eitaa logo
استاد محمد شجاعی
315.3هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
911 فایل
گروه رسانه منتظر رسانه رسمی استاد محمد شجاعی استاد و پژوهشگر بین‌المللی «انسان شناسی الهی» 👤 پشتیبان @poshtiban_pasokhgoo 📞 روابط عمومی ۰۲۱۵۵۹۶۱۴۱۲ ۰۲۱۵۵۹۰۸۰۳۸ 🌐 سایت montazer.ir 📢 جهان خبر @jahan_khabar 📥 آرشیو مباحث @archive_ostad_shojae
مشاهده در ایتا
دانلود
※  بِسْــمِ اللهِ الرَّحْــمٰنِ الرَّحیـــمْ ※
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا قول داده نعمت هاتو زیاد میکنه اگر شاکر باشی ! @ostad_shojae | montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
موضوع: سیری موشکافانه به باطن خطبه حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) در شام ✍️ خطبه‌ی دخت حیدر در شام، خطبه‌ای دقیق و نقطه‌زن برای شکست و افشای ظلم و فساد بنی‌امیه بود. مجموعه‌ای از آرایه‌های ادبی و فنون کلامی و سخن‌وری بود، که به شکلی هنرمندانه به ترکیب منظم و مدون مفاهیم پرداخته بود. محتوای خطبه کاملاً منطبق با قرآن بود. بطوریکه حضرت به تفسیر زندۀ قرآن پرداختند. • ایشان که فصاحت و بلاغت را به ارث برده بودند، کوبنده‌ترین کلام را در قدرت‌مندانه‌ترین حالت به زبان آوردند؛ قدرتی باطنی که هیچ بلا و مصیبتی نمی‌توانست به آن خدشه وارد کند. این کلماتِ انسان‌ساز در وضعیت روحی خاصی ارائه شدند، که هر انسانی از گفتن جملات معمولی هم ناتوان است. ※ مقاله زیر در بلاگ تخصصی منتظر این خطبه را از چند بُعد مختلف مورد بررسی قرار داده است. آنرا در لینک زیر مطالعه بفرمایید👇 blog.montazer.ir/hazrat-zainabs-sermon-in-sham/ @ostad_shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✘ رفاقت با خدا، هر چه بیشتر می‌شود، تداوم یاد او نیز در انسان بیشتر می‌شود! یعنی: • تعداد لحظه‌هایی که انسان در شلوغی روز به یاد خدا هست و از او غافل نمی‌شود هم ذره ذره زیاد می‌شود. • و این رشد آنقدر ادامه می‌یابد تا رویِ قلب انسان، کاملاً و بی‌هیچ انقطاعی متوجه خدا می‌گردد: «و إلیٰ ربّک فَارْغَب» @ostad_shojae | montaze.ir
استوری یاد خدا 17.jpg
325.9K
فایل مناسب استوری / پوستر جهت چاپ ۱۷ @ostad_shojae
یاد خدا ۱۷.mp3
10.78M
مجموعه ۱۷ | √ همه‌ی رفیق‌های صمیمیِ خدا، از «دو تا مرحله» عبور می‌کنند، تا به رفاقت می‌رسند! ✘ این دو مرحله برای همه یکسانه، اول باید بشناسیش، بعد با اراده جدی، شروع کنی! @ostad_shojae | montaze.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: «باطن زیبا و نورانی، در ظاهر زیبا و نورانی جا می‌شود!» ✍️ پیرمردی است شاید حدود هشتاد ساله! هر روز نیم ساعت قبل از اذان صبح عصا زنان می‌آید حرم حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام و بعد از نماز جماعت زیارت می‌کند و عصا زنان هم می‌رود. • همیشه پیراهن سفید به تن دارد و پیراهنش لک ندارد! آنقدر نور به دست و صورتش نشسته که انگار جز لباس سفید چیزی به او نمی‌آید اصلاً. از کنارت که می‌گذرد، رد بوی عطرش می‌‎ماند و اگر بشناسی عطرش را، می‌فهمی قبلاً از آنجا عبور کرده. • یک ماهی بود ندیده بودمش! هر روز می‌ایستادم در حیاط، همانجا که خودش همیشه می‌‌ایستاد و یکی یکی با صدای بلند بچه ها و دامادها و عروسهایش را به اسم دعا می‌کرد، می‌ایستادم و برای اینکه سالم باشد و باز سحرها بیاید حرم دعا می‌کردم. می‌توانستم حدس بزنم که نیامدنش به هر علّتی هم باشد، این ساعت دلش حتماً هوایی اینجاست. • بعد از یک ماه دیدم لاغرتر از قبل و آهسته‌تر از همیشه دارد از درب بازارچه وارد می‌شود. رفتم جلو و از خوشحالی سلامش کردم. • ایستاد و انگار که نفس نداشته باشد دیگر ... کمی نگاهم کرد و مرا به جا آورد، لبخند زد و گفت: سلام باباجان، خوبی؟! گفتم: تمام این حدود یکماهی که نبودید مثل شما همانجا ایستادم و دعایتان کردم. من میتوانستم حالتان را در آن لحظات بفهمم. خدا رو شکر که امروز اینجایید. گفت : قبلاً که برایت گفته بودم، من از جوانی‌ با همسرم سحرها مهمان سیدالکریم بودیم. هر سحر بیدار می‌شدیم و شبیه یک عروس و داماد لباسهای سفیدمان را می‌پوشیدیم و باهم قدم‌زنان می‌آمدیم خدمت آقایمان. من هر سحر موهایش را می‌بافتم و او برایم عطر می‌زد! این آدابِ زیبنده شدن‌مان برای مولایمان بود. آفتاب که طلوع می‎‌کرد من میرفتم بازار، و او می‌رفت سراغ خانه و ضبط و ربط اُمورش. همسرم تقریباً بیست سال است که به رحمت خدا رفته و فرزندان من هم جابجا شده ‌اند. اما من هنوز سحرها لباس سفیدم را می‌پوشم و عطر می‌زنم و به سمت حرم می‎‌آیم، با این تفاوت که او هنوز هم در کنار من است و با من قدم برمی‌دارد. تازه من برایش شعر هم می‌خوانم در راهِ آمدن. • حرفهایش، اصلاً عجیب نبود! این مرد نورانی اگر جز این بود، باید تعجب می‌کردم. • رو کرد به گنبد و گفت؛ بابا جان، خوب کسی را برای رفاقت برگزیدید! او اگر شما را در رفاقت، ثابت و استوار ببیند، حتی اگر روزی هم نشد اینجا حاضر شوید، خودش می‌آید سراغتان. یکماه است که نگذاشته من در بستر بیماری غم دوری‌اش آزارم دهد. گفتم بابا: این آقا خودش که هیچ، رفقایش هم همه‌چیز تمامند. افتخار می‌کنم روبروی شما ایستاده‌ام و از حکمتهای جان شما می‌نوشم. • گفت : خدا ما را همنشین این آقا گرداند در بهشتِ او، إن‌شاءالله. @ostad_shojae
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| شیعیان شلخته و ناآراسته، آبروی اهل بیت علیهم‌السلام رو می‌برن! (اینو امام باقر علیه‌السلام گفتنا) منبع: جلسه ۳۶۶ از مبحث خانواده آسمانی @ostad_shojae | montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا