ای معنای طهارت!
پاکتر از پدرت کیست؟
آیا مقرب تر از او تا قیامت
کسی پا روی زمین خواهد گذاشت؟
آیا ذره ای ظلمت در وجود پدرت خانه کرده بود؟
و به جز طهارت
آیا قطرهای آلودگی بر روح آسمانیاش نشسته بود؟
پس به من بگو چرا برای آمدن تو
پیغمبر خوبیها و روشناییها
باید چهل روز خود را غرق در عبادت خدا کند؟[1]
چهل روز نماز خواندن
چهل روز روزه گرفتن
چهل روز ذکر گفتن
و چهل روز عبادتی به عظمت فکر کردن
و چهل شب، شبها را به روح مناجات، زنده نگهداشتن
تو چه قدر بالایی؟
که برای چیدنت از عرش الهی
باید چهل روز از نردبان عبادت بالا رفت
تا دست بلندقامت ترین مرد معنوی عالم به میوه حضورِتو دست پیدا کند.
تو که هستی ای معمای بزرگ هستی!؟
که رسول اعظم هم برای آوردنت باید خود را مهیا کند.
عبادت همۀ ما در همۀ عمر
با یک لحظه از عبادت پدرت برابری نمیکند.
حالا چه کسی میتواند
روی چهل روز عبادت این مرد، قیمتی بگذارد
تا عقلهای ما توان درکش را داشته باشد؟
و حالا آیا کسی هست
تا قیمتی برای حضور تو در این عالم معین کند؟[1]
__________________________
1_ «روزی پیامبر گرامی اسلام در سرزمین ابطح نشسته بود، جبرئیل بر حضرت نازل شد و عرض کرد: خدا به تو سلام رسانده، میفرماید که باید چهل روز از خدیجه دوری کنی ...
پس چون چهل روز به پایان رسید، جبرئیل نازل شد و گفت: خدایت سلام میرساند و میفرماید: خود را برای هدیه و تحفهای آماده کن. حضرت فرمود: آن تحفه چیست؟ در جواب گفت: از این تحفه خبری ندارم.
بعد از آن، میکائیل فرود آمد و با او طبقی بود و حضرت روزه خود را با طعام درون طبق افطار کرد.
بعد از آن، جبرئیل خطاب به پیامبر عرض کرد: خداوند به ذات خود سوگند یاد نموده که امشب از صلب تو ذریهای طیب بیافریند.»
منبع: (الدر النظیم فی مناقب الائمه اللهامیم، ص ۴۵۲)
(العدد القویه لدفع المخاوف الیومیه، ص۲۲۰)
(بحار الانوار ج۶ ص ۸۸)
📚 کتاب #ریحانه_خدا
جلد اول (فضائل حضرت زهرا)
نوشته: استاد عباسی ولدی
#فاطمیه
⚪️در لینک زیر عضو شوید! 👇
💠 eitaa.com/joinchat/1246953475Cf749f8ac9b
💯 #فورواردکنیددوستان👆
🆔 @san_entezar
هدایت شده از جیش المهدی (عج)
پسرم گفت:
معلممان گفته فردا برای درس جمله سازی
با هر کدام از واژه هایی که میگویم
لااقل پنج جمله بسازید و بیاورید.
و جمله ها را برایم میخواند.
اجازه بده این جمله ها را برای تو هم بخوانم
تا به رسم همیشگی
دلم را با گفتگوی با تو آرام کنم.
🔻واژۀ اول: مادر
ما در خانه، مادر داریم.
مادر ما همیشه لبخند به لب دارد.
ما وقتی مادر را میبینیم، خوشحال میشویم.
اگر روزی مادر در خانه نباشد، دلمان میگیرد.
پدر هم مادر را خیلی دوست دارد.
دلم گرفته بود به یاد مادرت!
به پسرم گفتم:
اگر دلت خواست به جای این جمله ها بنویس:
ما در خانه، مادر نداریم.
ما دلمان برای لبخند مادر پر میزد.
مادر ما خیلی گریه میکرد.
گریۀ مادر آتشمان میزد، مخصوصا پدر را.
مردم، صدای گریۀ مادر را دوست نداشتند.
مادر، همین مردم سنگدل را دعا میکرد.
حالا که مادر در خانه نیست، دلمان برایش تنگ شده.
خانۀ بی مادر، جان آدم را میگیرد.
🔻واژۀ دوم: پدر
پسرم نوشته بود: پدر من خیلی قوی است.
مادرم میگوید: پدر، تکیه گاه خانه است.
پدر که در خانه باشد، بچه ها دلشان آرام است.
پدر خانه هر چه قدر هم که قوی باشد
دلش با مادر خانه، آرام میشود.
پدر در برابر مشکلات همیشه باید محکم بایستد.
من دلم در هوای خانۀ مادرت پر میکشید
و لحظه ای از یاد پدرت خالی نمیشدم.
به پسرم گفتم اگر دلت خواست این جمله ها را هم بنویس:
پهلوانان از پدر من میترسند.
مادرم میگفت: هیچ پهلوانی نتوانسته بر پدر تو پیروز شود.
اما خبری، پدرم را بر زمین زد.
اشک پدر بیشتر از اشک مادر، دل آدم را میسوزاند
گریۀ پدر اگر صدادار باشد، آدم را میکشد.
پدر تن بیجان مادر را شست.
پدر، مادر را در دل خاک گذاشت.
پدر، تنها به خانه برگشت....
📚 کتاب #ریحانه_خدا
جلدسوم (دلنوشته های فاطمی_مهدوی)
استاد عباسی ولدی
💠 #یارگیری سربازان گمنام امام زمان (عج)
❣ eitaa.com/joinchat/1789591561C13aba506cc
💠 #جیش_المهدی_عج😊❤️
هدایت شده از جیش المهدی (عج)
ادامه مطلب قبل
🔻واژۀ سوم: خانه
ما در خانۀ خودمان زندگی میکنیم.
خانه، پناهگاه انسان است.
انسان در خانه، آسوده زندگی میکند.
من در هیچ خانه ای به اندازۀ خانۀ خودمان آرام نیستم.
من از این خانه خاطره های خوبی دارم.
چه کنم؟
نام خانه که میآید، دست خودم نیست
دلم بی اجازه، هوای خانۀ مادرت را میکند.
به پسرم گفتم:
اینها را که نوشته ای، باشد
اما اگر دلت خواست اینها را هم اضافه کن:
ما در غمْخانه زندگی میکنیم.
غمخانۀ ما پناهگاه ما نیست.
حتی مادرم هم در این خانه پناه نداشت.
از وقتی که آن حادثه رخ داده
خیال ما در خانه راحت نیست.
در خانه که نشسته ایم
هر لحظه فکر میکنیم
که کسی پشت در ایستاده.
ما در بیابان، آرامتریم تا این خانه
چون بیابان در ندارد؛ ولی خانۀ ما دارد
و ما از در خانه اصلا خاطره خوبی نداریم
خانه ما هنوز هم بوی آتش میدهد.
🔻واژه چهارم: خانواده
خانواده از پدر، مادر و فرزند تشکیل میشود.
ما خانوادۀ خوشبختی هستیم.
پدر، نان آور خانواده است.
مادر، کارهای خانه را انجام میدهد.
بچه ها مادر را در کارهای خانه کمک میکنند.
آیا زیر سقف کبود آسمان
خانواده ای آسمانی تر از خانوادۀ مادرت پیدا میشود؟
پدر، معصوم، مادر، معصومه و دو فرزند، معصوم.
میشود نام خانواده بیاید و آدم یاد خانوادۀ مادرت نیفتد؟
به پسرم گفتم:
اگر دلت خواست این را هم بنویس:
خانوادۀ ما مادر داشت.
خانوادۀ ما دیگر مادر ندارد.
بعد از مادر،
پدر هم نان آور خانه است، هم غمخوار بچه ها
داغ مادر، جانفرساست.
خواهر ما باید به جای مادرمان، مادر خانواده باشد.
خانواده ما مدت کمی مادر داشت.
مادر خانواده ما خیلی زود رفت.
📚 کتاب #ریحانه_خدا
جلدسوم (دلنوشته های فاطمی_مهدوی)
استاد عباسی ولدی
💠 #یارگیری سربازان گمنام امام زمان (عج)
❣ eitaa.com/joinchat/1789591561C13aba506cc
💠 #جیش_المهدی_عج😊❤️
هدایت شده از جیش المهدی (عج)
لحظه آمدنت رسیده بود اما زنی نبود تا مادر را در وقت به دنیا آمدنت یاری کند. نه این که نباشد، بود؛ اما مگر زنان زمینی شایسته به دنیا آوردن بهشتی ترین زن عالم هستند؟
فاطمه علیهاالسلام معنای پاکی است.
طهارت از فاطمه از جان گرفته. فاطمه نور است. روشنایی وجودش را مدیون فاطمه است.
خدايا! شکرت که وقتی خدیجه ای از زنان مکّی کمک خواست کسی حاضر به امداد او نشد که اگر دست زنان زمینی در لحظه تولد به فاطمه می خورد فریاد «طهارت» به آسمان می رفت و قامت «نور» می شکست.
کسی نیامد تا دل هایی که از همراهی خدیجه و با محمد(ص) آتش گرفته بودند، خنک شوند. کسی نیامد تا با تنها گذاشتن خديجه(س) انتقام ازدواج او با محمد، يتيم ابوطالب را بگیرند اما من خدا را شکر می کنم که آنها از مادرت این گونه انتقام گرفتند تا بر لحظه آمدنت هیچ گردی از زمینیان ننشیند و بهشتی ترین لحظه زمین رقم بخورد.
لحظه آمدنت رسیده و مادر، تنهاست و غم، راه خویش را به دل خدیجه با ناگاه زنانی در قامت زنان بنیهاشم گندمگون و بلند بالا قدم در خانه خدیجه(س) نهادند.
غم جای خود را به ترس داده بود که یکی از آن جماعت زبان گشود و گفت: «ای خدیجه! غم به دلت راه مده. ما از سوی خدا به نزد تو آمده ایم. من ساره ام، همسر ابراهیم بتشکن آن دیگری رفیق تو در بهشت است، آسیه، همسر فرعون و او مریم است و دیگری هم کُلثم خواهر موسی است.
کاش می دانستم این چهار زن چه کردهاند که افتخار دیدار تو را یافته اند آن هم در اولین لحظه ورودت به این عالم. اما این را می دانم که زنی چون آسیه اگر نه یک موسی که هزار موسی را از مرگ نجات می داد و هزار بار زنده می شد و هر بار زیر شکنجه فرعون هزار بار جان می داد باز هم قیمت آن همه لطف و این همه زجر به پای دیدار تو در اولین لحظه ورودت به این عالم نمی رسید، یا زهرا!
کتاب #ریحانه_خدا
جلداول (فضائل حضرت زهرا)
💠 #یارگیری سربازان گمنام امام زمان (عج)
❣ eitaa.com/joinchat/1789591561C13aba506cc
💠 #جیش_المهدی_عج😊❤️
ای معنای طهارت!
پاکتر از پدرت کیست؟
آیا مقرب تر از او تا قیامت
کسی پا روی زمین خواهد گذاشت؟
آیا ذره ای ظلمت در وجود پدرت خانه کرده بود؟
و به جز طهارت
آیا قطرهای آلودگی بر روح آسمانیاش نشسته بود؟
پس به من بگو چرا برای آمدن تو
پیغمبر خوبیها و روشناییها
باید چهل روز خود را غرق در عبادت خدا کند؟[1]
چهل روز نماز خواندن
چهل روز روزه گرفتن
چهل روز ذکر گفتن
و چهل روز عبادتی به عظمت فکر کردن
و چهل شب، شبها را به روح مناجات، زنده نگهداشتن
تو چه قدر بالایی؟
که برای چیدنت از عرش الهی
باید چهل روز از نردبان عبادت بالا رفت
تا دست بلندقامت ترین مرد معنوی عالم به میوه حضورِتو دست پیدا کند.
تو که هستی ای معمای بزرگ هستی!؟
که رسول اعظم هم برای آوردنت باید خود را مهیا کند.
عبادت همۀ ما در همۀ عمر
با یک لحظه از عبادت پدرت برابری نمیکند.
حالا چه کسی میتواند
روی چهل روز عبادت این مرد، قیمتی بگذارد
تا عقلهای ما توان درکش را داشته باشد؟
و حالا آیا کسی هست
تا قیمتی برای حضور تو در این عالم معین کند؟[1]
______________________
1_ «روزی پیامبر گرامی اسلام در سرزمین ابطح نشسته بود، جبرئیل بر حضرت نازل شد و عرض کرد: خدا به تو سلام رسانده، میفرماید که باید چهل روز از خدیجه دوری کنی ...
پس چون چهل روز به پایان رسید، جبرئیل نازل شد و گفت: خدایت سلام میرساند و میفرماید: خود را برای هدیه و تحفهای آماده کن. حضرت فرمود: آن تحفه چیست؟ در جواب گفت: از این تحفه خبری ندارم.
بعد از آن، میکائیل فرود آمد و با او طبقی بود و حضرت روزه خود را با طعام درون طبق افطار کرد.
بعد از آن، جبرئیل خطاب به پیامبر عرض کرد: خداوند به ذات خود سوگند یاد نموده که امشب از صلب تو ذریهای طیب بیافریند.»
منبع: (الدر النظیم فی مناقب الائمه اللهامیم، ص ۴۵۲)
(العدد القویه لدفع المخاوف الیومیه، ص۲۲۰)
(بحار الانوار ج۶ ص ۸۸)
📚 کتاب #ریحانه_خدا
جلد اول (فضائل حضرت زهرا)
نوشته: استاد عباسی ولدی
#فاطمیه
🌸🥀🌸🥀🌸🥀🌸
لحظه آمدنت رسیده بود اما زنی نبود تا مادر را در وقت به دنیا آمدنت یاری کند. نه این که نباشد، بود؛ اما مگر زنان زمینی شایسته به دنیا آوردن بهشتی ترین زن عالم هستند؟
فاطمه علیهاالسلام معنای پاکی است.
طهارت از فاطمه از جان گرفته. فاطمه نور است. روشنایی وجودش را مدیون فاطمه است.
خدايا! شکرت که وقتی خدیجه ای از زنان مکّی کمک خواست کسی حاضر به امداد او نشد که اگر دست زنان زمینی در لحظه تولد به فاطمه می خورد فریاد «طهارت» به آسمان می رفت و قامت «نور» می شکست.
کسی نیامد تا دل هایی که از همراهی خدیجه و با محمد(ص) آتش گرفته بودند، خنک شوند. کسی نیامد تا با تنها گذاشتن خديجه(س) انتقام ازدواج او با محمد، يتيم ابوطالب را بگیرند اما من خدا را شکر می کنم که آنها از مادرت این گونه انتقام گرفتند تا بر لحظه آمدنت هیچ گردی از زمینیان ننشیند و بهشتی ترین لحظه زمین رقم بخورد.
لحظه آمدنت رسیده و مادر، تنهاست و غم، راه خویش را به دل خدیجه با ناگاه زنانی در قامت زنان بنیهاشم گندمگون و بلند بالا قدم در خانه خدیجه(س) نهادند.
غم جای خود را به ترس داده بود که یکی از آن جماعت زبان گشود و گفت: «ای خدیجه! غم به دلت راه مده. ما از سوی خدا به نزد تو آمده ایم. من ساره ام، همسر ابراهیم بتشکن آن دیگری رفیق تو در بهشت است، آسیه، همسر فرعون و او مریم است و دیگری هم خواهر موسی است.
کاش می دانستم این چهار زن چه کردهاند که افتخار دیدار تو را یافته اند آن هم در اولین لحظه ورودت به این عالم. اما این را می دانم که زنی چون آسیه اگر نه یک موسی که هزار موسی را از مرگ نجات می داد و هزار بار زنده می شد و هر بار زیر شکنجه فرعون هزار بار جان می داد باز هم قیمت آن همه لطف و این همه زجر به پای دیدار تو در اولین لحظه ورودت به این عالم نمی رسید، یا زهرا!
📚کتاب #ریحانه_خدا
جلداول (فضائل حضرت زهرا)
🌸🥀🌸🥀🌸🥀🌸
لحظه آمدنت رسیده بود اما زنی نبود تا مادر را در وقت به دنیا آمدنت یاری کند. نه این که نباشد، بود؛ اما مگر زنان زمینی شایسته به دنیا آوردن بهشتی ترین زن عالم هستند؟
فاطمه علیهاالسلام معنای پاکی است.
طهارت از فاطمه از جان گرفته. فاطمه نور است. روشنایی وجودش را مدیون فاطمه است.
خدايا! شکرت که وقتی خدیجه ای از زنان مکّی کمک خواست کسی حاضر به امداد او نشد که اگر دست زنان زمینی در لحظه تولد به فاطمه می خورد فریاد «طهارت» به آسمان می رفت و قامت «نور» می شکست.
کسی نیامد تا دل هایی که از همراهی خدیجه و با محمد(ص) آتش گرفته بودند، خنک شوند. کسی نیامد تا با تنها گذاشتن خديجه(س) انتقام ازدواج او با محمد، يتيم ابوطالب را بگیرند اما من خدا را شکر می کنم که آنها از مادرت این گونه انتقام گرفتند تا بر لحظه آمدنت هیچ گردی از زمینیان ننشیند و بهشتی ترین لحظه زمین رقم بخورد.
لحظه آمدنت رسیده و مادر، تنهاست و غم، راه خویش را به دل خدیجه با ناگاه زنانی در قامت زنان بنیهاشم گندمگون و بلند بالا قدم در خانه خدیجه(س) نهادند.
غم جای خود را به ترس داده بود که یکی از آن جماعت زبان گشود و گفت: «ای خدیجه! غم به دلت راه مده. ما از سوی خدا به نزد تو آمده ایم. من ساره ام، همسر ابراهیم بتشکن آن دیگری رفیق تو در بهشت است، آسیه، همسر فرعون و او مریم است و دیگری هم خواهر موسی است.
کاش می دانستم این چهار زن چه کردهاند که افتخار دیدار تو را یافته اند آن هم در اولین لحظه ورودت به این عالم. اما این را می دانم که زنی چون آسیه اگر نه یک موسی که هزار موسی را از مرگ نجات می داد و هزار بار زنده می شد و هر بار زیر شکنجه فرعون هزار بار جان می داد باز هم قیمت آن همه لطف و این همه زجر به پای دیدار تو در اولین لحظه ورودت به این عالم نمی رسید، یا زهرا!
📚کتاب #ریحانه_خدا
جلداول (فضائل حضرت زهرا)