارند و سلطه چارچوب نظری اجازه مخالفت نمیدهد. . . داریوش آشوری از روشنفکران دهه 40 در مقاله ای به دفاع از رژیم صهیونیستی پرداخت. زنده یاد دکتر شریعتی در مقاله ای که در 20تیر 1346 در مجله فردوسی منتشر شد به شدت به آشوری حمله کرد. ✅دکتر علی شریعتی: آقای داریوش خان! رژیمی که با اسلحه انگلیس و آمریکا و فرانسه، سرزمینی را اشغال می‌کند و از سراسر اروپا، سرمایه داران را به یک کشور فقیر عربی می‌کشد و مردم آن را به صحرای سوزان سینا و اردن و سراسر آفریقا و پراکنده می‌کند و دهقان مسلمان را در دهات خود محبوس می‌سازد و هر گاه یک کشور عربی، قصد نجات از یوغ غربی را دارد، با یک اشاره امپریالیسم بر آن می‌تازد، اسرای رسمی جنگ را وحشیانه شکنجه می‌کند، مردم را از خانه‌هاشان بیرون می‌راند، و مبنای سیاسی و اجتماعی رژیم خود را بر یهودی بودن نژاد و کلیمی بودن مذهب استوار می‌کند، فاشیست است، یا کشوری که گناه نابخشودنی‌اش در چشم شما! این است که ملک فاروق‌ها و گلوپ پاشاها و ملک فیصل‌ها و ملک عبدالله‌ها و ژنرال سوستل و آرگوها را رانده و آخرین پایگاههای امپریالیسم را در سراسر کشورهای عربی جمع می‌کند و از نظر داخلی فقط به پُر چانگی‌های مشکوک و آلودۀ فروخته شده‌ای امثال آیت احمد و عبدالمالک و داریوش آشوری - که پُرند از آن «جوهر روشنفکری» که آنان را از تودۀ عوام الناس جدا می‌کند - مجال نمی‌دهد؟ زیرا ترحم بر یک روشنفکری که از همۀ لوازم روشنفکری فقط یک زبان نیم‌بند را بلغور می‌کند و طوطی‌وار کلمات رایجی را از قبیل آزادی و دموکراسی و انسانیت - که به قول سارتر، خودشان در دهانشان گذاشته‌اند - در کشورهای استعمارزده واگو می‌کنند، خیانت به تودۀ عوام الناس است که اصالت دارد و ما کردیم و دیدیم. آقای داریوش آشوری چرا از حق صدها هزار آوارۀ عرب که قرنهاست در فلسطین زندگی می‌کرده‌اند، کلمه‌ای بر زبان نمی‌آورد. مجموعه آثار شماره 35 بخش دوم، صفحات 631 تا 637 تاریخ معاصر را بخوانید @orve313
سطح سوم اعدام ۶۷ دکتر زادبر.mp3
27.4M
جلسه پانزدهم: اعدام های سال ۶۷ ۱. ماجرای هیات عفو سال ۶۵ با پیشنهاد آیت الله منتظری ۲. حکم امام برای تشکیل هیات سه نفره ۳.برپایی دادگاه و رویه قضایی ۴. تعداد اعدامی ها ۵. نقش آیت الله شهید رئیسی @orve313
هنگام بازگشت امام از پاریس به ایران دو مساله اهمیت داشت: ۱. حفاظت از جان امام ۲. برنامه ریزی مسیر استقبال ستادی تشکیل شد که مسئولیت آن با آیت الله مطهری بود. البته از قبل بین ایشان و آیت بهشتی اختلافاتی در تصمیم گیری ها بود و در مسیر همین تصمیمات استقبال امام هم دلخوری هایی بوجود آمد ولی در نهایت احترام و صمیمت جلوی دیگران رفتار میکردند. پیشنهاد و اصرار سازمان مجاهدین بر این بود که حفاظت جان امام از فرودگاه با آنان باشد! از طرف دیگر مقابل امام چند نفر از خانواده شهدای انقلاب که توسط رژیم شهید شده بودند سخنرانی کنند. اینجا هم گزینه هایی که معرفی شدند از کشته شدگان سازمان مجاهدین خلق بود! با اصرار و پافشاری عجیب نهضت آزادی و خود سازمان مادر رضایی ها معرفی شد! اما مساله این بود که آیت الله مطهری نمیخواست در آن روز مهم، سازمان مجاهدین جلودار باشد و کسب مشروعیت کند. محمد توسلی گفت: با پاریس تماس گرفتیم ممانعت نکردند! مادر شهدای رضایی می توانند سخنرانی کنند! آقای بادامچیان جواب داد: امام خودشان گفتند یا دیگران؟ چون معمولا امام خودشان پشت تلفن پاسخ نمیدادند و میدانستند امام نسبت به سازمان موضع جدی دارد. توسلی: مِن مِن کرد که نه خود امام نگفتنند! آقای بادامچیان به آیت الله مطهری اطلاع میدهد. استاد گفتند: من خودم تماس میگیرم و حل میکنم. بالاخره با پاریس تماس گرفتند. حاج احمد گوشی را برداشت و تاکید داشت امام الان در حال استراحت هستند و بعد هم بیدار شوند مستقیم به فرودگاه میرویم و فرصت نیست. اگر پیغامی دارید بفرمایید. آقای مطهری عصبانی شد و پشت تلفن به حاج احمد گفت: احمد به خداوندی خدا نمیگذارم مثل پسر آیت الله بروجردی بشوی! وای به روزگارت اگر من بدون اینکه با امام صحبت کنم به ایران بیایی! من تا صبح بیدارم هر وقت امام بیدار شدند بگویید من با ایشان حرف بزنم. حاج احمد جواب داد که ما با شما این حرفها را نداریم. چشم ولی هر وقت امام بیدار شدند. بهرحال ساعت ۲ بامداد حاج احمد از پاریس تماس گرفت. امام‌پای تلفن بود. آقای مطهری به امام گفتند: شما گفته اید مادر رضایی ها به عنوان مادر شهید صحبت کند؟ امام گفتند: من چنین چیزی نگفته ام!!! آقای مطهری معتقد بود این جریان منحرف و کمونیست مسلک میخواهد نتیجه انقلاب و زحمات را مصادره کند با اجتهاد و قاطعیت ایشان از نقش آفرینی سازمان در آن روز مهم ممانعت بعمل آمد. https://eitaa.com/Politicalhistory @orve313
الاغ آمریکایی! دکتر مصدق هفتم خرداد ۱۳۳۲ نامه ای به آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا نوشت و از او درخواست کمک نمود. انگلستان مانع از فروش نفت ایران شده بود و بخاطر تحریم دولت درآمدی نداشت. مصدق از آمریکا دو چیز خواسته بود: مساعدت جهت فروش نفت ایران یا کمک مالی به دولت! آیزنهاور بعد از ۳۶ روز پاسخ کوتاهی داد: بسیاری از مردم آمریکا تا وقتی که اختلاف نفت حل و فصل نگردیده است با خرید نفت ایران از طرف دولت ایالات متحده، عمیقا مخالفت خواهند نمود. (کشف تاریخ، فراز و فرود زندگی دکتر مصدق ج ۲ ص۲۴۴) در واقع دولت آمریکا با وجود خوشبینی و اعتماد کامل دکتر مصدق به آنان در لحظه آخر پشت انگلستان ایستاد و با وجود کمک های مالی جزیی به مصدق در نهایت به او خیانت کردند. در حالیکه دولت مصدق با بحران مالی روبرو شده بود تا جاییکه امکان پرداخت حقوق کامندان را نداشت، آمریکایی در ذیل کمک های اصل ۴ با وجود قطع صادرات نفت ایران در اثر تحریم انگلستان، ۱۰۵ راس الاغ قبرسی جهت اصلاح نژاد به ایران هدیه دادند. دولت مصدق چالشی با دولت آمریکا نداشت، شعار علیه آمریکا نمیداد، نزاع منطقه ای با آمریکا نداشت و کاملا در درگیری با انگلستان روی کمک آمریکا حساب کرده بودند! اما آمریکا اینجا هم به عهد خود وفا نکرد. آمریکا با هر گونه حرکتی که به استقلال یک کشور خارج از سلطه او ختم شود ضربه خواهد زد. آمریکا همان آمریکاست. ما نباید تغییر کنیم. ثبت نام در ترم تابستانی کلاس های مجازی با ارسال پیام به ادمین در یا 👇👇 @Fatemehsn @orve313
پشت پرده
#تاریخ_معاصر الاغ آمریکایی! دکتر مصدق هفتم خرداد ۱۳۳۲ نامه ای به آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا نوشت
این داستان: کلاه پوستی بر سر مردم سید ضیاالدین طباطبایی، نخست وزیر و بازوی سیاسی کودتا در سال ۱۲۹۹ که پله به قدرت رسیدن رضاخان و سرانجام سرکوب مشروطه شد. پس از نزاع و اختلاف با رضاخان کار دولتش به پایان رسید. همان نخست وزیر "کابینه سیاه" که در کتب درسی تاریخ مدارس حتما خوانده اید. سیدی که شب کودتا عمامه و نعلین را کنار گذاشت و یک شبه از روزنامه نویسی به صدرات رسید. این جوان سی ساله مورد اقبال "هیچ کس" جز انگلیسی ها نبود. تمامی اشراف و افراد سرشناس را موقتا بازداشت کرد. جنجال ها به پا شد از ایران رفت و پس از سالها زندگی در تبعید پس از فرار رضاخان به کشور بازگشت. وقتی برای نخستین بار در انظار عمومی حاضر شد کلاهی پوستی، خلاف عرف مردان ایرانی به سر داشت. تصویر او با این کلاه در حد وسیع منتشر شد. اذهان مشغول کلاه پوستی "سیدضیا" بود. از روزنامه‌ها تا عوام همگی کلاه پوستی سیدضیا را سوژه کردند و سیدضیای کودتاچی فراموش شد. بیست سال بعد الهی(خبرنگار) از او پرسید: ماجرای کلاهتان چه بود آقا سید؟ سیدضیا پاسخ جالبی داد که همیشه تاریخ کاربرد داشت. گفت: وقتی قصد بازگشت به ایران را داشتم می‌دانستم مطبوعات به من حمله ور خواهند شد. دنبال سوژه ای بودم تا همه مشغول آن شوند. شایعاتی ساختند که از پوست خرگوش برای سید کلاه می‌دوزند! کلاه بر سر او از جنس پوست خرگوش است. کسی کار به خیانت سیدضیا نداشتند جز تعدادی محدود از خواص! همه مشغول کلاه شدند! جامعه و نخبگان باید هنر داشته باشند که چه چیزی فرعی و چه چیزی اصلی است. @orve313
ختنه در ۲۵ سالگی! محمدرضا پهلوی یک برادر تنی داشت بنام علیرضا، جوانی مغرور و قدرت طلب. علیرضا در یک حادثه مشکوک هوایی کشته شد. شخصیت او شباهت بسیاری به رضاشاه داشت و در صورتی که برای محمدرضا حادثه ای رخ میداد گزینه اول پادشاهی بود. علیرضا با یک بیوه لهستانی ازدواج کرد. پسری بدنیا آمد بنام "پاتریک پهلوی" این پاتریک تحولاتی در زندگی اش رخ داد که به قرآن، نماز خواندن و روزه گرفتن مشغول شد، نام خود را به "علی اسلامی" تغییر داد و در ۲۵ سالگی در بیمارستان مختون شد. اگر رضا پهلوی(شاهزاده فعلی) بدنیا نمی آمد، پاتریک(علی) به سلطنت می رسید! علی در دوره عمو خود(محمدرضا) زندانی شد ولی با وساطت مادربزرگش تاج الملوک پس از مدتی آزاد و تبعید شد. اما پرسش این است که چگونه پاتریک پهلوی آن زندگی شاهانه و سرمست را رها کرد؟ چه تحولی در او رخ داد؟ اصل داستان از اینجا آغاز میشود. همه تحولات زیر سر فردی بود بنام: بهمن حجت کاشانی! جوان خلبان و دانشجو ممتاز نیرو هوایی! او بعنوان خلبان هلی کوپتر شاه انتخاب شد اما نپذیرفت! ارتش او را زندانی و اخراج کرد! پس باید "بهمن حجت کاشانی" را شناخت‌. جوان مسلمان، قرآن خوان، رتبه نخست خلبانی در دانشگاه و دوره نیروهوایی! او در پاتریک پهلوی این تحول را بوجود آورد. دختر یحیی عدل، کاترین عدل را جذب کرد. یحیی عدل دوست صمیمی محمدرضا و شریک بازی ها و مهمانی های کاخ بود. تنها کسی که شاه وقتی ورق بازی میکرد اصرار داشت حضور داشته باشد. معمولا رقابت بین یحیی عدل و شاه سر بازی جدی و بی تعارف بود. پروفسور یحیی عدل پدر جراحی نوین و علم بی‌هوشی ایران بود. بهمن حجت کاشانی، موفق شد دختر یحیی عدل را به اسلام دعوت و با او ازدواج کند!!!! بعدا هر دو توسط ساواک کشته شدند! کتاب جوانان درباری و آرمانشهر، اثر سید حمید روحانی را بخوانید. داستان این زندگی پر و فراز و نشیب را مورد کنکاش قرار داده است. @orve313