💎 موشي در خانه ي صاحب مزرعه، تله موش ديد و بسرعت خود را به مرغ و گوسفند و گاو رساند و خبر داد.
همه حیوانات با بی خیالی به او گفتند: تله موش؛ مشکل توست و به ما ربطي ندارد...
از قضا پس از چندی ماری دمش در تله موش گیر کرد و زن مزرعه دار را که آنجا بود گزيد.
و صاحب مزرعه به توصیه کدخدا مرغ را سر برید و برايش سوپ درست کرد و از او پرستاری کرد و در حین پرستاری گوسفند را براي پذیرایی از عيادت کنندگان زن ، سر بريدند اما بهر حال زن مزرعه دار زنده نماند و مرد و گاو را براي مراسم ترحيم او کشتند.
« و در اين مدت موش از سوراخ ديوار نگاه مي کرد و به مشکلي که به ديگران ربط نداشت فکر می کرد. »
📚#کلیله_و_دمنه