eitaa logo
نشر آثار استاد حسین عشاقی
649 دنبال‌کننده
29 عکس
3 ویدیو
80 فایل
📚 پایگاه اطلاع رسانی آثار استاد حسین عشاقی ✅ ارائه کتاب ها، مقالات، دروس و يادداشت هاي جناب حجت الاسلام والمسلمين استاد حسين عشاقي زيد عزه 🔸 متخصص در فلسفه و عرفان اسلامي 🔸 مدرس اسفار و فصوص الحكم @oshaghierfan
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه از بالا 👆👆👆 4️⃣: نظریه برگزیده: آیه شریفه ناظر به است؛ 🔸زیرا هستی حقیقی منحصر به وجود خدا است و ما سوای او از آن جهت که ماسوای اوست باطل و پوچ است؛ ولی با انتسابِ بالعرضِ وجود حقیقی خداوند به ماسوا یک نحو موجودیت بالعرض و اعتباری برای آنها شکل می‌گیرد؛ 🔸لذا با توجه به بطلان و ، در جملة «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ..» کشتن از مؤمنان سلب شده؛ زیرا آنان واقعا موجودیت حقیقی ندارند تا چنین کاری را انجام دهند 🔹و از سوی دیگر گفته شده ورای این موجودیت مجازی ماسوا، واقعیت حقیقی خداوند قرار گرفته که همه آن موجودات اعتباری و روابط بین آنها مستند به موجودیت حقیقی خداوند است؛ زیرا هر مجازی مستند به حقیقت است «وَ لكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ»؛ 🔹و در جمله «وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ...» در مورد پیامبر رمی به کفار نفی و اثبات شده نه فقط نفی؛ و این بخاطر این است که پیامبر به مقام و رسیده لذا بخاطر لاشیئیت و بی‌چیزی ماسوا استناد رمی به پیامبر نفی شده، و بخاطر شیئیت و بقاء او، به عین شیئیت و بقاء ذات حق، استناد رمی به پیامبر اثبات شده است. 🔸جمله «وَ لِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنينَ مِنْهُ بَلاءً حَسَنا» در ادامه آیه، معنی‌اش این است که خداوند در دو جمله اول آیه، نسبت به توحید وجودی، به مؤمنان توجه داده است و بدین وسیله، زمینه امتحان درین باره را برای مؤمنان فراهم کرده و نظر می‌کند آیا مؤمنان به ایمان می‌آورند یا نه بلکه خود را موجود حقیقی و منشا حقیقی اثر می‌دانند؛ 🔸و جمله «إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليم» در آخر آیه نیز هشداری است به مؤمنان؛ می‌گوید خدا شنوا و دانا است پس مؤمنان باید مواظب سخنان و افکار خود باشند مبادا تحلیلی کرده و گفتاری را به زبان جاری کنند که به انکار این توحید وجودی ختم شود و در قبول توحید وجودی شوند. 🔸و از اینجا روشن می‌شود که فاء تفریع در ابتدای آیه «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ..» بخاطر این است که در ابتدای آیات مربوط به جنگ بدر تذکر می‌دهد که غرض اصلی خداوند در این رخداد احقاق حق و ابطال باطل است «لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُبْطِلَ الْباطِلَ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُون»؛ لذا تذکر می‌دهد حال که هدف احقاق حق و ابطال باطل است پس از مصادیق اعلای این و این است که بدانید در ساحت وجود، حق این است که موجودیت حقیقی منحصر به خدا است؛ و باطل این است که موجودیت حقیقی را به ماسوای او نسبت دهید. @oshaghierfan &
ادامه از بالا 👆 🟠 اینجا است که تقسیم علم به علم حقیقی و شبه علم، یا تقسیم آن به علم اسلامی و غیر اسلامی، شکل می‌گیرد؛ مثلا اگر کسی در فیزیولژی، بدون توجه به ربطی بودن هویت مخلوقات ادعا کند که مثلا «قلب به همه اندامها خون می‌رساند» این ادعا یک شبه علم است؛ نه علم حقیقی؛ زیرا قلبی که او به آن اشاره می‌کند قلب نامرتبط با خداوند است؛ 🔹در حالی که طبق مطالب پیش‌گفته چنین قلبی اصلا وجود ندارد تا گفته شود چنین قلبی، خون رسان است؛ پس در این فرض، این گزاره، باطل و کاذب است؛ زیرا خون رسانی کار چنین قلبی نیست بلکه کار قلبی است که عین ربط و تعلق به خداوند است؛ اما گوینده خون رسانی را به موضوعی نامرتبط با خدا نسبت می‌دهد و نتیجه این می‌شود که او در این گزاره گرفتار خطای در مصداق می‌شود؛ و حکم را به چیزی نسبت می‌دهد که مال آن نیست؛ لذا گزاره‌اش منطقا باطل و کاذب است؛ این گزاره در صورتی درست است که گوینده توجه داشته باشد که قلبی خون رسان است که هویتش عین ربط به ذات حق است و وجودش مرتبه نازل وجود خداوند و فاعلیتش مرتبه نازل فاعلیت خدا است؛ 🔹پس گزاره «قلب، خون رسان است» در فضای قبول توحید افعالی و ربطی بودن وجود مخلوقات درست است و در فضای انکار توحید افعالی باطل و نادرست است؛ و از همین‌رو است که خداوند در قرآن، کشاورزانی را که زراعتشان را بدون توجه به دخالت فاعلیت خداوند در کشاورزی، به خودشان نسبت می‌دهد تخطئه می‌کند و فکر آنان را باطل دانسته و می‌گوید 🌺«أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ»🌺 (64 واقعه) آیا گمان می‌کنید که شما کشاورزی می‌کنید!؟ یا این ما هستیم که کشاورزی می‌کنیم!؛ یعنی به کشاورز هشدار می‌دهد که این تو نیستی که کشاورزی میکنی بلکه این فاعلیت خداوند است که از مجرای وجود تو کشاورزی می‌کند؛ 🔸پس بر اساس مفاد این آیه، جمله «زید گندم کشت می‌کند» در صورتی درست است که خود زید و فاعلیتش در راستای وجود خداوند و فاعلیت آن تفسیر گردد نه زید بریده و بیگانه با وجود خداوند و فاعلیت او؛ همین سخن در باره خون رسانی قلب هم مطرح است؛ 🔸پس هیچ گزاره علمی، در نسبت خاصیتی به موضوعش، بدون توجه به فاعلیت خدا درست نیست و با توجه به فاعلیت حضرت حق است که درست است؛ البته این درستی و نادرستی گزاره‌ها در دو مبنای توحید و انکار توحید، در مقام عمل چندان تفاوت نمی‌کند؛ و قلب موحد و مشرک آثار واحدی دارد؛ چون اثر گذاری واقعی چنین حقیقتی به بینش موحدانه یا مشرکانه ما وابسته نیست؛ این بخاطر این است که آثار عملی قلب به واقعیتش وابسته است نه ذهنیتی که انسانها نسبت به آن دارند؛ بر خلاف گزاره‌ علمی که انسان از واقعیتی بدست می‌آورد که درک درست یا نادرست از موضوع و محمول گزاره در درستی یا نادرستی گزاره علمی دخالت دارد. ✳️ پس روشن شد که بر خلاف دیدگاه آقاي غرویان هر علمی و از جمله فیزیولوژی می‌تواند اسلامی یا غیر اسلامی باشد و بر اساس دخالت و عدم دخالت می‌تواند درست یا نادرست باشد. 🔹بیان ذکر شده بر اساس بود؛ البته مدعای ما بر اساس در سطح بالاتری قابل اثبات است که طالبان این بیان را به مقاله نويسنده تحت عنوان «سکولار نبودن گزاره‌های علوم توصیفی» ارجاع می‌دهم. @oshaghierfan &