🔴 اقتصاد آمریکا و شمارش معکوس انفجار
🔹ویروس کرونا بیش از هر کشور دیگری به جان اقتصاد آمریکا افتاده و با شمارش معکوس، ایالات متحده را به نقطه صفر انفجار از درون نزدیک میسازد.
🔹آمریکا (تحریم کننده فروش نفت ایران) مجبور شده نفتِ 18 دلاری را منفی 35 دلار بفروشد، یعنی پولی هم به خریداران بدهد، چرا که امکان انبار کردن بیشتر نفت را ندارد. تا کنون، کرونا بالاترین خسارت را به اقتصاد آمریکا زده است. زیان اقتصاد این کشور از کرونا 350 میلیارد دلار میباشد که حتی از ضرر ناشی از حملات 11 سپتامبر (111میلیارد دلار) نیز بیشتر بوده است. به گزارش مؤسسه اعتبارسنجی «مودی» کرونا تا کنون 29 درصد از تولید ناخالص آمریکا را از بین برده است. همچنین «کمیته بودجه فدرال مسئولانه» پیشبینی کرده اثرات و هزینههای شیوع کرونا، کسری بودجه دولت را چهار برابر کند. از سوی دیگر کرونا موجب بیکار شدن 22 میلیون آمریکایی شده؛ به طوریکه شبکه سیانان تصریح کرد؛ "کرونا در یک ماه، جهش یک دهه گذشته اقتصاد آمریکا را نابود کرد." در حالیکه که آمریکا در اواخر دهه 90 میلادی 231 میلیارد دلار مازاد درآمد اقتصادی داشت، اکنون به یک بدهکار تمام عیار تبدیل شده است. واشنگتن پست با انعکاس نگرانی کارشناسان اقتصادی، نوشته است: "شیوع کرونا، اوضاع فاجعهباری را رقمزده و باعث افزایش بدهی ملی [ایالات متحده] به بالاترین میزان از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون شده است" شرایط در آمریکا به گونهای است که از هر 10 نفر امریکایی، تنها 4 نفر پول کافی برای پرداخت هزینههای غیرمترقبه خود را دارند.
🔹با این شرایط بیراه نیست که مجله معتبر آلمانی اشپیگل، مجسمه آزادی را در بستر بیماری تصویر کرده و نوشته است: "مدیریت فاجعهآمیز، آمریکا را به مرکز کرونا که با سقوط اقتصادی بیسابقه روبرو است، تبدیل کرد؛ آیا شاهد انفجار ابرقدرت هستیم؟"
✍ #رضا_سراج
🔴 تحریف مکتب #سلیمانی ممنوع❗️
🔹اخیرا حسامالدین آشنا متاثر از سندروم بیقراری در شاذ گویی گفته «ما میگوییم ظریف و سلیمانی دو روی یک سکه هستند»
🔹از سال 1392 همزمان شاهد دو روند "اقتدار و انفعال" در مناسبات خارجی جمهوری اسلامی ایران بودیم. تامل و بررسی در این دو روند، تفاوت اساسی و ماهوی بین سلیمانی و ظریف را اثبات میکند.
دیپلماسی انفعالی برجام در سیاست خارجی ایران با ادعای اعتمادسازی برای آمریکا شکل گرفت و اهداف آن رفع همه تحریمها، ممانعت از تصویب تحریمهای جدید علیه ایران، جلب سرمایه گذاری خارجی و در نهایت، خروج از رکود و ایجاد رونق اقتصادی بود. این دیپلماسی با اقدامات نابجا و نشست و برخاستهای سخیف، تقریبا هیچکدام از اهداف خود را تامین نساخت و با اشتباه محاسباتی در اعتماد به آمریکا و هدر دادن مزیتهای راهبردی ایران، عامل افزایش تحریمها، کاهش توان ملی و تحمیل خسارتهای غیرقابل جبران شد.
در سوی دیگر شاهد روند امنیت آفرین و دیپلماسی اقتدار بودیم که با هدف امنیت آفرینی پیشدستانه در مقابله با تهدیدات جنگ نیابتی، حفظ و توسعه عمق راهبردی ایران و گسترش فرهنگ مقاومت در منطقه عملیاتی شد. دیپلماسی اقتدار با تحقق اهداف سه گانه مذکور، ایران را به مهمترین لنگرگاه ثبات و امنیت در منطقه تبدیل کرد و با افزایش قدرت نرم و سخت، بازیگری ایران در مناسبات منطقهای و جهانی را تقویت نمود.
🔹ماهیت و اساس دیپلماسی اقتدار و یا مکتب سلیمانی، مبتی بر نگرش انقلابی و جهان بینی توحیدی است در حالیکه دیپلماسی برجام ناظر بر نگرش غربگرایی و جهان بینی نئولیبرال است. با این شرایط و تفاوت ماهوی، چگونه سلیمانی و ظریف میتوانند دو روی یک سکه باشند؟ آقای آشنا و امثال ایشان بدانند که پیروان مکتب سلیمانی، اجازه تحریف این مکتب نورانی، کارآمد و امنیت بخش را نخواهند داد.
✍ #رضا_سراج