eitaa logo
حامیان استاد رائفی پور
72.9هزار دنبال‌کننده
32.2هزار عکس
21.9هزار ویدیو
998 فایل
🌹 سلام دوستان ما به نهادی وابسته نیستیم و #آتش_به_اختیار فعالیت می کنیم در راستای #جهادتبیین سوالی بود در خدمتم در خدمتم 👇 تبلیغات eitaa.com/joinchat/3173974253Cc1f5e28fe5 از کانال استاد لفت میدی؟😔🖐 @masaf ⏰ شمارش معکوس ظهور ⏰
مشاهده در ایتا
دانلود
✡ آشنایی با یک سند مهم تاریخی (١) 1⃣ در اثنای نگارش و در کندوکاو میان انبوه به‌جای مانده از ارگان‌های سرّی اطلاعاتی و امنیتی و مقامات برجسته ، به سندی منحصر به‌فرد و تاریخی دست یافتیم که می‌تواند توضیح‌گر پنهان‌ترین پرده‌های تاریخ معاصر ایران از مشروطه تا دوران باشد. این سند عجیب و ارزشمند، اردشیرجی ریپورتر است. 2⃣ در اوج اقتدار و کامیابی، زمانی‌که در تهران از پس‌پرده، رضاشاه پهلوی را هدایت می‌کرد، این خاطرات را نگاشته است. او در نوامبر١٩٣١ / آبان١٣١٠، در سن ۶۶سالگی، گویی مرگ قریب‌الوقوع خود را احساس می‌کرد و لذا به نگارش وصیت‌نامه‌ای برای تنها پسر ١٠ساله‌اش، شاپورجی، پرداخت. 3⃣ او این وصیت‌نامه را نزد مقامات عالی‌رتبه بریتانیا، احتمالاً ، به امانت گذارد و متذکر شد که بخشی از آن، که حاوی شرح روابط او با رضاخان است، ٣۵سال پس از مرگش در اختیار پسرش قرار گیرد. با این حساب، خاطرات فوق در سال ١٣۴٧ در اختیار شاپورجی قرار گرفته است. 4⃣ سِر دنیس رایت، سفیر پیشین انگلیس در ایران و دوست صمیمی شاپورجی که از عوامل بود و بعد از بازنشستگی پاداش خود را به‌صورت شغل مدیریت در یکی از شرکت‌های وابسته به مجتمع «رویال داچ شل» دریافت داشت، این خاطرات را مطالعه کرده و در کتاب «انگلیسی‌ها در میان ایرانیان»، که در سال ١٩٧٧ یعنی در اوج سلطنت محمدرضا پهلوی منتشر شد، درباره آن می‌نویسد: 👈 آقای اردشیر ریپورتر در سال ١٩١٧ با رضاخان ملاقات کرد و به‌شدت تحت تأثیر میهن‌پرستی [!] او قرار گرفت. او در خاطرات منتشر نشده‌اش متذکر می‌شود که برای نخستین‌بار وی رضاخان را به معرفی کرد. ✍ عبدالله شهبازی ✅ ☑ برای پیوستن به کانال روی لینک بزنید👇 🔰 eitaa.com/joinchat/1246953475Cf749f8ac9b حتماعضوشوید👆
✡ آشنایی با یک سند مهم تاریخی (٢) 1⃣ متن اصلی خاطرات سرّی به دو زبان انگلیسی و گُجراتی است و آن‌چه در دست ما است، منتخبی از آن است که به فارسی ترجمه شده. اردشیرجی این خاطرات را به‌قصد انتشار نگاشته و لذا در آن هنوز نیز زبان رمز و ابهام حاکم است؛ هرچند بسیاری از مسائل پس‌پرده آشکار شده و گاه به صراحت بیان گردیده است. علی‌رغم تمایل اردشیرجی، این خاطرات تاکنون توسط پسرش انتشار نیافته و این نخستین‌بار است که این سند منحصر به‌فرد تاریخی در دسترس عموم قرار می‌گیرد. 2⃣ نخستین اطلاع از این خاطرات زمانی آشکار شد که دستور چاپ گزارش معامله شکر با انگلیس، که شاپورجی واسطه آن بود، را در روزنامه اطلاعات صادر کرد. متعاقب آن، شاپورجی به دیدار فردوست رفت و بخشی از اسناد سرّی را در اختیار او گذارد تا محمدرضا پهلوی دِین خود را به شاپورجی دقیقاً بشناسد. 3⃣ در همین زمان خاطرات اردشیرجی در اختیار محمدرضا پهلوی قرار گرفت و تصمیم شاپورجی دال بر انتشار آن به اطلاع وی رسید. می‌توانیم تصور کنیم که شاه مغرور به‌شدت هراسان شد و با وساطت لرد بالاخره مقرر شد که تنها مقاله کوتاهی به قلم چمن پینچر در روزنامه دیلی اکسپرس انتشار یابد و اصل خاطرات هم‌چنان سرّی بماند. 4⃣ براساس این توافق متن خاطرات اردشیرجی هم‌چنان مکتوم ماند تا سلطنت محمدرضا پهلوی و محصول تلاش ۴٠ساله اردشیرجی با توفان انقلاب اسلامی بر باد رفت. پس از انقلاب، شاپورجی که رویای اعاده‌ی این سلطنت را در سر داشت و هدایت فعال توطئه‌های ضدانقلابی علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران را به‌دست گرفته بود، نشر خاطرات پدر را صلاح ندید، ولی سرنوشت چنین بود که نسخه‌ای از آن در آرشیوهای سرّی ارگان‌های اطلاعاتی شاه محفوظ بماند و امروز به چاپ برسد. 5⃣ سند حاضر واجد فوق‌العاده است و [علیرغم وجود توهین‌ها و تهمت‌های ناروا به علما و روحانیون و اقوام مختلف ایرانی، و تعاریف غلوآمیز و کاذب پیرامون شخصیت رضاخان قلدر] ما خود را محق نمی‌دانیم که آن را سانسور کنیم و لذا متن کامل آن را (که در ١٩ صفحهٔ دستنویس در اختیار ماست)، در ادامه صرفاً برای استفادهٔ پژوهشگران تاریخ معاصر ایران منتشر می‌کنیم: ✍ عبدالله شهبازی ✅ ☑ برای پیوستن به کانال روی لینک بزنید👇 🔰 eitaa.com/joinchat/1246953475Cf749f8ac9b حتماعضوشوید👆
✡️ اردشیر ریپورتر کیست؟ (١) 1️⃣ اردشیرجی در یک خانوادهٔ زرتشتی ایرانی‌تبار در بمبئی به‌دنیا آمد. پدر و پدربزرگ او گزارشگران روزنامهٔ انگلیسی تایمز بودند و لذا اردشیر نام خانوادگی «ریپورتر» را برگزید. با توجه به تاریخ استعمار بریتانیا در هند و بهره‌گیری گستردهٔ آن از عوامل بومی و با توجه به این‌که، سیستم جذب دستگاه اطلاعاتی انگلیس یک سیستم موروثی است و با توجه به این‌که هم اردشیر و هم پسرش شاپور ریپورتر در طول زندگی خود کارت خبرنگاری روزنامهٔ تایمز لندن را در جیب داشته‌‌اند، مُحِقّیم که این خانواده را کارمندان بومی در بمبئی معرفی کنیم. 2️⃣ اردشیر در نوجوانی عازم انگلیس شد و با حمایت اینتلیجنس سرویس تحصیلات دانشگاهی را به پایان رسانید و عالی‌ترین را فرا گرفت. اردشیر توانست چنان چهرهٔ درخشانی از خود ترسیم کند که او را شایستهٔ مهم‌ترین مأموریت‌های سرّی در ایران متلاطمِ عهد مشروطه و پس از آن بگرداند و وی را تا پایان عمر در زمرهٔ «دوستان صمیمی» رجال معروف انگلیس قرار دهد. 3️⃣ با توجه به نقش و رابطهٔ ویژه‌ای که بعدها لرد با شاپور، پسر اردشیر، داشت و با توجه به عملکردهای اردشیر در ایران معتقدیم که در سال‌های اقامت در انگلیس اردشیر روابط ویژه‌ای با لرد و برادرانش داشت و همین رابطه نقش اساسی در سرنوشت بعدی اردشیر و ارتقاء وی در دستگاه اطلاعاتی انگلیس ایفاء کرد. در اوائل سال ١٨٩٣ اردشیر ٢٧ساله با اندوخته‌ای غنی به بمبئی بازگشت. 4️⃣ چند ماه پس از بازگشت، اردشیر از سوی نایب‌السلطنه هندوستان مأموریت یافت که راهی شود و سنگرهای دستگاه پُرتوطئه و ترفندباز اینتلیجنس سرویس انگلستان را استوار سازد. ورود به ایران به یک پوشش مناسب نیاز داشت، تا وی در قالب آن بتواند به‌سرعت و سهولت به دربار و محافل اشرافی حاکم راه یابد. 5️⃣ با مرگ مرموز سرپرست زرتشتیان ایران، که حامل هدایای انجمن اکابر بمبئی برای دربار بود، موقعیتی مطلوب پدید شد. اردشیر به‌عنوان نمایندهٔ انجمن و سرپرست جدید زرتشیان ایران محمولهٔ گران‌بهای فوق را به‌دست گرفت و در تهران به ناصرالدین‌شاه، ظل‌السلطان، امین‌السلطان و دیگر رجال ناصری تقدیم کرد. بدین‌سان، نقش پنهان و مؤثر ۴٠سالهٔ اردشیر ریپورتر آغاز شد و نام او را به‌عنوان مؤسس و کارگردان نخستین شبکه‌های اینتلیجنس سرویس و از بنیان‌گذاران به ثبت رسانید. ✍️ استاد عبدالله شهبازی 😱 بااحٺیاط‌ۅاردشۅید اینجاپایاݩ‌دݩیاسٺ👇👇 🔯 eitaa.com/joinchat/673317064C056f0382df حتما عضو شوید 👆