#طنز_جبهه 😅
رزمندهاے تو جبهه
بے سیم میزنه میگه :
من حدود ۵۰۰ تا عراقی
دستگیر ڪردم
سریع بیاین ببرینشون ...
پشت بیسیم گفتن خودت بیار...!😁
گفت:نه شما بیاین اینا نمیذارن من بیام😅😅
#شادمانکردندباصلواتیروحشانراشادکنیم
∞| ♡عُشآقُالحَسَن🌱↷
『 @oshaghoolhasan 』∞♡
#لبخندبزنمومن
⬅️وقتی اسیر شدیم از همه رسانه ها آمده بودند برای مصاحبه و در واقع مانور قدرت و استفاده تبلیغاتی روی اسرای عملیات بود.📡📺📻🎙
نوبت یکی از بچه های زرنگ گردان شد. با آب و تاب تمام و قدری ملاطفت تصنعی شروع کردند به سوال کردن.📹🎤
👮♂یکی از مأموران پرسید:
- پسر جان اسمت چیه؟
- عباس🙂 .
- اهل کجا هستی؟
- بندرعباس .😉
- اسم پدرت چیه؟
- به او می گویند حاج عباس !😃
گویی که طرف بویی از قضیه برده بود پرسید:
- کجا اسیر شدی؟
- دشت عباس !😆
افسر عراقی که اطمینان پیدا کرده بود طرف دستش انداخته و نمی خواهد حرف بزند به ساق پای او زد و گفت:
- دروغ میگی!😡
و او که خودش را به موش مردگی زده بود با تظاهر به گریه کردن گفت :😭
- نه به حضرت عباس !😂🤣
#طنز_جبهه
#شادمانکردندباصلواتیروحشانراشادکنیم
∞| ♡عُشآقُالحَسَن🌱↷
『 @oshaghoolhasan 』∞♡