هدایت شده از حرم رضوی
می رسد قصه به آن جاکه علی دل تنگ است
می فروشدزِرهی راکه رفیق جنگ است
چه نیازی دگر این مردبه جوشن دارد
"إن یکاد" ازنفس فاطمه برتن دارد
خبرازشوق به افلاک سراسیمه رسید
تاکه این نیمهء توحیدبه آن نیمه رسید
سالروز ازدواج امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) مبارکباد
هدایت شده از • میـڪـده •
-
در سیاهۍ میتوان گل چید از آب حیات
گریه را باشد اثر، دامان شبها بیشتر...
I میـڪــده I
-
هدایت شده از • شـاید یکــ مبـارز! •
حاج منصور ارضی.mp3
31.1M
•
•
درماندهام و مانده دمۍ مختصر از من
غیر از تو رفیقۍ نگرفته خبر از من...
#حاجمنصور
#مناجات
#شیفت_سحر
• @yekmobarez •
هدایت شده از • شـاید یکــ مبـارز! •
•
یعنۍ الان تو حجرهۍ انتهایۍ صحن آزادۍ روۍ اون صندلۍ سنگۍ ڪۍ نشسته...؟!💔
الان ڪۍ تو صحن انقلاب روبهروۍ گنبد روۍ اون فرشاۍ جلوۍ ورودۍ نشسته...؟!
#یڪجاموندهدربهدر
#دلتنگامام
• @yekmobarez •
هدایت شده از مجید سوزوکی
جدی مذهبی بودن ما داره به نمازهای چهارگانه (صبح رو مگه میخونیم؟)، روزه ماه مبارک رمضان، عزاداری سیدالشهدا، استوری مناسبتی مذهبی و پست کانال در ساعت ۰۱:۲۰ خلاصه میشه. برای خانمها حجاب هم هست البته. دیگه چیزی مونده؟ از کجای زندگیمون میتونیم به عنوان یک زندگی مذهبی دفاع کنیم؟ غیر از اینه که نمادزده شدیم؟
میم ر میم
با عجله سوار تاکسی شدم اصلا حواسم نبود که ماسکم رو نزدم
ماشین که حرکت کرد دیدم یه صدایی آمد آقا لطفا ماسکتون رو بزنید برگشتم صندلی عقب رو نگاه کردم یه خانوم بدحجاب دو ماسک زده دیدم😷
🙈 گفتم ببخشید اصلا حواسم نبود ماسک از جیبم در آوردم و زدم.
گفتم خانوم میشه منم از شما خواهش کنم حجابتون رو درست کنید؟
📌 با لحن تندی گفت چه ربطی داره آقا!!!
گفتم خانوم محترم همان طور که احتمال داره با ماسک نزدن من به شما ویروسی منتقل بشه
با این تیپ شما و امثال شما هم، ویروس گناه در جامعه پخش میشه و اونقدر آثار سوء داره که از هم پاشیده شدن خانواده های زیادی و چشم چران شدن مردان جامعه فقط بخش کمی از مضراتشه !!
و این کار شما نه تنها جسم ما بلکه روح ماروهم آزار میده!
گفت من اختیارخودم رودارم و به کسی ربطی نداره وشما چشماتون رو ببندید😳
منم ماسکم رو برداشتم و گفتم پس شما هم لطفا چشماتو به روی من ، ببند😉
💢 اینجا بود که راننده تاکسی هم سکوتش رو شکست و گفت خانوم اختیار شما توی خونه خودتون هست!!! وقتی به جامعه وارد شدید باید قوانین جامعه رو رعایت کنید و بیرون از خونه ، قانون اینه!!
🔹 هنوز منم خودم رو آماده کرده بودم چیزی بگم که ...
گفت آقا نگهدار میخوام همین جا پیاده بشم
آقای راننده هم سریع نگه داشت اونم پیاده شدو درو کوبید و رفت.
ماسکم رو زدم و گفتم آقای راننده ببخشید مشتری تون رو هم پَروندم کرایه ای هم به شما نداد.
اون بنده خدا هم یه لبخندی زد و گفت فدای سرت.
✍ همین طور که داشتیم میرفتیم با خودم کلنجار می رفتم چطور میشه در عرض چند ماه دولت و مردم دست به دست هم میدهند و ماسک زدن رو بین اکثر مردم جا میندازن اما همین عمل رو برای حجاب انجام نمیدن و میترسن که با یک کلمه و توصیه مؤدبانه با این عمل پر از خطر مقابله کنن؟؟ تا جایی که ما حرفش رو میزنیم اینطوری عکس العمل نشون میدن!
🔰 چطور میشه برای کرونا به هر مکان عمومی که میخوای وارد بشی اول نوشته بدون ماسک وارد نشوید!!
و اگه بدون ماسک وارد بشی اولا همه چپ چپ نگاهت می کنن بعد هم بعضی جاها خدمات رسانی نمی کنن!
👈 چرا در قضیه ماسک همینقدر میفهمیم که جامعه مانند کشتی است که ماسک نزدن یعنی سوراخ کردن کشتی و ضرر زدن به همه ولی ....در قضیه حجاب ،اینو نمی فهمیم ؟ یا نمیخواهیم بفهمیم ؟؟!!!!🙄🙄🙄
👈کاش برای حمایت و حفظ حجاب هم به اندازه ای که بخاطر ماسک تذکر میدیم ، تذکر می دادیم.🤔
برادر کوچک شما
هدایت شده از 『 اَلحُسِـٰین🇵🇸』
استادپناهیان میگفت: ↓🌱
چراخودترورهانمیکنے؟
دادبزنیازامامحسینبخوای؟
برودرخونہاباعبداللهمنتشروبڪش
دورشبگرد..
مناجاتڪنباامامحسین!
بگوامامحسینممنباتوآغازکردم،
ولمنکنی...
دیگهنمیکشمادامہبدم
متوقفشدم...💔!'
امامحسینبازمدستترومیگیرهفقط
بخواهازش...(:
#امامحسین«ع»🌱
مداحی آنلاین - بغض تو گلوم با خونه - کریمی.mp3
10.86M
🔳 #شهادت_امام_محمد_باقر(ع)
🌴بغض تو گلوم با خونه
🌴آسمون چشام گریونه گریونه گریونه
🎤 #محمود_کریمی
ᬉداࢪاݪقرار
🔳 #شهادت_امام_محمد_باقر(ع) 🌴بغض تو گلوم با خونه 🌴آسمون چشام گریونه گریونه گریونه 🎤 #محمود_کریمی
نیت بقیع کنید
بریم کمی واسه آقامون اشک بریزیم
امام باقر خیلی غریبن❤️
✍️جابر بن يزيد جُعفى میگه:
✍️🌱يه سال، به همراه حضرت باقرالعلوم عليه السلام راهی مكّه معظّمه شدم .
ᬉداࢪاݪقرار
✍️جابر بن يزيد جُعفى میگه: ✍️🌱يه سال، به همراه حضرت باقرالعلوم عليه السلام راهی مكّه معظّمه شدم .
✍️🌱بين راه ، دو تا پرنده به سمت ما اومدن و بالاى كجاوه امام محمّد باقر عليه السلام نشستند و مشغول سر و صدا شدند،🦜
✨من خواستم اونا رو بگيرم تا همراه خود م داشته باشم ،
ᬉداࢪاݪقرار
✍️🌱بين راه ، دو تا پرنده به سمت ما اومدن و بالاى كجاوه امام محمّد باقر عليه السلام نشستند و مشغول سر
✍️🌟ناگهان حضرت با صداى بلند، فرمود: اى جابر! آرام باش و پرندگان را به حال خود واگذار، آن ها به ما اهل بيت عصمت و طهارت پناه آورده اند.
ᬉداࢪاݪقرار
✍️🌟ناگهان حضرت با صداى بلند، فرمود: اى جابر! آرام باش و پرندگان را به حال خود واگذار، آن ها به ما اه
✍️🌱گفتم : مولاى من ! مشكل و ناراحتى شونن چیه ، كه اين جوری به شما پناهنده شدن؟!
ᬉداࢪاݪقرار
✍️🌱گفتم : مولاى من ! مشكل و ناراحتى شونن چیه ، كه اين جوری به شما پناهنده شدن؟!
✍️🌟حضرت فرمودند: آن ها مدّت سه سال است كه در اين حوالى لانه دارند و هرگاه تخم مى گذارن تا جوجه شود، مارى در اطراف آن ها هست كه مى آيد و جوجه هاى آن ها را مى خورد.
روح الله:
✨اكنون پرندگان به ما پناهنده شده تا از خداوند بخواهم كه آن مار را به هلاكت رساند؛ و من نيز در حقّ آن مار نفرين كردم و به هلاكت رسيد؛ و پرندگان در امان قرار گرفتند.
امام باقر علیه السلام
امشب ما هم مث اون تا پرنده میشینیم رو کجاوه شما
شما مارو دعا کنید
امام باقر جان
با همون کلمات خدا رو برامون بخوون که کاری نکنیم تا پرنده ای از ما به شما عرض شکایت بیاره...💔
✍️🌱 سپس به راه خود ادامه داديم تا نزديك سحر و اذان صبح به بيابو نى رسيديم ؛ و من پياده شدم و افسار شتر حضرت رو گرفتم ؛
✨وقتی حضرت فرود اومد، یه گوشه اى خم شد و مقدارى از شن ها روكنار زد و چنين دعائى رو زمزمه مى نمود .
ᬉداࢪاݪقرار
✍️🌱 سپس به راه خود ادامه داديم تا نزديك سحر و اذان صبح به بيابو نى رسيديم ؛ و من پياده شدم و افسار ش
✍️🌟: خداوندا! ما را سيراب و تطهير و پاك گردان
✨ناگهان سنگ سفيدى نمايان شد و امام عليه السلام اون سنگ كنار زد و چشمه اى زلال و گوارا آشكار شد،و ازاون آب آشاميدم و براى نماز وضو گرفتيم .
✍️🌱و بعد از خواندن نماز، سوار شديم و به راه خود ادامه داديم تا آن كه صبحگاهان به روستائى رسيديم ، كه نخلستانى كنار اون روستا بود، فرود آمديم ؛
✨حضرت كنار نخل خرمائى - كه از مدّتها قبل خشك شده بود - آمد ن و خطاب بهش گفتن : اى درخت خرما! از آنچه خداوند متعال در درون شاخه هاى تو قرار داده است ، ما را بهره مند ساز.
✍️🌱ناگهان ديدم درخت خرما، سرسبز و پربار شد و خودش رو در مقابل امام عليه السلام خم كرد؛ و ما به راحتى از میوه اون مى چيديم و مى خورديم .
✨يك مرد عرب بيابان نشين كه اون حوالى بود، وقتى اين معجزه (کرامت)رو دید، به حضرت 🍂گفت : سحر و جادو كرديد؟!
ᬉداࢪاݪقرار
✍️🌱ناگهان ديدم درخت خرما، سرسبز و پربار شد و خودش رو در مقابل امام عليه السلام خم كرد؛ و ما به راحت
✍️🌟امام عليه السلام به آرامى اظهار داشت :
اى مرد! به ما نسبت ناروا مده ، چون كه ما از اهل بيت رسالت هستيم
✨هيچ كدام از ما ساحر و جادوگر نبوده و نيستيم ، بلكه خداوند متعال از اسامى مقدّسه خود كلماتى را به ما آموخته است كه هر موقع هر چه را بخواهيم و اراده كنيم
یه محفل یهویی رفتیم امشب به عشق آقا جانمون❤️
انشالله خودشون ازمون قبول کنن
کپی آزاد👌
به شرط دعا
امشبو دست کم نگیرید انشالله بتونیم برات کربلای امسالمونو بگیریم
دم رفقایی که تاحالا پای کانال موندن مشتی
لوتی بمونید))
انشالله فعالیت رو به مدد امام باقرجانمون شروع میکنیم❤️
حرفی سخنی دارید تو ناشناسا بفرمایید
لینک سنجاقه
یاعلی
1:سلام علیکم سلامتی
2:سلام بله تبادل میکنیم
@deldadeh_mahdi
بابت درگیری هایی که داشتیم نتونستیم فعالیت کنیم شرمنده انشالله سعی میکنیم فعالیت بنماییم
3سلام دوست عزیز با رفقای دیگه صحبت میکنم ببینم چی میگن
تشکر از لطفتون
4:سلام خیلی ممنون... به فال نیک میگیرم که پیامتونو امشب دیدم
دلمون خیلی تنگ بود💔
هدایت شده از bekharo_bekhoon
🔸 برگزاری اولین جشن امضا از جدیدترین اثر نویسنده کتابهای پرفروش رویای نیمه شب و دعبل و زلفا، حجتالاسلام مظفر سالاری
🔸کتاب #مرا_با_خودت_ببر
کتابی عاشقانه با روایت وقایع سیاسی اجتماعی دوران زندگی امام جواد علیه السلام
🔸امضا به نام سفارش دهنده انجام خواهد شد.
امکان سفارش دیگر آثار نویسنده با تخفیف و امضا فراهم است.
🔸روز عید قربان هم یه لایو جذاب با حضور نویسنده کتاب، همراه با قرعه کشی پنج جلد کتاب دعبل و زلفا، به حاضران در لایو خواهیم داشت.
🔹آخرین مهلت سفارش کتاب تا روز عید قربان میباشد، فقط کافیه نام خود را برای امضا ارسال کنید
@bekharo_bekhoon
جا نمونید!!!
عاشورای امسال توانی برای دلت نمانده بود
همین شد که قبل از محرم رفتی
#نقطه_سر_خط
#شهادت
#استوری
@oshaghol_hosein
#خاطرات_امام
من یک دورۀ کامل اصول و فقه یعنی حدود 5 / 4 سال نزد معظم له کسب فیض کردم و بهره ها بردم
جالب توجه است که در طول این 5 / 4 سال درس
ایشان دو روز تعطیلی بیشتر نداشتند و من هنوز در طول عمرم کسی را به منظمی امام ندیده ام
و گاهی وقتها ساعتمان را با حضور امام تنظیم می کردیم
و اگر وقتی ساعتمان دچار اشکالی می شد با حضور امام
کمیت و کیفیت آن روز را در می یافتیم.
📚برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 32.
راوی: حجت الاسلام سید علی
.
.
@oshaghol_hosein