یه خبر خوووب😍👇🏼
حسینیه معلی، فصل۴ در ماه محرم پخش میشه
مجری: نجمالدین شریعتی
ذاکران: سید مجید بنیفاطمه، عبدالرضا هلالی، مهدی رسولی و میثم مطیعی
#جمعِ_خوبان🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«چقدر خوشبختم که
تو رو دارم حسین جان❤️»
#کربلا #حرم #زیارت #امام_حسین #بین_الحرمین #روضه
#پیشنهاددانلود
دختر شهید #محمد_قنبری یتیم شد تا یک زن در ایذه جولان دهد.
کاسبی از خون فرزند ارثیه شوم حامد اسماعیلیون برای جماعت مدعی #زن_زندگی_آزادی بود
#شهید_محمد_قنبری
ـــــــخـــــــدا نـکـــــنـدـــــــ
برای تعجـیل فـــرج
ـــــــــدعــــا کـنــیـمــــــــــ
.....از طــــرفـــی.....
برای تأخـیــــر فــــرج
ــــــــگـــــــــــنـــــــــــــاهـــــ
#امام_زمان ❤️
یقین دارم می آید
بالاخره روزی کسی می آید
که عشق تـر از عشق باشد..!
#الّلهُـمَّ_عَجِّـلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـرَجْ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
" یڪ ره
ز راه خرامان
بہ دِل در آی...
که این در
بہ انتظارتو
بسیارمانده باز 💔:)>😞
#امام_زمان
#استوری
༻﷽༺
#امام_زمان 💗
هر روز بہ رسم نوڪرے از ما تو را سلام
اے مانده در میان قائلہ تنها، تو را سلام
ما هر چہ خوب و بد، بہ درِ خانہے توییم
از نوڪران مُنتظر آقا تو را ســلام
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏝محوریت همه چیز باید امام زمان باشه
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌌#استوری
✨لحظهای که امام عصرتان را میبینید!
حجتالاسلام#پناهیان
استاد#شجاعی
#امام_زمان عج
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬ماجرای زن ارمنی و زیارت حضرت علی بن موسی الرضا (ع)
🎼با روایت گری صابر خراسانی
🍃 پیشنهاد ویژه برای دانلود
💐به اندازه ارادتت به حضرت امام رضا علیه السلام #فوروارد کن و به اشتراک بزار 💐
#کوتاه_شنیدنی
#امام_رضا
حالِ من تماما به تــو بستگى دارد
به خيالت
آمدنت
بودنت
ماندنت و
به هر فعلى كه تــو را به من
وصل کند
مرز ميانِ احوال من و
يادِ تو به قدرى
باريك است كه
تنها ذره اى از خاطرت كافيست تا
حالم ديدنى ترين شود🥺❤️
#امام_زمانم
#ولی_عصر
#تلنگر✨
-میگفت..
رفقامراقبِاونامامزمانِگوشہ
قلبتونباشید،نزاریدیادشخاڪ
بخورھ..!
هرشبویہخلوتۍباآقاداشتہباشیم؛
یہعرضِارادتۍ،یہدردودلۍ..(:
هیچچیزیارزشِاینوندارهڪهجا؎
آقاروتوقلبامونبگیرھ،ڪههرچۍ
شیعہمۍڪشہازفراموشۍوجود
امامزمانشہ❤️
#بدونتعارف ..
اگر اراده کنۍ کہ خودت را حفظ بکنۍ پروردگار هم هنگام ارتکاب شدن گناهان ، براۍ تو ایجاد مانع مۍ کند.
_آیتاللهحقشناس
پیش آقا امام زمان(عج)بودم...
آقا داشت ڪارامو...
گناهمومیدید
و گریہ می ڪرد...
گفتم:آقا
گفتن:جان آقا... :)
بہ من نگو آقا بگو بابا
سرمو انداختم پایین
و گفتم:
بابا شرمندم از گناه
آقا گفتن:
نبینم سرت پایین باشہ ها...!
عیب نداره بچہ هرڪاری ڪنہ...
پای باباش می نویسن💔
می فہمی یعنی چی؟
#بهخودمونبیایم
#اللھمعجللولیڪالفرج
دلانه✨
شهید چمران می گفت:"من سختترین کار زندگیام درس خواندن است! از درس متنفرم!
اما چه می شود کرد که
این درس خواندن تکلیف من است❕
و قطعاً همه تکلیفهای انسان سخت و طاقتفرساست . .
پس من برای مبارزه با نفسم، میجنگم و درس میخوانم و این تلخی و سختی را تحمل میکنم تا تکلیفم را انجام داده باشم".
•
•
این یعنی چی؟! یعنی قرار نیست
از همه چی خوشت بیاد، خیلی از
کارا وظیفته، دوست ندارم و اراده
ندارم و . . همش کشکه چون وظیفته
به خاطر خدا انجامش بده":)🌱
#دلانه ،، #شهیدانه
بهدیدهغیرازتوراکیتوانمداد؟
خیالتوچوشبوروزدیدهبانِمناست :)💚
#سهشنبههایمهدوی🌱
رمان زیبای #هرچی_تو_بخوای
قسمت نهم
سریع رفتم توی حیاط.پشت در ایستادم....
تاصدای حرکت کردن ماشین اومد نفس راحتی کشیدم.
اولین باری #نبود که تو این موقعیت قرار میگرفتم.. ولی نمیدونم چرا ایندفعه اینقدر گیج بازی درآوردم.
یه کم صبرکردم تاحالم بیاد سرجاش.بعد رفتم توی خونه.
آخرشب محمد بهم زنگ زد.بعد احوالپرسی گفت:
_امروز رفتم پیش سهیل.
-خب؟
-خیلی حرف زدیم.زبونش یه چیز میگفت نگاهش یه چیز دیگه.مختصر و مفید بگم قصدش برای ازدواج جدی نیست.یعنی اگه تو بخوای از خداشه ولی حالا که تو نمیخوای بیشتر به قول خودت کنجکاوی از سبک زندگیته و جواب سؤالایی که داره.
-چه سؤالایی؟
-اونجوری که خودش میگفت بادیدن تو و #رفتارت سؤالای زیادی براش به وجود
اومده.
-شما جواب سؤالاشو دادی؟
-بعضی هاشو آره.بعضی هاشم میخواد از خودت بپرسه.
-شما بهش چی گفتی؟
-با بابا صحبت میکنم اجازه بده تو یه جای عمومی سهیل حرفهاشو بهت بگه.
منکه از تعجب شاخ درآورده بودم،پرسیدم:
_واقعا محمدی؟
خنده ای کرد و گفت:
_#نگاهش آزاردهنده ست،یه کم هم پرروئه،یه کم که نه،خیلی پرروئه.ولی آدم صادقیه. میشه کمکش کرد.
-اگه بهم علاقه مند شد چی؟
-خبه،خبه..حالا فکر کردی تا دو کلمه با هر پسری حرف بزنی عاشقت میشن.
خجالت کشیدم.گفتم:
_ولی داداش تجربه چیز دیگه ای میگه.
-من و مریم هم باهاتون میایم که حواسمون بهتون باشه.
بالبخند گفتم:
_شما هوس گردش کردین چرا ما رو بهونه میکنین؟حالا برای کی قرار گذاشتین؟
-خجالت بکش،قبلنا یه حیایی،یه شرمی...با بابا صحبت میکنم اگه اجازه داد فردا بعد ازظهر خوبه؟
-تاعصر کلاس دارم.
-حالا ببینم بابا چی میگه.خبرت میکنم.خداحافظ
-خداحافظ
صبح رفتم دانشگاه....
اولین کلاس با استادشمس.خدا بخیر کنه.همه کلاسام با استادشمس اول صبح بود.رفتم سرکلاس.
هنوز استاد نیومده بود.خبری از ریحانه نبود.
چند دقیقه بعد از من،امین رضاپور اومد کلاس.
تعجب کردم.نمیدونستم همکلاسی هستیم. اونم از دیدن من تعجب کرده بود.اومد جلوی من و گفت:
_خانم رسولی باشما صحبت نکردن؟
-در مورد چی؟
-در مورد این کلاس!که دیگه نیاین این کلاس!..
تازه یاد حرفهای خانم رسولی افتادم.
قرار بود من دیگه به این کلاس نیام.تا وسایلمو برداشتم که برم،استادشمس رسید.
نگاهی به امین انداختم،
خیلی ناراحت و عصبی شده بود.رفت جلو و ردیف اول نشست.
منم سرجام نشستم.استادشمس نگاه معناداری به من کرد،بعد نگاهی به امین کرد و پوزخند زد و رفت روی صندلی نشست.
نگاهم به امین افتاد که ازعصبانیت دستشو زیرمیزش مشت کرده بود.
پس کسیکه قرار بود جای من جواب استادشمس رو بده امین رضاپور بود.
استاد شمس شروع کرد به...
ادامه دارد...
نویسنده بانو #مهدییار_منتظر_قائم
📚
رمان زیبای #هرچی_تو_بخوای
قسمت دهم
استادشمس شروع به تدریس کرد. وسط کلاس گفت:
_تو این صفر و یک های برنامه نویسی عشق معنایی نداره،مثل زندگی این بچه مذهبی ها.
بعد نگاهی به امین و بعد به من کرد..
و به تدریسش ادامه داد.
کلا استادشمس اینجوریه.یه دفعه، #بدون_فکر، یه حرفی میگه.منتظر حرفی از امین بودم.ولی امین ساکت بود.
آخرکلاس استاد گفت:
_سؤالی نیست؟
وقتی دیدم امین ساکته و بچه ها هم سؤالی ندارن،گفتم:
_من سؤال دارم.
استادشمس که انگار منتظر بود گفت:
_بپرس.
-گفتین عشق تو زندگی مذهبی ها معنایی نداره؟
باپوزخند گفت:
_بله،گفتم.
-معنی حرفتون این بود که عشق توی مذهب جایی نداره؟
یه کمی فکر کرد و گفت:
_نمیدونم عشق تو مذهب معنا داره یا نه.ولی تو زندگی بچه مذهبی ها که معنی نداره.
_ #عشق توی #مذهب جایگاه ویژه ای داره.
همه ی نگاهها برگشت سمت من،جز امین.
گفتم:
_عشق یعنی اینکه کسی تو زندگیت باشه که بدون اون نتونی زندگی کنی.زندگی منظورم نفس کشیدن،غذا خوردن و کار کردن نیست.#عشق مثل #نخ_توی_اسکناسه که اگه نباشه،اسکناس زندگی ارزشی نداره.#ظاهر اسکناس درسته ولی #ارزشی نداره..عاشق هرکاری میکنه تا به چشم معشوقش بیاد..هرکاری که معشوقش بگه انجام میده تا معشوقش ازش راضی باشه..عشق همون چیزیه که باعث میشه عاشق شبیه معشوقش بشه.
استادشمس گفت:
تو تا حالا عاشق شدی؟
-من هم عاشق شدم...منم سعی میکنم هرکاری معشوقم بهم میگه انجام بدم...من اونقدر عاشقم که دوست دارم همه حتی از #ظاهرم هم بفهمن معشوقم کیه...خوشم میاد هرکسی منو میبینه #یادمعشوقم میفته..
بلند شدم،رفتم جلوی وایتبرد ایستادم و با تمام وجود گفتم:
_من عاشق مهربان ترین موجود عالم هستم و به عشقم افتخار میکنم،با تمام وجودم.حتی دوست دارم همه تون بدونید که من عاشق کی هستم.
با ماژیک روی وایتبرد پررنگ و درشت و خوش خط نوشتم
*خدا*
برگشتم سمت بچه ها و گفتم:
_آدمی که #عاشق مهربان ترین نباشه عاشق هیچکس دیگه ای هم #نمیتونه باشه.
وسایلمو برداشتم،رفتم جلوی در...
برگشتم سمت استادشمس و بهش گفتم:
_کسیکه عاشق باشه کاری میکنه که معشوقش ازش #راضی باشه.شما تمام روزهایی که من میومدم کلاستون منو مسخره میکردید،چون میخواستم طوری باشم که معشوقم ازم راضی باشه.منم هرجایی باهاتون بحث کردم یا جایی سکوت کردم فقط و فقط بخاطر #رضای_معشوقم بوده.
رفتم توی حیاط....
ادامه دارد...
نویسنده بانو #مهدییار_منتظر_قائم
📚