🔰 #کلام_بزرگان؛ #آیت_الله_فاطمی_نیا: ريشه و اساس توبه ، همان پشيمانی از گــناه است به صورتی ڪه انسان #تصـــميم ميگيرد ديگر هيچ گاه آن گـــناه را مرتڪب نشـــود! پس اينكه بعضی‌ ميگويند گذاشته‌ام بروم مشـهد يا مكه توبه كنم صحـيح نيست ریشه‌ی توبه‌كه همان پشیمانی است #دست خود انسان نيست بلكه در صورتی ايجاد ميشود كه سبب آن موجود شــود ڪسی نميتواند بگويد قصد دارم فردا پشیمان بشـــوم! و يا مثلا تصميم دارم فردا خجالت بكشم! اين امور به دست خود انسـان نيست. پس وقـتی انسان گناهی مرتڪب ميشود و #پشيمان ميگردد و تصميم بر ترك معصيت ميڪند ، هــمان توبه محسوب ميشـــود. #عاقبت_بخیر_باشید✋ 🔻 https://t.me/mehrabeyan sapp.ir/mehrabeyan eitaa.com/mehrabeyan instagram.com/ostad_mehrabeyan

✨﷽✨ 🗒 متن سخنرانی 🎧 نگاه معشوق حکایتی جالب از خلبان شهید؛ #عباس_بابایی 🎤 #حجت_الاسلام_محرابیان شهید عباس بابایی که درجه عالیه ی خودش رو در دانشکده خلبانی آمریکا میگیره، در جوونی عباس بابایی به جرم جاسوس تو آمریکا دستگیرش میکنن، گفت خب شما یه دلیلی باید داشته باشید که من جاسوسم گفتن به ما گزارش دادن که ساعت ده و نیم شب به بعد تا یکی دو ساعت در حیاط دانشکده میدویی، ورزش میکنی، علتش چیه؟ وقتی بازپرس آمریکایی این حرف رو زد برگشت گفت که حقیقت اینه: من هم اتاقیم یک آمریکایی که دین نداره اعتقاد به حلال و حرام خدا نداره، وقتی میاد استراحت بکنه عکسای به درد نخور میزنه به اتاق، اینارو نگاه میکنه، خودش رو مشغول کرده با عکسای بد، من هم اتاقی این نمیخوام چشمم به عکس بد بیوفته، پا میشم میام تو حیاط میدوم خودم رو خسته میکنم تا شهوت نتونه بر من غلبه کنه، این بازپرس آمریکایی برگشت گفت آقای بابایی چرا شما به این عکسا نگاه نمیکنی؟ یه جوون یه دانشجو... گفت اگر من به اینها نگاه بکنم معشوقمن دیگه نگام نمیکنه اون دیگه منو نگاه نمیکنه، این بازپرس خندید گفت که مگه تو ازدواج کردی؟ تازه اگه ازدواجم کرده باشی او از کجا می فهمه تو در دل شب به یه نامحرم نگاه کردی؟! آقای بابایی برگشت گفت که معشوق من از این معشوق های دنیا نیست، ما یه آقایی داریم بهش میگیم امام حسین علیه السلام ما دل دادیم به فرزند فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، وقتی میگیم اَلسَّلٰامُ عَلَیْکَ یٰا اَبٰاعَبْدِالله ایمان داریم که امام حسین (علیه السلام) می بینه، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیٖمْ: فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ ۖ ( سوره توبه_آیه ۱۰۵ ) ما ایمان داریم سیدالشهدا (علیه السلام) می بیند، من ایمان دارم مهدی فاطمه (سلام الله علیها) می بیند من ایمان دارم حضرت زهرا (سلام الله علیها) می بیند، این چه حس زیباییِ که امام صادق (علیه السلام) فرمود: اگر در زندگی خودتون حواستون باشه به این جریان که خدا می بیند، امامتون می بیند، اون وقت دیگه نعمت های خدا خرج گناه نمیشه، من حواسم به چشمم میشه، نکنه چشم من به جایی بی اُفته که امام زمان (عج) راضی نیست، الآن فضای فرهنگی ما خرابه، الآن مرد میخواد پای حضرت زهرا (سلام الله علیها) بماند، الآن شهید دیالمه میخواد که وقتی دانشجوی دختر جلوی دیالمه رو گرفت سوال بپرسه، شهید دیالمه سر انداخت پایین، استاد مگه تو استاد من نیستی چرا سر بلند نمی کنی منو نگاه بکنی؟ گفت دخترم: اگه من به تو نگاه کنم خدا نگاهش رو از من برمی گردونه، من نمی تونم زل بزنم تو چشم نامحرم، قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ ( سوره نور_آیه ۳۰ ) چشماتون رو از نامحرم دور کنید... . #عاقبت_بخیر_باشید✋ 🔻 https://t.me/mehrabeyan sapp.ir/mehrabeyan eitaa.com/mehrabeyan instagram.com/ostad_mehrabeyan

✨﷽✨ 🗒 متن سخنرانی 🎧 مثل مصطفی چمران 🎤 #حجت_الاسلام_محرابیان جوونای عزیز، برادران من خواهران بزرگوارم، امام صادق (علیه السلام) فرمود: شیعه صادق ال محمد(صلی الله علیه) یاوران مهدی فاطمه(سلام الله علیها) اونایی هستند که نگاه میکنند به زندگیشون مبادا چیزی خرج گناه بشود مبادا زبان ما گناه کنه، چشم ما گناه کنه، حواسشون جمع میشه، اگر این تفکر تو زندگی ما باشه دیگه کسی گناه نمیکنه، ما امثال مصطفی چمران میخوایم، مصطفی چمران اگر از این حقیر بپرسند زیبایی زندگی این شهید چی بود میگم این بود که مصطفی چمران دائم میگفت: بسیجی ها، برادرا، خواهرا خدا داره می بینه... وقتی مصطفی مریض شد خانمش میفرمود تو یتیم خونه لبنان کباب درست کردم سرد شده بود بو نداشت برای مصطفی کباب درست کردم، یک و نیم شب، شاید دیرتر، همه یتیم ها خوابیده بودن، کباب رو گذاشتم پیش آقا مصطفی که تو مریضی باید بخوری، تا کباب رو دید گفت: خانومم امشب یتیم ها چی خوردن خوابیدن؟ گفتم: یتیم ها سیب زمینی آب پز دادن بهشون! گفت: بچه های یتیم مردم سیب زمینی خوردن، تو میخوای مصطفی چمران کباب بخوره؟! گفتم: آقا مصطفی یتیم ها خوابن! کی می فهمه مصطفی کباب خورده؟؟ دیدم اشک از گوشه چشمش جاری شد گفت خانومم یتیم ها خوابن بله ولی خدای این یتیم ها بیداره... خدا که می فهمه، خدا که می بینه... کدام مسئول خیانت میکنه؟ کدام روحانی خیانت میکنه؟ کدوم طلبه خیانت میکنه؟ کدوم کارگر کدوم کارمند خیانت میکنن؟ کسی که یادش بره خدا بیداره... کسی فکر کنه خدا نمی بینه... و إلّا اگر ما خدا را شاهد بدانیم، امام صادق(علیه السلام) فرمود: رشد میکنید، عزیز خدا میشید، خدا خریدارتون میشه... . #عاقبت_بخیر_باشید✋ 🔻 https://t.me/mehrabeyan sapp.ir/mehrabeyan eitaa.com/mehrabeyan instagram.com/ostad_mehrabeyan

✨﷽✨ 🗒 #متن_سخنرانی 🎧‍ میلیونر ورشکسته و عنایت امام رضا (علیه السلام) 🎤 #حجت_الاسلام_محرابیان 🎤 #سیدرضا_نریمانی این نقل قول رو گوش ڪنید؛ دیدم خیلی ناراحته بهش گفتم چی شده؟ گفت یک حکایتی دارم برات تعریف می کنم ؛ گفت حاج آقا وضع مالی من خیلی خوب بود اما قسمت روزگار و رفیق های بد طوری شد که ورشکست شدم و از همه جا افتاده بودم به حدی که دویست میلیون بدهکاری اومد به سرم، هستی خودمو از دست دادم، برای نان شب هم محتاج بودم. به هر رفیقی زنگ می زدم می گفت شرمنده ام به هر دوست یا فامیلی زنگ می زدم جوابمو نمی داند مدتها در به در بودم. به زنم گفتم فقط یک بلیط رفت و برگشت باشه من برم پیش امام رضا درددلم رو در حرم به آقا بگویم برگردم.چون میگن هرکس برود حرم امام رضا غمش رو بر می دارد. بزار برا آخرین بار با خودش حرف بزنم، خانمم با بدبختی از برادرش پول قرض کرد، یواشکی بلیط گرفتم از تهران رفتم مشهد. داخل اتوبوس درددل می کردم با امام رضا ؛ یا امام رضا من دارم میام. وقتی رفتم گرسنه بودم از صبح تا نزدیکی اذان ظهر کنار ضریح گریه کردم. صدا زدم یا امام رضا به دادم برس، فریاد می زدم. یه مقدار پول در جیبم بود برای بلیط برگشت گفتم یا امام رضا اگر از این حرم برم بیرون تمام دیگه. بلند شدم از کنار ضریح اومدم تو حیاط نگاه کردم به گل دسته ها گفتم یا امام رضا من حرف هامو زدم الانم دارم بر می گردم دیگه کَرم خودت. دست کردم تو جیبم که برم بلیط برگشت بگیرم دیدم پولم رو زدن ، با عصبانیت برگشتم سمت ضریح، داد زدم گفتم: حاشا به کَرمت یا علی ابن موسی الرضا! من با یه بدبختی پول قرض کردم اومدم .تو حرم دیدی جیب منو زدن؟ اگه دیدی و کمکم نکردی خیلی دور از مروته. الان چیکار کنم به کی رو بندازم اینجا، شروع کردم با امام رضا دعوا کردن بعدهم از حرم اومدم بیرون. یک سکه ته جیبم مانده بود گفتم با این سکه زنگی به خانواده بزنم،رسیدم به یک تلفن عمومی،یکدفعه به دلم افتاد به خانواده زنگ نزن ،یک شماره الکی مال مشهد رو بگیر هرکسی برداشت پشت گوشی بهش بگو من زائر امام رضام دستم خالیه به دادم برسید، اگه گفت نه حداقل منو ندیده که خجالت بکشم، رفتم یاد گرفتم شماره های مشهد، چطوره،شماره یه خونه رو الکی گرفتم، آقای برداشت، گفت: سلام علیکم بفرمایید. گفتم سلام من زائر امام رضا هستم از تهران اومدم به خود، امام رضا هنوز غذا هم نخوردم جیبم رو تو حرم زدن می خوام برگردم پول بلیط رو کمکم کن. تا اینو گفتم ،گفت کجا هستی. از کسی که کنارم بود پرسیدم: اینجا کجاست گفتم فلان جای مشهد گفتم فلان جا ایستادم گفت صبر کن الان میام. دیدم بایک ماشین خیلی با کلاس اومد و یه آقا صدایم زد گفت: نو فلانی هستی گفتم بله .فرمود بفرمایید مهمان من هستی غذا هم نخوردی، رفتم منزلش یک منزل خیلی شیک ، نشستیم غذا خوردیم بعد پرسید چرا بی پول شدی گفتم پول برگشت ندارم گفت چرا اومدی مشهد،حکایت خودمو گفتم .یکدفعه فرمود بدهکاریت چقدر است. گفتم دویست میلیون،دیدم دست چک شو اورد دویست میلیون نوشت گفت: با این برو قرض هاتو بده چقدر میخوای، سرمایه گذاری کنی کارت راه بیوفته گفتم ۸۰ میلیون داشته باشم بازارم شروع میشه. گفت اینم ۸۰میلیون تومن، این۸۰ میلیون وقتی وضعت خوب شد به من برگردون. گفتم صبر کن به امام رضا اگه به من نگی چرا داری این کار رو می کنی پول رو بر نمی دارم. گفت پس بشین تا بهت بگم، صدا زد یک جوانی از تو اتاق گفت پسرم بیا. گفت بچه ام رو می بینی ۲سال پیش سرطان گرفت. در به در تو مشهدو تهران بودم ایران جوابش کردن،بردم کشورهای خارجی،سه تا آزمایش ازش گرفتن ،گفتن دوتاش مثبته اگه سومی هم مثبت بشه یعنی بچه ات رو ببر خونه چند روز دیگه جنازه شو ببر خاک کن.وقتی اینو گفتن رفتم نشسته ام تو حیاط توسل کردم به امام رضا گفتم یا علی ابن موسی الرضا من اواره شدم به مادرت زهرا قسم اگه کمکم کنی من یکی از زائرا تو هر جوری شده رفع گرفتاری می کنم هر زائری که خودت بگی نه خودم.گفت به لطف علی ابن موسی الرضا این درد بر طرف شد الان بچه ام رو ببین بعداز دوسال سالم سالمه،من دو ساله منتظر این لحظه ام که این زائری که امام رضا می خواد بگه کیه؟دیشب خواب دیدم حرم امام رضا هستم،یکدفعه علی ابن موسی الرضا صدایم زد گفت یادت هست دو سال پیش یک قولی به من دادی؟ فرمود فردا فلان ساعت یکی بهت زنگ میزنه میگه تو حرم جیبم رو زدن، بعد با من امام رضا دعوا کرده، خیلی خسته است دلش شکسته شده تو این دنیا اسیر نامردی مردم شده او زائری که می خواستی رو فردا بهت میدم.گفتم چشم آقا تا نزدیکی ظهر منتظر بودم ظهر که تو زنگ زدی گفتی جیبم رو تو حرم زدن فهمیدم فرستاده امام رضا هستی. #عاقبت_بخیر_باشید ✋ 🔻 https://t.me/mehrabeyan sapp.ir/mehrabeyan eitaa.com/mehrabeyan instagram.com/ostad_mehrabeyan

🎼 پادکست احساسی بسیار زیبا🌹 🎧 شهید حسین دخانچی 🎤 #حجت_الاسلام_محرابیان ⏱ ۲ دقیقه و ۲۲ ثانیه 🔋 ۲,۹ مگابایت #عاقبت_بخیر_باشید✋ 🔻 https://t.me/mehrabeyan sapp.ir/mehrabeyan eitaa.com/mehrabeyan instagram.com/ostad_mehrabeyan

🎼 پادکست احساسی بسیار زیبا🌹 🎧 شهید حسین دخانچی 🎤 #حجت_الاسلام_محرابیان ⏱ ۲ دقیقه و ۲۲ ثانیه 🔋 ۲,۹ مگابایت #عاقبت_بخیر_باشید✋ 🔻 https://t.me/mehrabeyan sapp.ir/mehrabeyan eitaa.com/mehrabeyan instagram.com/ostad_mehrabeyan

✨﷽✨ 🗒 متن سخنرانی 🎧 شهید حسین دخانچی 🎤 #حجت_الاسلام_محرابیان ...ما حسین دخانچی دیده بودیم، شهید حسین دخانچی بیست سال قطع نخاع رو تخت افتاد، برادرا؛حسین دخانچی تو نوجوانی قطع نخاع شد در جبهه رو تخت خونه‌اش پیر شد موهاش سفید شد، خانومش میگفت نیم ساعت مونده بود به شهادتش، میخندید شوخی میکرد، صدام کرد خانومم، گفتم بله حسین آقا، گفت یه لحظه بیا جلو: جانم، خیلی به پای من اذیت شدی و سوختی، یه نیم ساعت دیگه منه حسین رو تحمل کن، گفتم حسین آقا نیم ساعت دیگه میخوای کجا بری؟ گفت خدا صدام میکنه میخوان ببرنم، من شوخی کردم گفتم آدم قحطه تو رو ببرن، لبخند میزد میگفت نیم ساعت تحمل کن، به جان امام حسین (علیه السلام) نیم ساعت که گذشت دیدم آرام چشمش رو، رو هم گذاشت و گفت: #السلام_علیک_یا_اباعبدالله دیدم حسین دخانچی چشمش رو آرام بست، هر چی گفتم حاج حسین، حسین آقا، خوابید برا همیشه... بعد بیست سال رو تخت، قطع نخاع، بهش میگفتیم ناراحت نیستی خدا اینطوری به سرت آورده مثلا؛ تعبیر دیدی بعضیا میگن خدا به سرت آورد، خدا چیکارت کرد ولی اونی که تو این دنیا زیبایی ها رو میبینه، حسین آقای دخانچی بالای تختش نوشته بود: چرا دست یازم _ چرا پای کوبم دلبرم مرا بی دست و پا میپسندد... #عاقبت_بخیر_باشید✋ 🔻 https://t.me/mehrabeyan sapp.ir/mehrabeyan eitaa.com/mehrabeyan instagram.com/ostad_mehrabeyan

🔰 #تلنگرانه؛ ❗️خدا از همان اولش هم نمی خواست ابراهیم (علیه السلام)، اسماعیل را برای #سر بریدن ببرد!؟ تماشای #دل بریدن، لذت بیشتری داشت دل بریدن از #وابستگی ها بهانه ها، رها شدن از تمام زنجیرهایی که در طول‌ زندگی به دست و پای انسان قفل می شوند زنجیرهایی که گاهی از جنس #عشق و #علاقه اند، گاهی از جنس #ثروت و گاهی #قدرت دل بریدن از هر چیزی که بین #انسان و #معبودش فاصله می اندازد... خدا از همان اولش هم قربانی نمی خواست، می خواست کنار گذاشتن تزویر و ریا را یادآوری کند، یکی بودن #حرف و #عمل را سر بریدن، هرگز داستان زیبایی نبود بلکه از سر و جان #گذشتن در راه #محبوب قشنگترین اتفاق تاریخ شد، عید قربان جشن فدا کردن شک و فریب است جشن روراست بودن #انسان و اول از همه با #خودش... #عاقبت_بخیر_باشید✋ 🔻 https://t.me/mehrabeyan sapp.ir/mehrabeyan eitaa.com/mehrabeyan instagram.com/ostad_mehrabeyan

🎼 پادکست‌ تلنگرانه 🌹 🎧 امام حسین (علیه السلام) جناحی 🎤 #حجت_الاسلام_محرابیان ⏱ ۳ دقیقه و ۵۹ ثانیه 🔋 ۳,۱ مگابایت #عاقبت_بخیر_باشید✋ https://eitaa.com/ostad_mehrabian

🎼 پادکست بسیار زیبا🌹 🎧  زیارت اهل قبور 🎤 #استاد_محرابیان ⏱ ۶ دقیقه و ۳۳ ثانیه 🔋 ۲,۴ مگابایت #عاقبت_بخیر_باشید✋ 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 https://eitaa.com/ostad_mehrabian

🎼 پادکست بندگی🌹 🎧 مــزه ایمــان 🎤 #حجت_الاسلام_محرابیان ⏱ ۴ دقیقه و ۸ ثانیه 🔋 ۶,۱ مگابایت #عاقبت_بخیر_باشید✋ https://eitaa.com/ostad_mehrabian

📽 نماهنگ تلفیقی بسیار زیبا🌹 🎞 دقایقی با #علمدار_عشق؛ #شهید_سیدمجتبی_علمدار💚 🎤 #حجت_الاسلام_محرابیان 🎤 #حاج_سعید_حدادیان ⏱ ۲ دقیقه و ۳ ثانیه 🔋 ۶,۷ مگابایت 👈با تشکر فراوان از؛ #هیئت_معظم_زوار_اباالمهدی (علیهما السلام) شهرستان بابلسر و گروه رسانه ای زوار بابت ساخت کلیپ🙏 #عاقبت_بخیر_باشید✋ https://eitaa.com/ostad_mehrabian