فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روز_شمار_اربعین_١۴٠٠
#استوری 📲
«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
#٣١ 🗓روزتا اربعین🖤🥀
📆 روزشمار:
▪️7 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام
▪️16 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
▪️31 روز تا اربعین حسینی
▪️39 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام
▪️40 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
‹🖤🔗›
-
-🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀
گُفـتِھبود؎ڪِہطَبـیبِدِلِهَـر
بیمـٰاࢪ؎
پَـسطَبیبِدِلِمَـنبـٰاشڪِھ
بیمـٰاࢪتوام...!シ💔
-
📓 ⃟🧡¦⇢ #صلاللهعلیکیااباعبدالله
رهبرم😍
اخمڪند😡
بهعلی(ع)
مادرتان
داغشما
میبیند.✌️💪
#شیربچههاےحیدرڪرار😏👊🏻
🧡📙🌼🌼💫⃟#چریکــــــــــــــــی✌️🧡🌼📙
🌸꙱❥ 🌼🧡🧡⃟🖇🌼
📙💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#کلیپ_مهدوی🖤🥀😔
🔸همیشه دعامون میکنه!!
دعاش کنیم....
🔸بسیار زیباست
👈حتما ببینید و نشر دهید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عصــــــــــــــــــــرانہ😍💚☕️
کاشکی اربعین با دست ساقی
مهمونم کنی چای عراقی😍✌️
#اربعین...🖤🥀
عصرتون کربلایی💚 ☺️
#مهندسی_آرزوها 🦋
نگاه اشتباه به حقایق،
باعث میشه؛
تموم انتخابها،ارتباطها، افکار ورفتارهات، اشتباه میشن!
اونوقت بدنبال آرزوهایی راه میفتی
که؛
به بن بست منتهی میشن.
#استاد_شجاعی🎤
🧡📙🌼🌼💫⃟#انگیزشــــــــــے✌️🧡🌼📙
🌸꙱❥ 🌼🧡🧡⃟🖇🌼
📙💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم سلیمانی:
انقلاب ما، دفاع مقدس ما، همه مدیون امام حسین است...
•
پریشان حالی است...
آه...😔
ای آنکه خودت هستی
و جایت خالی است...!🖤🥀
•🌿• #به_وقت_حاج_قاســــــــــم🍏📗💚🍃🍃💚🍏📗🍏
🌸꙱❥ 📗💚⃟🖇💚🍏📗🍃
202030_828827777.mp3
6.3M
یاابنالحَسن..🌿'°🌻
بیا ای عزیزِ دل فاطمه
روزخمِ دلِ شیعه مرهم بزار😔💔
#حاج_مهدی_رسولی👌
#امام_زمان 🦋
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین_🖤🥀
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرج💚
#سلام_امام_زمانم
#مولای_مهربانم♥
مدهوشم از این عطر پراکندۀ سیب
این است همان رایحۀ روح فریب
گفتم: که شبِ فراق، طولانی شد
گفتند: بخوان «اَلَیسَ صُبحُ بِقَریب»
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°🌱
آخرنسیمپرچمتومیڪُشدمرا
•اینروضہهاےماتمتومیڪُشدمرا...
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#story🎞
.
•
داردزمانآمدنتدیرمۍشود...😔💔
داردجوانمنتظرتپیرمۍشود...🍂🦯
💛|اللهمعڄللولیڪالفرڄ..🖤🥀.
🔗#أیݩصاحِبنآ؟!😔
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
محرمۍ(:!.attheme
109.6K
🏴مادر شهید شهریاری درگذشت
🔹صبح امروز، مادر شهید مجید شهریاری دانشمند هستهای به دلیل ابتلا به بیماری کرونا درگذشت.
🔹طبق گفته برادر شهید شهریاری امروز مراسمی برای این مادر شهید برگزار نخواهد شد و مراسمات تشییع و خاکسپاری اطلاعرسانی خواهد شد.
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
🔴 #آداب_صدا_زدن
💠 وقتی در مورد همسرتون صحبت میکنید از اسامی اشاره مثل "این" یا "اون" و همچنین کلمههایی مثل "ببین"، "الو" و "آهای" استفاده نکنید.
💠وقتی همسرتان شما را صدا میزند با علاقه بهش جواب بدید! مثلا به جای گفتن: "هااان!؟" یا گفتن یک "بله" خالی به او بگویید: بله عزیزم، جان دلم یا جانم و ...
💠مطمئن باشید در ازای احترام گذاشتن خودتان احترام میبینید. زیبا صداکردن زن و مرد، بهترین شیوه برای ابراز محبت و نوعی شخصیت دادن به طرف مقابل است.
🧡📙🌼🌼💫⃟#همســــــــــــــــــــردارے✌️🧡🌼📙
🌸꙱❥ 🌼🧡🧡⃟🖇🌼
📙💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نوایدلتنگی 📹
😞 ذکرغروب جمعه ها 💔
#یا_صاحب_الزمان_عج❤️
غروب جمعه دلم بوی یار می گیرد
افق افق دل من را غبار می گیرد
نه با زیارت یاسین دلم شود آرام
نه با دعای سماتم قرار می گیرد...
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#غروب_دلتنگے💔😔
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین_🖤
┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🖤🥀
#دم_اذانی😍🌹
#نماز_سکوی_پرواز 🦋
در کوی ما
شکسته دلی می خرند و بس!
اگه با عبادتـــت؛
این جرأت رو پیـــدا کردی،
که یه انسان گناهکار رو تحقیر کنی:
فاتــحه همه ی عباداتت رو بخون.
#استاد_شجاعی 🎤
#التماس_دعا🤲
#نماز_اول_وقتش_میچسبه😍👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🖇°📃•⊱
.
خداے من
اعتراف میکنمـ
ڪه براے داشتن تو
هیچ ڪارے نکردم...
اما تو براے برگردوندنِ من؛
هر ڪارے میکنی..🙃
عآشقتمـ خدامـ!💕
🌸🍃• . • . •
#خدا💚😍
202030_1906724063.mp3
9.97M
⏯ #واحد احساسی #امام_زمان(عج)
🍃چه جوری عشق تو حاشا بکنم
🍃چه جوری مثل تو پیدا بکنم
🎤 #جواد_مقدم👌
👌بسیار دلنشین
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🖤🥀
امـــــامـ زمـــانـــے شـــو👌
یاصاحب الزمان(عج)💚
دلم گرفته از این ماجرای تکراری
هوایِ بی خبری و دعای تکراری
غروب جمعه رسید و بدون تو آمد
دوباره بر سر من این بلای تکراری
هنوز منتظرت هستم و یقین دارم
تمام میشود این جمعه های تکراری
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🖤🥀
#جمعه_های_مهدوے🦋
📚#داستانک
🛑 #تیمارستان
مردی در هنگام رانندگی، درست جلوی حیاط یک تیمارستان پنچر شد و مجبورشد همانجا به تعویض لاستیک بپردازد
هنگامی که سرگرم این کار بود، ماشین دیگری به سرعت ازروی مهره های چرخ که در کنار ماشین بودند گذشت و آنها را به درون جوی آب انداخت و آب مهره ها را برد
مرد حیران مانده بود که چکار کند. تصمیم گرفت که ماشینش را همانجارها کند و برای خرید مهره چرخ برود
در این حین، یکی از دیوانه ها که از پشت نرده های حیاط تیمارستان نظاره گر این ماجرا بود، او را صدا زد و گفت:
از ٣ چرخ دیگر ماشین، از هر کدام یک مهره بازکن و این لاستیک را با ٣ مهره ببند و برو تا به تعمیرگاه برسی
آن مرد اول توجهی به این حرف نکرد ولی بعد که با خودش فکر کرد دید راست می گوید و بهتر است همین کار را بکند
پس به راهنمایی او عمل کرد و لاستیک زاپاس را بست.
هنگامی که خواست حرکت کند رو به آن دیوانه کرد و گفت: «خیلی فکر جالب و هوشمندانه ای داشتی.
پس چرا توی تیمارستان انداختنت؟
دیوانه لبخندی زد و گفت: من اینجام چون دیوانه ام. ولی احمق که نیستم!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃عمری جمعه ها
🌺در آرزوی وصال تو سوختیم
🍂با یاد آفتاب جمال تو سوختیم
🌸ما را اگر چه چشم تماشا نداده اند
🌼ای غایب از نظر به خیال تو سوختیم
🌿اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
#امام_زمانم💚 شبتون بخیر🦋
#شبتون_بخیر دوستان😊
#بدونتوهرگز♥
#پارت_28
اما علي که گفت...
پريدم وسط حرفش... بغض گلوم رو گرفت...
- من نمي دونم چرا بابا گفت بيام... فقط مي دونم اين مدت امتحان هاي خيلي
سختي رو پس دادم... بارها نزديک بود کل ايمانم رو به باد بدم... گريه ام گرفت...
مامان نمي دوني چي کشيدم... من، تک و تنها... له شدم...
توي اون لحظات به حدي حالم خراب بود که فراموش کردم... دارم با دل يه مادر که
دور از بچه اش، اون سر دنياست... چه مي کنم و چه افکار دردآوري رو توي ذهنش
وارد مي کنم...
چند ساعت بعد، خيلي از خودم خجالت کشيدم...
- چطور تونستي بگي تک و تنها... اگر کمک خدا نبود الان چي از ايمانت مونده بود؟
فکر کردي هنر کردي زينب خانم؟
غرق در افکار مختلف... داشتم وسايلم رو مي بستم که تلفن زنگ زد... دکتر دايسون...
رئيس تيم جراحي عمومي بود... خودش شخصا تماس گرفته بود تا بگه... دانشگاه با
تمام شرايط و درخواست هاي من موافقت کرده...
براي چند لحظه حس پيروزي عجيبي بهم دست داد؛ اما يه چيزي ته دلم مي گفت
انقدر خوشحال نباش همه چيز به اين راحتي تموم نميشه و حق، با حس دوم بود.
برعکس قبل و برعکس بقيه دانشجوها شيفتهاي من، از همه طولاني تر شد، نه تنها
طولاني، پشت سر هم و فشرده. فشار درس و کار به شدت شديد شده بود! گاهي
اونقدر روي پاهام مي ايستادم که ديگه حس شون نمي کردم. از ترس واريس، اونها رو
محکم مي بستم... به حدي خسته مي شدم که نشسته خوابم مي برد. سختتر از
همه، رمضان از راه رسيد؛ حتی يه بار، کل فاصله افطار تا سحر رو توي اتاق عمل بودم.
عمل پشت عمل... انگار زمين و آسمان، دست به دست هم داده بود تا من رو به زانو
در بياره؛ اما مبارزه و سرسختي توي ژن و خون من بود. از روز قبل، فقط دو ساعت
خوابيده بودم. کل شب بيدار... از شدت خستگي خوابم نمي برد. بعدازظهر بود و هوا،
ملایم و خنک... رفتم توي حياط... هواي خنک، کمي حالم رو بهتر کرد. توي حال خودم
بودم که يهو دکتر دايسون از پشت سر، صدام کرد و با لبخند بهم سلام کرد.
- امشب هم شيفت هستيد؟
- بله
- واقعا هواي دلپذيري شده!
با لبخند، بله ديگهاي گفتم و ته دلم التماس مي کردم به جاي گفتن اين حرف ها،
زودتر بره. بيش از اندازه خسته بودم و اصلا حس صحبت کردن نداشتم، اون هم سر
چنين موضوعاتي... به نشانه ادب، سرم رو خم کردم، اومدم برم که دوباره صدام کرد.
- خانم حسيني من به شما علاقهمند شدم و اگر از نظر شما اشکالي نداشته باشه مي
خواستم بيشتر باهاتون آشنا بشم...
براي چند لحظه واقعا بريدم...
- خدايا، بهم رحم کن... حالا جوابش رو چي بدم؟
توي اين دو سال، دکتر دايسون جزء معدود افرادي بود که توي اون شرايط سخت ازم
حمايت مي کرد. از طرفي هم، ارشد من و رئيس تيم جراحي عمومي بيمارستان بود و
پاسخم، ميتونست من رو در بدترين شرايط قابل تصور قرار بده.
- دکتر حسيني... مطمئن باشيد پيشنهاد من و پاسخ شما کوچکترين ارتباطي به
مسائل کاري نخواهد داشت. پيشنهادم صرفا به عنوان يک َمرده، نه رئيس تيم
جراحي...
چند لحظه مکث کردم تا ذهنم کمي آروم تر بشه...
- دکتر دايسون من براي شما به عنوان يه جراح حاذق و رئيس تيم جراحی احترام
زيادي قائلم. علي الخصوص که بيان کرديد اين پيشنهاد، خارج از مسائل و روابط کاريه؛
اما اين رو در نظر داشته باشيد که من يه مسلمانم و روابطي که اينجا وجود داره بين
ما تعريفي نداره، اينجا ممکنه دو نفر با هم دوست بشن و سال ها زير يه سقف زندگي
کنن؛ حتی بچه دار بشن و اين رفتارها هم طبيعي باشه ولي بين مردم من، نه... ما
براي خانواده حرمت قائليم و نسبت بهم احساس مسئوليت مي کنيم. با کمال احترامي
که براي شما قائلم پاسخ من منفيه.
اين رو گفتم و سريع از اونجا دور شدم، در حالي که ته دلم از صميم قلب به خدا
التماس مي کردم يه بلاي جديد سرم نياد.
روزهاي اولي که درخواستش رو رد کرده بودم دلخوريش از من واضح بود... سعي مي
کرد رفتارش رو کنترل کنه و عادي به نظر برسه، مشخص بود تلاش مي کنه باهام
مواجه نشه، توي جلسات تيم جراحي هم، نگاهش از روي من مي پريد و من رو
خطاب قرار نمي داد؛ اما همين باعث شد، احترام بيشتري براش قائل بشم. حقيقتا کار
و زندگي شخصيش از هم جدا بود.
↯🍀🌺⃟•🍀↯