.#اشعار
#شهادت_امام_سجاد
#حاج_رضا_یعقوبیان
گلی از گلشن دین مبینم
چهارم نور، زین العابدینم
عزیز فاطمه پور حسینم
تمام عمر خود درشورو شینم
بدیدم ماجرای کربلا را
بدیدم من شهیدان خدا را
بدیدم پیکر صد چاک اکبر
بدیدم حنجر خونین اصغر
غریبی حسین را کردم احساس
زمانی که جدا شد دست عباس
بدیدم من وداع آخرش را
شنیدم ناله های خواهرش را
بدیدم شمردون خنجر کشیده
سر فرزند زهرا را بریده
بدیدم من پدر در خون تپیده
قد عمه ز داغ او خمیده
بدیدم چشم گریان سکینه
کنار پیکر ماه مدینه
بدیدم آتش در خیمهها را
کبود از سیلی کین بچهها را
بدیدم روی نی راس بریده
میان خیمه ها گوش دریده
بدیدم دشمن دین ظالمانه
ز کینه زد به طفلان تازیانه
همه اهل حرم را خسته دیدم
نماز عمه را بنشسته دیدم
بدیدم روی نی در شهر کوفه
سر بابم زده چون گل شکوفه
بدیدم کینههای مردم شام
زدند بر اهل بیت سنگ ازلب بام
بدیدم پر ز خون با چوب خزران
به تشت زر لب قاری قرآن
شنیدم در خرابه اشک و ناله
شبانه دیده ام دفن سه ساله
(رضا) عبدو غلامم را به محشر
شوم شافع به نزد حیّ داور
#یاسیدالساجدین